گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، با معرفی منصور غلامی به عنوان گزینه پیشنهادی وزارت علوم و رای اعتماد نمایندگان به او پرونده تعیین تکلیف این وزارتخانه پرحاشیه در دولت دوازدهم بسته شد. با توجه به پایان فراز و فرودهای ایجاد شده در جریان معرفی وزیر علوم دولت دوازدهم، خبرگزاری دانشجو همزمان با برگزاری بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها میزگرد دانشجویی را به منظور نقد و بررسی عملکرد وزارت علوم و آینده این وزارتخانه در حوزه تشکلهای دانشجویی با حضور محمدی دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهد، ابراهیمی سوته دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی و طاهری رئیس هیات موسس انجمن اسلامی دانشجویان معتدل دانشگاه بوعلی سینا برگزار کرد که متن این میزگرد را در زیر میخوانید:
با توجه به وضعیت وزارت علوم فکر میکنید که وزیر علوم جدید در حوزه تشکلهای دانشجویی با چه چه فرصتها و تهدیدهایی مواجه است و چگونه باید با مسائل برخورد کند؟
محمدی: غلامی شخصیت مساعدی برای دانشجویان اصلاح طلب نبود و همانطور که دیدید دانشجویان اصلاح طلب در دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاه علامه در اعتراض به معرفی غلامی تجمعاتی برگزار کردند.
دانشجویان اصلاح طلب به واسطه حمایت از روحانی انتظاراتی از او داشتند. انتظار آنها این بود که امتیازاتی را از دولت کسب کنند، چون در ایام انتخابات اتفاقات مهمی افتاده بود و حمایتهای خیلی اساسی از روحانی انجام داده بودند البته در ستادهای انتخابات روحانی هم پول خوبی میدادند، ولی بالاخره از سوی جریان دانشجویی اصلاح طلب انتظاراتی وجود داشت.
با توجه به شناختی که از ضیاء هاشمی، سرپرست سابق وزارت علوم دارم برداشت من این است که جریان دانشجویی اصلاح طلب انتظار داشت ضیاء هاشمی وزیر علوم شود، ولی اتفاقی که با معرفی غلامی افتاد اتفاق خیلی مهمی بود. سوالی که مطرح میشود این است که چرا این اتفاق نیفتاد و چرا روحانی حاضر نشد مطالبات جریان دانشجویی اصلاح طلب را که به نظر من نزدیک به رادیکالیزم هم هستند محقق کند؟
من سوالی که از دو بزرگوار شرکت کننده در این نشست دارم این است که بگویند نظرشان در مورد وزیر شدن غلامی چیست؟ تا جایی که من اطلاع دارم دوستان ما در انجمن اسلامی دانشجویان معتدل دانشگاه بوعلی سینا از غلامی حمایت کردند، ولی دوستان ما در انجمن اسلامی دانشجویان علامه طباطبایی در چند وقت اخیر منتقد سرسخت غلامی بودند. میخواهیم در این رابطه بیشتر توضیح بدهند و نظر خود را در مورد این عملکرد روحانی بگویند.
نکته دیگری که میخواهم به آن اشاره کنم بحث استقلال تشکلهای دانشجویی در مقابل وزارت علوم است معتقدم که رویکرد وزارت علوم در مورد تشکلهای دانشجویی باید تغییر کند در حال حاضر دیدگاهی که نسبت به تشکلهای دانشجویی وجود دارد دیدگاه برداشت سیاسی است. من برای جریان دانشجویی دلسوزم و بعضی وقتها میبینم که چگونه از این جریان استفاده ابزاری میشود ناراحت میشوم. اخیرا ضیاء هاشمی داشت از تشکلهای دانشجویی این استفاده ابزاری را میکرد.
ابراهیمی سوته: جنبش دانشجویی خیلی مظلوم است و مظلومیت جنبش دانشجویی به همین موضع گیری دوست عزیزمان آقای محمدی است که اصلا فکر نمیکنم دانشگاه شان در جنبش دانشجویی هیچ نقشی داشته باشد. به نظر من ایشان باید در جایگاه پرسشگری بنشیند. آقای محمدی خیلی قشنگ متهم میکند و خیلی قشنگ چالش ایجاد میکند در حالی که ما اینجا آمده ایم که انتظارات جریانات دانشجویی از وزارت علوم و دانشگاه را بررسی کنیم. این جلسه، جلسه مناظره نیست بلکه جلسه ارائه دیدگاه است من به این برادر عزیزمان توصیه میکنم که اگر دانشجو هستند کمی مطالعه کنند تا فلسفه و رسالت دانشجویی و دانشگاه را برای فعال کردن جنبش دانشجویی بفهمند.
من به لحاظ سنی با جامعه دانشجویی فاصله دارم و به خاطر تحصیلات تکمیلی این فضا برایم فراهم شد. دوستان اگر نسبت به دانشگاه علامه شناخت داشته باشند میدانند که بعد از آقای شریعتمداری، رئیس سابق این دانشگاه چه فضایی به وجود آمده بود. در هر حال دوستانی که در فضای سیاسی دانشگاه فعال بودند و بنده را از قبل میشناختند علاقهمند بودند که من در کنار آنها باشم؛ البته عمده فعالیتها توسط دانشجویان انجام میشود و ما هم بالاخره ریش سفیدی میکنیم. من فکر میکنم که مسئولیت اول ما پرداختن به رسالت، تفکر و اندیشه جنبش دانشجویی است من معتقدم که الان در کشور ما هیچ تشکل دانشجویی نقش و رسالت جنبش دانشجویی را آنگونه که حق آن است پیگیری و پی ریزی نمیکند. ما در کشورمان در حال حاضر هیچ جنبش دانشجویی نداریم و این در حالی است که تشکلهای زیادی منتسب به حاکمیت و فضاهای حزبی بیرون از دانشگاه این احزاب را در دانشگاه نمایندگی میکنند.
من فکر میکنم که آن رسالت و اصالت جنبش دانشجویی مفقود است. همین اخیرا ما داشتیم بررسی میکردیم که برای ۱۶ آذر با توجه به ملاکهای فعالان دانشجویی و جنبش دانشجویی چه شخصیتی را به دانشگاه دعوت کنیم. ما برای جنبش دانشجویی تعریف داریم جنبش دانشجویی یعنی مغز بیدار و انرژی فعال جامعه در بطن دانشگاه که پیگیر مطالبات حق طلبانهای است که از بستر مردم شکل گرفته اند در واقع جنبش دانشجویی دنبال حقیقت طلبی و حقیقت گرایی و واقعیت هاست و ما از چنین فضایی دور هستیم و معتقدیم که حاکمیت باید پاسخگوی چنین فضایی باشد که چرا فضا و بستر مناسب و مساعدی را برای فعال شدن جنبش دانشجویی فراهم نکرده است.
جالب است که آقای محمدی خودش میگوید که من اصولگرا هستم با این وجود ما وقتی که داشتیم شاخصههای جنبش دانشجویی را به لحاظ حقیقت طلبی و مبارزه با فساد بررسی میکردیم در کنار بررسی گزینههای مختلف به مصداق علی مطهری رسیدیم که اصولگراست. پس بنابراین ما را متهم به وابستگی به جریانات سیاسی نکنید. جنبش دانشجویی که بخواهد خود را متعلق به یک پایگاه و حزب سیاسی کند اصلا جنبش دانشجویی نیست.
مقام معظم رهبری خیلی علاقه مندند که این فضای حق طلبی و حق گرایی در دانشگاه راه بیفتد یکی از بحثهای جدی رهبری این است که میفرمایند سعی کنیم که کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها راه بیفتد. بنده با اسناد متقن اعلام میکنم که اولین مانع اجرایی شدن کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاه خود نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری مثلا در دانشگاه علامه است. معتقدم که نهاد رهبری در دانشگاه عامل اصلی به انسداد کشاندن جنبش دانشجویی و مانع اساسی تحقق فرامین رهبری در زمینه آزاداندیشی است.
نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها نه تنها در مقوله کرسی آزاداندیشی به فهم و درک فکری و عملی نرسیده بلکه امروز در فضای مناظرات و برنامههای دانشگاه در مورد چینش صندلیهای سخنرانان هم دارد نظر میدهد. روزی در این کشور شهید بهشتی در صدا و سیما در مقابل چپ گراها مناظره کردند، اما امروز در دانشگاهها به واسطه مخالفت نهاد رهبری انقلابیون سال ۵۷ هم حق برگزاری برنامه را ندارند و تنها کسی هم که در حال حاضر در فضای دانشگاه مانع است نهاد رهبری است. من از وضعیت دانشگاههای دیگر هم خبر دارم، اما به آنها استناد نمیکنم.
اگر قائل به رسالت و اصالت واقعی جنبش دانشجویی هستیم باید حاکمیت از طریق نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها و دولت از طریق شوراهای فرهنگی فضا و بستر به وجود آوردن جنبش دانشجویی و کرسیهای آزاداندیشی را در دانشگاهها ایجاد کنند. متاسفانه ما از واقعیتها و حتی منویات مقام معظم رهبری در ارتباط با جریان دانشجویی در دانشگاهها بسیار فاصله داریم.
من به برخی از دوستان خود در انجمن اسلامی دانشجویی آزاداندیش که فراتر از خیلی چیزها فکر میکنند میگویم که اگر میخواهیم به نتیجه برسیم باید فرمایشات رهبری در زمینه کرسیها را برجسته کنیم و بگوییم که این شعاری را که چند سال است به کلید واژه جریان سازی در دانشگاهها تبدیل شده چه قدر عملیاتی شده است. باید آسیب شناسی کنیم و ببینیم که نهاد رهبری در دانشگاهها چه قدر مانع تراشی میکند و چه قدر بسترسازی کرده اند من با جدیت میگویم که امروز در دانشگاه علامه بزرگترین مانع برای برگزاری کرسیهای آزاداندیشی، جلسات، مناظرات و نقدهای سیاسی خود نهاد نمایندگی است.
طاهری: بعد از هشت سال فعالیت دولت نهم و دهم با توجه به اتفاقاتی که برای جریانات دانشجویی افتاد شاهد اضمحلال تشکلهای تحول خواه بودیم؛ اما پس از روی کار آمدن روحانی در سال ۹۲ شاهد این تشکلها در دانشگاهها بازگشایی شدند. نقدی که میتوانم به وزارت دکتر فرهادی وزیر علوم سابق داشته باشم در خصوص مجوز دادنهای بی رویه به تشکل هایی بود که این تشکلها بدنه دانشجویی لازم را نداشتند و فقط نگاه این بود که تشکل هایی مجوز هایی تحت عنوان تحول خواه بگیرند که این شاید رویه درستی نباشد؛ در واقع در این دوره ما حتی در برخی از دانشگاهها شاهد مطرح شدن شعار هر دانشجو یک تشکل و یا هر تشکل یک دانشجو هستیم. در هر حال بعد از این اتفاقات و پیرو تغییر و تحولات در دانشگاههای کشور ما نیز در دانشگاه بوعلی سینا بعد از پیگیری چندین ماهه توانستیم مجوز انجمن اسلامی دانشجویان معتدل در زمان ریاست دکتر غلامی بودیم. سال ۹۲ که ریاست دانشگاه بوعلی سینا به دکتر غلامی محول شد فعالیتهای تحول خواه و فعالیتهای دانشجویی به هیچ وجه با سالهای پس از آن قابل قیاس نیست.
ما در سال ۹۴ مجوز انجمن اسلامی دانشجویان معتدل را با حمایت دکتر غلامی گرفتیم با توجه به فضای بستهای که دانشگاه بوعلی سینا داشته است ما حتی فکر این را نمیکردیم که افرادی همچون معاون دکتر معین، صادق زیباکلام، علی مطهری و محمود صادقی بیایند در این دانشگاه سخنرانی کنند، ولی این افراد آمدند و ما شاهد یک فضای با نشاط سیاسی و البته شاهد تغییر و تحولات خوبی در حوزه فرهنگی بودیم هر چند که این تغییر و تحولات کافی نبود. با توجه به این اتفاقات مثبتی که در زمینه مطالبات جنبش دانشجویی در دانشگاه بوعلی سینا ایجاد شد ما امیدواریم که در سطح وزارت هم با نگرش و مدیریت دکتر غلامی شاهد چنین اتفاقات مثبتی باشیم.
وزیر علوم باید چه روندی را در پیش بگیرند تا استقلال تشکلهای دانشجویی محقق شود و فضای مدنظر تشکلها در دانشگاهها حاکم شود؟
محمدی: استقلال تشکل دانشجویی یعنی اینکه تشکل دانشجویی بتواند در مقابل جریانات حاکم در وزارت علوم، نهاد رهبری و هر جا که به آن انتقاد دارد موضع بگیرد؛ اما وابستگی تشکلهای دانشجویی به جریانات سیاسی باعث میشود که این اتفاق نیفتد.
ما در اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل به جرات میتوانم بگویم که به هیچ جریانی وابستگی نداشته ایم و در اسناد تاریخی هم چنین موضوعی وجود ندارد. به عنوان نمونه در مورد برجام وقتی سرلشکر فیروزآبادی رئیس وقت ستاد کل نیروهای مسلح به خاطر این توافق تبریک گفتند اتحادیه ما بیانیه صادر کرد و گفت: این چه حرفی است و این چه تبریکی است که بعد هم این اتفاق با استقبال رهبر معظم انقلاب مواجه شد.
وابستگی تشکلهای دانشجویی به دولت واقعا باعث میشود که در خیلی جاها نتوانند موضع گیری کنند استقلال تشکلها خیلی مهم است وقتی که کل افتخار یک تشکل دانشجویی این است که محمود صادقی آمده برای آنها سخنرانی کرده است واقعا چه انتظاری میتوان داشت. محمود صادقی کسی است که در وزارت علوم هم که قبلا کار میکرده محبوبیت نداشته است و در مجلس همه به او به عنوان یک آدم غیر معقول نگاه میکنند. همین آقای صادقی یکی از منتقدین اصلی آقای غلامی بودند و جلسات متعددی را با مسئولان تشکلهای دانشگاه بوعلی همدان برگزار و نقدهای سنگینی را به آقای غلامی وارد کردند ولی بعد از جلسهای که داشتند توئیت کردند که مواضع غلامی خیلی انقلابی، درست و حسابی و مقبول است.
از نظر آقای طاهری و ابراهیمی جریان دانشجویی باید مواظب باشد که بازیچه احزاب و جریانات سیاسی مختلف نشود. با این وجود باید بروید تحقیق و توجه کنید که صادقی وقتی که این همه نقد به غلامی و عملکردش در دانشگاه بوعلی داشت چگونه شد که به یکباره توئیت میزند که غلامی دفاعیات معقول و درست و حسابی داشته است. چه میشود که الیاس حضرتی در روزنامه اعتماد تیتر میزند مبنی بر اینکه غلامی شخصیتی بسیار معقول و توانمند است آن هم بعد از آن همه نقد. این رویه نشان میدهد که شخصیتهای سیاسی و نمایندگان مجلس میآیند و از تشکلهای دانشجویی به عنوان بازیچه سیاسی در کف دانشگاه استفاده میکنند. به گونهای که در ابتدا میگویند تشکلهای دانشجویی در دانشگاه علامه و دیگر دانشگاهها تشریف بیاورند و در کف دانشگاه تجمع، اعتراض و تحصن کنید و بگویید که مثلا غلامی نباید وزیر علوم باشد. غلامی با حداقلهای ما خیلی فاصله دارد و نمیتوانیم او را قبول کنیم؛ بعد خودشان زد و بند میکنند.
اسناد خیلی مبرهنی وجود دارد که همه این اعتراضات از سمت خود آقای ضیاء هاشمی و در وزارت علوم برنامه ریزی شده است و بعد او میآید مصاحبه میکند و میگوید که آقای غلامی گزینه خیلی مناسبی است و این نشان دهنده رویکرد پراگماتیسمی و منفعت گرایانه است.
استفاده ابزاری از تشکل دانشجویی یعنی اینکه آقای محمود صادقی، ضیاء هاشمی و الیاس حضرتی میآیند و از تشکلهای دانشجویی استفاده ابزاری میکنند به گونهای که از این طریق از پایین فشار میآورند و در بالا چانه زنی میکنند و امتیاز خودشان را میگیرند و میروند و بعد نتیجه این است که نماینده مجلس کارمند وزارت نفت میشود.
تشکلهای دانشجویی باید مستقل باشند و آزاد حرف خود را بزنند و این کار را باید تشکل دانشجویی انجام دهد و نه کسانی که به مانند آقای ابراهیمی در دولت مسئولیت دارد.
اما اینکه آقای ابراهیمی میگویند که دانشگاه شاهد و انجمن اسلامی دانشجویان این دانشگاه را نمیشناسند باید بگویم که این دفتر یکی از دفاتر بسیار قوی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل است و همین الان هم دبیر این اتحادیه از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان شاهد است؛ اما نمیدانم که در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه چه خبر است که یک شخص ۵۰ ساله دبیر آن شده است و این جای بحث و سوال است. ولی بیشتر مدنظر من این است که در مورد غلامی، وزارت علوم و اتفاقاتی که دارد میافتد و یا قرار است که بیفتد حرف بزنیم. معتقدم که باید به بررسی اتحادیه نامشروع تادا که ضیاء هاشمی در یک جلسه غیررسمی مجوز آن را صادر کرد، بپردازیم تا بتوانیم به یک نتیجه برسیم.
ابراهیمی سوته: اینکه چرا ما در جایگاه واقعی جنبش دانشجویی قرار نداریم بحث مهمی است. به نظر من بخش اعظم این مسئله به خود جامعه دانشجویی بر میگردد. معتقدم که سطح مطالبات دانشجو و دانشگاه بسیار تقلیل پیدا کرده است. یک زمانی دانشجو در قالب فعالان دانشجویی و دانشگاه در سیاست کشور قدم میگذاشت و نماینده مجلس تعیین میکرد و لیست میداد. بنده دولتی نیستم من کارمند رسمی شهرداری هستم، اما من را متهم به دولتی بودن میکنند در هر حال من ادعای کذب آقای محمدی را تکذیب میکنم.
جالب است که ایشان میگویند که دولت دارد به تشکلهای دانشجویی خط میدهد با این وجود چه طور این ادعا را میکنید و بعد میگویند که تشکلهای دانشجویی علیه گزینه معرفی شده دولت برای وزارت اعتراض کرده اند البته برخلاف ادعای آقای محمدی دوستان که در دانشگاه علامه تجمع کردند از انجمن اسلامی نبودند.
مهمترین فاکتوری که موجب میشود جنبش دانشجویی داشته باشیم و براساس آن بتوانیم به رسالت دانشجویی و دانشگاهی خود عمل کنیم این است که دانشجو با واقعیتهای پیرامون خودش آشنا باشد. دانشجو باید چالشها و مطالبات عمومی سطح جامعه را ببیند و وظایف و رسالت حاکمیت و دولت در مقابل مردم و مطالبات مردم در مقابل حاکمیت را بشناسد و بعد در قالب تشکلهای دانشجویی فعالیت کند و من به این موضوع تاکید دارم؛ البته اگر میخواهیم این اتفاق بیفتد سطح مطالبات، سطح دانش و سطح درگیر شوندگی دانشجو خیلی مهم است.
من توصیه ام به آقای محمدی این است که سطح درگیر شوندگی ذهن خود را نسبت به مباحث و مسائل جنبش دانشجویی یک مقدار فراتر از مصادیق بیاورند و نیاییم از اول تا آخر بحث به عناوین مختلف به هر کسی اتهام زنی و آنها را تضعیف کنیم و به نوعی با اتهام زدن بخواهیم رقیب را از میدان کنار بزنیم. ما اینحا جمع شدیم که بگوییم که امروز رسالت دانشجو برای فعال کردن جنبش دانشجویی چیست؟ در حوزه علمی معتقدم که اگر دانشگاه را به عنوان تولیدکننده علم در جامعه قبول داشته باشیم این تولید علم زمانی اتفاق میافتد که فضای دانشگاه به لحاظ اساتید و به لحاظ برخوردهای آموزشی یک فضای آزاد و تعاملی باشد و اساتید مختلف با تفکرات مختلف بیایند دانشجو را به تحقیق وادارند.
معتقدم که دانشگاه منشا تولیدات اعم از تولید علم و سیاست است معتقدم که دانشگاه است که باید محور احزاب باشد نه اینکه احزاب محور تشکلهای دانشجویی در دانشگاه باشند. معتقدم که هر حزب و جریان سیاسی که نشات گرفته از تشکلهای دانشجویی بوده حزب موفقی بوده است و هر تشکل و حزبی که با تشکلهای دانشجویی در تعامل نبوده قطعا یک حزب لمپن از کار درآمده است؛ لذا نباید بترسیم که احزاب با دانشجو، تشکل و دانشگاه در ارتباط هستند. معتقدم که این تعامل دو سویه است و دانشگاه باید این تعامل را ایجاد کند که جریانات دانشجویی و تشکلهای دانشگاهی و دانشجویی منشا و محور احزاب ما باشند. اگر احزاب ما شکل، ایجاد و فعالیتشان با محوریت دانشگاه و دانشجو باشد قطعا به سمت علمی شدن پیش خواهند رفت و آن وقت شاهد خواهیم بود که احزاب به رسالت واقعی خود عمل خواهند کرد.
به این تاکید میکنم که نباید دانشجو را با الفاظ و القاب متهم کنیم و او را با دایره هایی که ایجاد میکنیم محدود سازیم. باید بتوانیم ظرفیت خود را بالا ببریم. واقعیت این است که هر اتفاق و هر برنامهای که در دانشگاه با محور دانشجو بوده موفق بودیم، اما هر گاه منطقی به مانند منطق برخی تشکلها حاکم شده تعامل و گفت و گو جای خود را به تخریب و به هم زدن نشستها داده است. با این وجود ما نمیتوانیم از این دانشگاه رسالت واقعی جنبش دانشجویی را پیدا کنیم.
معتقدم که باید یک بازنگری در افکار و اندیشههای خودمان داشته باشیم؛ چرا که شعار اصولگرایی میدهیم ضد اصولگرایی عمل میکنیم، شعار ارزشی میدهیم ضد ارزشها حرف میزنیم خواهش من این است که از این کینههای پست محدود ذهنی بیرون بیاییم و برای توسعه، رشد و آبادانی کشور دست به دست هم بدهیم. اتفاقا تضارب و تعدد آراء و سلیقه هاست که میتواند اثربخش باشد و تولید علم و ثروت کند.
حرف من به آقای محمدی این است که نباید بیاییم با قالب بندی ها، محدودیت ایجاد کردن ها، اتهام زنیها و با دروغ و دغل جریان رقیب را کنار بزنیم. ما دارای یک گفتمان هستیم و شما هم صاحب یک گفتمان هستید. گفتمان با تضارب آراء به نتیجه میرسد. بعد شما میخواهید من را وادار کنید که وارد مصادیق شوم به من چه مربوط است که فلان کس در فلان دانشگاه چه گفته است این من دانشجو و دانشگاه هستم که باید به حزب در بیرون از دانشگاه نظر بدهم این من دانشجو هستم که دارم به نماینده مجلس خط میدهم و جنابعالی، چون ابزار هستید شاید اطلاع ندارید به همین دلیل مواضع خود را تعمیم به عام میدهید.
من به جد عرض میکنم که دانشجویانی که به اسم اصلاح طلبی در دانشگاه فعالند دارند برای دولت خط و نشان میکشند و ابزار دولت نیستند؛ البته برای دولت فعالیت کرده اند و بنده قائم مقام ستاد خبری روحانی بودم و در ستاد کل فعالیت میکردم و از این پولها هم که آقای محمدی میگویند خبری نبوده است. آن چیزی که به مشام و ذهن شما رسیده ساخته و بافته دوستان شما بوده است.
امروز دانشجو برای دولت آقای روحانی دارد خط و نشان میکشد. برای دولت تعیین تکلیف میکند. آرمانهای خودش را به رخ دولت میکشد و برای وزیر این دولت چالش ایجاد میکند و این از افتخارات دانشگاه و دانشجویی است که حامی روحانی بوده و چند ماه بعد از تشکیل دولت دوازدهم الان به عنوان نقاد دولت برخورد میکند و این معنی اش این است که ما با کسی عهد اخوت نبسته ایم.
امروز مطالبه دانشجو از وزارت علوم و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها ایجاد فضا و بستر مناسب و آزاد برای فعالیت جنبشهای دانشجویی است. باید متولیان امر ظرفیت خود را بالا ببرند. دانشجو را محدود نکنند و این مسلزم این است که تفکر و اندیشه شان را بازآفرینی کنند و به مانند تعاملات سیاسی اوایل انقلاب از شهید بهشتی و شهید مطهری الگو بگیرند و اگر این گونه شود هیچ اتفاقی هم در دانشگاهها نمیافتد. معتقدم که اگر رقبای ما در دانشگاهها از خشونت استفاده نکنند در هیچ یک از نشستها اتفاق خاصی نخواهد افتاد.
طاهری: من با صحبتهای آقای محمدی موافقم، اما در رابطه با حملاتی که به آقای غلامی صورت گرفته یک اختلاف نظری با ایشان دارم. با این وجود، چون من فعال دانشجویی دانشگاه بوعلی هستم و از نزدیک شاهد مسائل بودم لازم میدانم که به یکسری ابهامات پاسخگو باشم.
آقای محمدی گفتند که ما به امثال آقای صادقی افتخار میکنیم. در این رابطه میگویم که ما به کسانی که فعالیت آزادی خواهانه دارند افتخار میکنیم من در اظهارتم وضعیت دانشگاه بوعلی را تشرح کردیم ما تا قبل از سال ۹۲ فکر اینکه بتوانیم سخنرانانی با تفکرات منتقد حاکمیت را به این دانشگاه دعوت کنیم نمیکردیم. اشارهای شد که در زمان دکتر غلامی چنین اتفاق مثبتی افتاد.
واقعیت این است که با توجه به اینکه آقای فرجی دانا رئیس ستاد دانشگاهیان دکتر روحانی بودند ما انتظار داشتیم که ایشان به عنوان وزیر علوم معرفی شوند اما به هر دلیل و شرایطی که بنده چندان در جریان آن نیستم این اتفاق نیفتاد با این وجود گزینههای مختلفی مطرح شدند که یکی از این گزینهها دکتر غلامی بودند. بعد از جدی شدن معرفی غلامی ابهامات و مسائل کذبی در خصوص ایشان مطرح شد که از جمله این مسائل کذب بحث نبود تشکل تحول خواه و اصلاح طلب در دانشگاه بوعلی سینا بود در حالی که غلامی مجوز دو تشکل اصلاح طلب را در این دانشگاه صادر کرده بود به گونهای که انجمن اسلامی دانشجویان معتدل بالای یک سال است که در این دانشگاه فعالیت دارد و مجوز اصولی انجمن اسلامی فرهنگ و سیاست هم صادر شده است.
بحث نبود نشریات و خفقان در دانشگاه بوعلی همدان هم از مسائلی بود که در رابطه با غلامی مطرح شد در حالی که از سال ۹۲ تاکنون چهار نشریه اصلاح طلب در این دانشگاه منتشر میشوند.
موضوعی که باید به آن اشاره کنم این است که محمود صادقی چند ماه قبل از مطرح شدن موضوع وزارت غلامی ملاقاتی را با برخی از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا داشتند. در این ملاقات دانشجویان مطالبی در خصوص اتفاقاتی که در دانشگاه بوعلی افتاده بود را نزد او مطرح کرده بودند و صادقی هم با توجه به شنیدهها مطلبی را در خصوص مدیریت غلامی با این مضمون که غلامی مانند میوه زیاد رسیده شدهای است که دیگر نمیشود آن را خورد، مطرح کرده بودند. در واقع چنین ذهنیتی از آن زمان نسبت به غلامی در نزد صادقی ایجاد شده بود، ولی وقتی که بحث حضور غلامی در وزارت علوم جدیتر شد صادقی با غلامی جلسهای داشت و در این جلسه واقعیات برای او نمایان شده بود با این وجود پس از آن جلسه توئیت کردند که حرفهای غلامی مستند و مستدل بود و در نهایت با تمام فشارهایی که بود گفتند درست است که علیه غلامی کمپین ایجاد شده است ولی من نمیتوانم وجدان خودم را راضی کنم و به کمپین نه به غلامی بپیوندم. در هر حال من هم با آقای محمدی موافقم و معتقدم که تشکلها نباید ابزار جریانهای خارج از دانشگاه شوند.
در مورد سیدضیاء هاشمی هم که آقای محمدی به ایشان اشاره کردند باید بگویم که او از انجمنیهای مورد احترام دانشگاه تهران هستند و ما هم خدمت ایشان ارادت داریم ولی انتقاداتی هم به او وارد بود. واقعیت این است که ما وقتی از یک سطح امثال فرجی داناها و توفیقیها با توجه به مطالبات دانشجویی عبور میکنیم دیگر تفاوتی بین ضیاء هاشمی و غلامی نمیبینم. یادآور میشوم که پارسال و در مراسم ۱۶ آذر با جلوگیری همین آقای هاشمی، نماینده شوراهای صنفی کشور نتوانست مقابل رئیس جمهور سخنرانی کند.
از نظر بنده اولویت اصلی وزارت علوم در دانشگاه باید ارتقا و ترقی مباحث علمی باشد، چون اگر شاهد سیاست زدگی و سیاسی شدن بیش از ظرفیت محیط داشجویی باشیم وضعیتی مانند دوران احمدی نژاد که نتیجه آن اضمحلال تشکلها و جریانهای دانشجویی بود به وجود میآید. در هر حال در کنار ارتقا و تقویت مباحث علمی ایجاد شور و نشاط فرهنگی هم میتواند اثرگذار و کمک کننده باشد.
اگر بنا باشد که به عنوان نماینده تشکلهای دانشجویی سوالی را از وزیر علوم بپرسید چه سوالی را مطرح میکنید؟
محمدی: قبل از پاسخ به این سوال آقای ابراهیمی اتهامی را به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه وارد کردند من میخواهم بگویم که اگر شما سندی در اینباره دارید آن را ارائه کنید تا در مورد آن بحث کنیم؛ البته ایشان بحثی را هم در مورد چوب و چماق مطرح کردند. سوال این است که سال ۸۸ چه کسانی بودند که در صحن دانشگاه دانشجویان بسیجی را کتک میزدند؟ آیا انجمن مستقل و بسیج دانشجویی بود؟ موضع شما سال ۸۸ چه بود؟ واقعیت این است که هیمن جریان دانشجویی که آقای ابراهیمی آن را نمایندگی میکند سال ۸۸ در دانشگاه تهران، امیرکبیر و علامه مشغول کتک زدن دانشجویان حزب اللهی و بسیجی بودند از اینکه چه کسانی از چوب و چماق استفاده کردند واقعا در تاریخ مشخص است و چیزهایی را از خود به جا گذاشته است ما نمیتوانیم این مسائل را انکار کنیم.
میگویند بحث مصداقی نکنیم خب بیایید بحث محتوایی کنیم و در مورد گفتمان جریان آقای ابراهیمی یا همان گفتمان پراگماتیزمی صحبت کنیم. گفتمانی که میآید و حسن روحانی اصولگرا را رئیس جمهور میگذارد و بعد انتظار دارد که وزیر علوم آقای ضیاء هاشمی شود اما غلامی وزیر علوم میشود.
موضوعی که باید به آن اشاره کنم این است که در این نشست آقای ابراهیمی نیم ساعت حرف زدند اما با اینکه موضوع بحث در مورد وزارت علوم است، اما او کلمهای در مورد وزیر علوم مطرح نکردند. چرا، چون حقوق بگیرد دولت هستند و چون خودشان روحانی را آورده اند پس حق ندارند به او اعتراض کنند و بگویند که چرا غلامی به عنوان وزیر علوم معرفی شده است. غلامی قطعا با نظرات شما مخالفت خواهد کرد و ما که در جریان دانشجویی هستیم این مخالفت را خواهیم دید.
معتقدم که فعال دانشجویی که در ستاد یک کاندیدای ریاست جمهوری فعالیت میکند دیگر فعال دانشجویی نیست. رسالت تشکل دانشجویی این است که به دور از احزاب سیاسی و به دور از هر گونه تشکل سیاسی حرف خود را بزند و وابستگی نداشته باشد. چون وقتی که وابستگی ایجاد میشود دیگر نمیتواند صحبتی بکند. واقعیت این است که روحانی ضربه بزرگی به جریان دانشجویی اصلاح طلب زده است. او انتظارات جریان دانشجویی اصلاح طلب را برآورده نکرده است؛ اما همین آقای ابراهیمی که در تجمع اعتراضی علیه غلامی در دانشگاه علامه شرکت کرده اند امروز جرات صحبت کردن در مورد وزیر علوم را ندارد، چون خودش روحانی را آورده و خودش فعال ستاد روحانی بوده با این وجود آیا الان میآیید و بگویید که اشتباه کرده ایم بحث اینجاست که اگر جریان اصیل اصلاح طلب باشید الان میآیید و میگویید که آقای روحانی شما اشتباه کردید که غلامی را آوردید و حتی وقتی غلامی هم رای اعتماد آورد باز هم بر روی نظرخود میماندید، ولی این بحث وجود ندارد، چون وابستگی وجود دارد.
سوال این است که الان امثال احمد باطبیها کجا هستند؟ در سالهای گذشته چندین ادوار انجمنهای اسلامی اصلاح طلب بوده اند اینها برای خود جرات نقد داشتند و میتوانستند روی مواضعشان بایستند و اگر میگفتند که فلان اتفاق نیفتد روی موضع خود میایستادند. به عنوان نمونه اگر احمد باطبی میگفت: آمریکا، میرفت و با جورج بوش هم دست میداد، ولی امروز میبینیم که دانشجویان این جریان ابتدا میگویند که چرا غلامی وزیر شده، اما بعد از اینکه محمود صادقی در ارتباط با گزینه پیشنهادی تغییر موضع میدهد آنها هم تغییر نظر میدهند.
بحث این است که اصلا محمود صادقی کیست که میآید و در مورد جریان دانشجویی نظر میدهد. واقعیت این است که وقتی صادقی میگوید غلامی خوب است بعد از آن همه تشکلهای دانشجویی به خاطر وابستگی که به احزاب سیاسی دارند مجبورند که بیایند و زیر مجموعه این احزاب سیاسی بازی کنند و البته اگر بخواهند غیر از این نیز عمل کنند رسانهای ندارند که بخواهند نظر خود را در آن مطرح کنند. سوال من این است که اگر همین آقای ابراهیم بخواهند مصاحبهای علیه غلامی انجام دهند آیا ایسنا، ایران و ایران آن را منتشر میکنند قطعا این کار را نخواهند کرد.
اما در پاسخ به سوالی که مطرح شد سوال من از وزیر علوم این است که با تشکل نامشروع تادا که آقای فرهادی و ضیاء هاشمی در یک جلسه غیر رسمی که آبسراکسیون شده بود آن را تصویب کردند میخواهند چه کنند؟ به نظر من این بزرگترین درخواست جریان دانشجویی اصلاح طلب است.
ابراهیمی: قبل از هر چیز در پاسخ به آقای محمدی باید بگویم که جسارت و شهامت در هشت سال دفاع مقدس و در مقابل دشمن اثبات شده است و الان قرار نیست که در مقابل وزیر خودم بجنگم. در هر حال من در مقابل منطق اتهام زنی و حمله تسلیم هستم و هیچ حرفی جز سکوت ندارم اما در هر حال علت انتقاد ما از آقای غلامی این بود که شاید او به لحاظ کارآمدی توان و قدرت همگامی با مطالبات دانشگاه را نداشته و البته شاید انتظار ما بالاتر از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینای همدان بوده است وگرنه آقای غلامی یک شخصیت علمی است و ریشه فعالیت سیاسی ایشان برای ما خیلی مسئله نیست. به واقع مهمترین مسئلهای که تشکل ما به آن رسیده این است که قویتر و چابکتر از آقای غلامی هم بودند و البته الان ما الان سکوت میکنیم و رفتار عملکردشان را میبینیم.
قطعا ما به تحریک دوستانی که هنوز در هر حال تجربه بازی سیاست هستند به میدان نمیآییم ما رفتار و برنامه غلامی را رصد میکنیم و به جد منتقد ایشان خواهیم بود و اگر فعالیتهای مثبتی را داشتند مشوق خواهیم بود و اگر هم از آرمانهای دانشگاه و دانشجو عقب ماندند و مطالبات تشکلها و جریانات دانشگاهی را نتوانستند عملی کنند مطمئنا در آن موقع هم نقد خواهیم کرد. ما سنمان از این حرفها گذشته است که زود تحریک شویم.
معتقدم که دانشگاه محصول وزارت علوم است؛ اما چه چیری را دانشگاه باید به عنوان محصول وزارت علوم به جامعه ایرانی تحویل دهد. اگر طالب توسعه و پیشرفت هستیم و اگر در حوزه اقتصاد میخواهیم به فرموده رهبر انقلاب در منطقه، خاورمیانه و حتی دنیا پیشرفت کنیم و حرفی برای گفتن داشته باشیم باید دانشگاه در تمام حوزهها پیشرو باشد. با این وجود مهمترین سوال بنده از وزیر علوم این است که برای پیشرو بودن وزارت علوم و دانشگاه که سبب و مصوب اصلی توسعه در کشور خواهد بود چه برنامهای در این ۴ سال دارند؟
معتقدم که اگر دانشگاه در حوزه افتصاد قد علم نکند پیشرفت و توسعهای نخواهیم داشت. اگر دانشگاه در حوزه چالشهای اجتماعی و در حوزه مباحث فرهنگی میدان دار و جلودار نباشد ما همچنان دچار بحرانهای اجتماعی و چالشهای فرهنگی خواهیم بود.
طاهری: ما همیشه سعی کردیم که استقلال جریان و مجموعهای را که در آن فعالیت میکنیم حفظ نماییم. در خصوص معرفی غلامی به عنوان وزیر علوم باید بگویم که اگر در آن زمان دانشجو میآمد و براساس اطلاعات خودش با دکتر غلامی مقابله میکرد ما این را میپذیرفتیم، اما ما زمانی به این بحث ورود پیدا کردیم که بحث از ابهام و اتمام گذشته بود و به گونهای شاهد نسبت دادن افترائاتی به شخصیت ایشان بودیم به گونهای که یک شخصیت مستبد از غلامی ساخته بودند؛ از این رو در بیانیه خود بنابر دلایلی که ذکر کرده بودیم گفتیم که ما در این برهه از غلامی حمایت میکنیم، ولی در همین بیانیه اعلام کردیم که هر کجا لازم باشد نیز از او انتقاد خواهیم کرد.
معتقدم که این حملهها و اتهام زنیها متاثر از عدم استقلال منتقدین بوده است حتی در این ارتباط شاهد انتشار مصاحبه هایی از دانشجویان دانشگاه بوعلی بودیم که اظهارات آنها صراحتا برخلاف آن چیزی بود که خودشان تجربه کرده بودند.
اما در رابطه با مطالبات خود از وزارت علوم لازم میدانم به مسائل بسیار مهم و حیاتی اشاره کنم بحث اول بحث افزایش سنوات تحصیلی دانشجویان است که امیدواریم دکتر غلامی تدبیری بیندیشند و مدت سنوات دانشجویان کارشناسی را به مانند سابق به ۱۰ ترم و مدت سنوات تحصیلی دانشجویان کارشناسی ارشد را به ۶ ترم افزایش دهند. همچنین امید دارم که شاهد تشکیل اتحادیههای دانشجویی اصلاح طلب و اتحادیه شوراهای صنفی کشور باشیم که مدیریت قبلی وزارت علوم در این رابطه قول مساعدی داد، ولی متاسفانه حرکتی انجام نداد.
بحث آخر هم بازنگری آیین نامه شوراهای صنفی کشور است که لازم است این آیین نامه به وضعیت قبل بازگردد. در نهایت هم امیدواریم دکتر غلامی ارتباط خود را با بدنه دانشجویی حفظ کند تا بتوانیم مطالب را به روز و مستند در اختیارایشان قرار دهیم.
اما در رابطه با اینکه چه سوالی از وزیر علوم داریم سوال بنده این است که دکتر غلامی گفتند که چه برنامهای برای حرکت دانشگاهها به سمت دانشگاههای خلاق و کارآفرین دارند.