مدعیان اصلاحات و رسانههایشان در روزهای گذشته بر شدت انتقادات و حملات خود به دولت افزودهاند، آنان به جای پاسخگویی به مردم در رابطه با سهم خود در وضعیت بد اقتصادی موجود تقصیرها را متوجه دولت کردهاند تا خود را به سلامت به ۱۴۰۰ رسانده و بتوانند در تبلیغات حرفی برای گفتن داشته باشند!
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، اردیبهشت سال جاری در روزهای تبلیغات انتخاباتی، مدعیان اصلاحات و روزنامههای زنجیرهای یک صدا از دولت و رئیسجمهور مطلوب خود سخن میگفتند و منتقدان وضع موجود را با انواع اتهامات مینواختند و حتی از بیان توهینهای سخیف نیز خودداری نمیکردند. امروز نزدیک هفت ماه از انتخابات ریاست جمهوری و نزدیک ۱۲۰ روز از تشکیل دولت جدید گذشته است، اکثریت اعضای کابینه و مدیران دولت دوازدهم را اصلاحطلبان و یا شخصیتهایی با گرایشات نزدیک به این جریان تشکیل میدهند و طبیعی است که بایستی خوب و بد این دولت را به پای آنان نیز نوشت. با گذر روزها و نزدیک شدن گام به گام به انتخابات مجلس یازدهم و همچنین دور بعد ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰، مدعیان اصلاحات آهنگ عبور را مینوازند، عبور از روحانی! سوال اساسی اینجا است که چرا مدعیان اصلاحات که در همه آن چه که روی داده است از وضعیت نابسامان اقتصادی گرفته تا مشکلات اجتماعی موجود دخیل بوده و نقش دارند امروز این گونه نقش خود را کتمان کرده و مدعی هستند پشیمانیم؟! طبیعی است که یک متهم در دادگاه نمیتواند تنها با یک کلمه و آن این که «پشیمان هستم» از بار تقصیر و اتهام خود بکاهد و هر چند افراد در رای دادن و حمایت از دولت و فرد مطلوب خود آزاد بوده و هیچ اتهامی متوجه آنان نیست، ولی وجه شبه این مقایسه آن است که بایستی امروز حامیان عملکرد و برنامههای اقتصادی دولت پاسخگوی حمایتهای دیروز خود باشند. پشیمان هستیم! در روزهای گذشته تک مضراب «پشیمان هستیم» در اردوگاه اصلاحات تبدیل به صدایی فراگیر شده است، از سیاسیون مدعی اصلاحات تا سلبریتیهای حامی رئیسجمهور «پشیمان هستم» را ترند کرده و در حال جدا ساختن صف خود از دوستان دیروز هستند. مهدی فخیم زاده، نوید محمدزاده، مهدی پاکدل و علی کریمی از جمله چهرههای مشهوری بودند که طی روزهای گذشته از رای خود به روحانی در انتخابات ۲۹ اردیبهشت اعلام پشیمانی کردند و همراه و همگام با آنان بسیاری دیگر آرزو کردندای کاش هر چه زودتر ۱۴۰۰ فرا رسیده و وضعیت کنونی پایان یابد. از سوی دیگر روزنامههای مدعی اصلاحات نیز به دنبال نجات این جریان از وضعیت به وجود آمده به جهانگیری پیشنهاد میدهند که از پست معاونت اولی رئیسجمهور استعفا دهد، در این رابطه روزنامه آرمان در شماره پنجشنبه گذشته خود نوشته بود: معاون اول رئیسجمهور در شرایطی قرار دارد که میتواند با اقدامی سنجیده و به موقع آینده خود و جریان اصلاحات را رقم زند. بسیاری نیز براین عقیده هستند که او نباید در سیلاب مشکلات دولت غرق شود و باید به آینده سیاسی خود پس از روحانی فکر کند. باید دید آقای معاون اول در آینده چه تصمیمی خواهد گرفت. این روزنامه زنجیرهای ادامه میدهد: «اصلاحطلبان نیز با روند موجود در دولت آنچنان از حضور کمرنگ جهانگیری در دولت ناراحت نیستند. آنهایی که مقداری آیندهنگری میکنند به آینده جهانگیری پس از روحانی میاندیشند و در سر سودای ۱۴۰۰ را میپرورانند. در این میان حتی برخی معتقدند که جهانگیری باید از دولت خارج شود، طوری که صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران در مراسم روز دانشجو در دانشگاه امیرکبیر میگوید: «به نظرم جهانگیری باید کنار بکشد و خود را برای انتخابات ۱۴۰۰ آماده کند». این واقعیت ماجراست که اگر جهانگیری تا پایان در دولت بماند بد و خوب دولت در همه عرصهها به پای او نیز نوشته خواهد شد. از این رو با وجود برخی مشکلات مثل باقی بودن رکود، بیکاری، مشکلات موسسات مالی و اعتباری، صندوقهای بازنشستگی و چالش وعدههای بیسرانجام، جهانگیری باید به فکر آینده سیاسی خود و اصلاحطلبان باشد و راه مطلوبی برگزیند.» گلایه از وضع اقتصادی نامطلوب روی دیگر سکه پشیمان هستیم! در ماههای گذشته وضع نامطلوب اقتصادی کشور در روزنامههای زنجیرهای بازتاب ویژهای پیدا کرده است، بیآنکه مدعیان اصلاحات بگویند برای حل این مشکلات چه کردهاند؟! کافی است روزنامههای این جریان را در چند ماه گذشته از سر دقت ورق بزنید تا ببینید جریانی که در وضعیت کنونی سهم عمدهای داشته است چگونه با فرار به جلو در صندلی مطالبه گری نشسته و انتقاد میکند. به نمونههایی از این گزارشات که در یک ماه گذشته منتشر شده اشاره کرده و بسنده میکنیم، روزنامه زنجیرهای بهار ۳۰ آبان سال جاری در گزارشی به طرح رونق تولید پرداخته و این طرح را کمرمق و مایوسکننده خوانده و نوشت: بازدهی نامناسب طرح رونق تولید در سال جاری به دلایل مختلف از جمله عدم استقبال واحدهای تولیدی و سخت گیریهای نظام بانکی موجب شده تا با انتقادات تند و تیزی در این راستا همراه باشیم و تولیدکنندگان این طرح را در عمل ناموفق بدانند. روزنامه آرمان نیز در همین روز در مطلبی نوشت: «هم بیکاری تشدید شده و هم شرایط رکود تورمی بر اقتصاد حاکم شده است. ضمن اینکه نه تنها فقر مطلق در کشور از بین نرفته، بلکه درصد بالایی از گرفتاران به فقر نسبی نیز فقیر مطلق شدهاند.» روزنامه زنجیرهای قانون نیز در شماره ۴ آذر خود نوشت: حسن روحانی زودتر از همیشه با موج انتقادات و افول محبوبیت مواجه شده است، افول تدریجی، واژهای است که میتوان برای دور دوم مسئولیت روسای جمهور پس از جنگ در ایران به کار برد. اگر دوران جنگ تحمیلی را دوران یکدلی و همه در خدمت جنگ بدانیم، به طور طبیعی مسئولان ارشد نیز تمام حمیت خود را بر رفع نیازهای جبههها و حفظ نهال نوپای انقلاب در برابر بادهای مخالف سهمگین داخلی وخارجی قرار داده بودند. اما در دوران پس ازجنگ، روسای جمهور با سیر بسیار متفاوت و متناقضی از محبوبیت و فرجام مواجه شدند.» «محمد تقی فاضل میبدی» فعال سیاسی اصلاحطلب نیز در مصاحبه با روزنامه آرمان که در شماره ۷ آذر این نشریه منتشر شد گفت: «روحانی انگیزههای خود را از دست داده است و از انتظاراتی که در کارزار انتخاباتی برای مردم ایجاد کرد امروز تا حدودی فاصله گرفته است... اگر به پای درد دل مردم در کوچه و بازار بنشینیم درمییابیم که جامعه چندان از وضعیت اقتصادی رضایت خاطر ندارد؛ بنابراین اگر قرار بر این باشد که روحانی در آینده به همین صورت حرکت کند، مردم چندان از او راضی نخواهند بود.» روزنامه بهار نیز در شماره ۸ آذر سال جاری نوشت: مردم در خرداد ۹۶ با غلبه بر ناامیدیها و با امید به بهبود شرایط کشور نام حسن روحانی را «تَکرار» کردند. با نگاهی به نظرسنجیها شاهد آن هستیم که محبوبیت روحانی به همان میزان که در همین چند ماه پیش و روزهای انتخابات ۹۶ اندک اندک افزایش مییافت حالا رو به افول میرود و نشانههایی از نارضایتی در جامعه نمود پیدا میکند. روزنامه قانون نیز در صفحه اقتصاد شماره روز پنجشنبه ۹ آذر نوشت: درپنج سال گذشته، عملکرد موفقیتآمیزی در زمینه بهبود فضای کسب و کار مشاهده نشده است. اگر به همین ترتیب پیش برویم، امکان رقابت با کشورهای دیگر منطقه را به طور کامل از دست خواهیم داد، موانع کسب و کار در کشور ما به دلیل دولتی بودن اقتصاد ماست. روزنامه آرمان نیز در شماره ۱۱ آذر خود نوشت: به رغم سخنرانیهای متعدد رئیسجمهور درخصوص برونرفت از تورم بهعنوان مژده به ملت ایران، آثار واقعی آن در زندگی روزمره مردم آشکار نشده که یکی از مهمترین علل آن کاهش سرعت گردش پول بهرغم بیش از دوبرابر شدن میزان حجم نقدینگی است که ریشه در اختلاسها و فساد مالی دستگاه فربه دیوانسالاری دارد. متاسفانه آمارهای اعلامی، چه از سوی بانک مرکزی و چه از سوی مرکز آمار ایران، مطابق با واقعیتهای اقتصادی نیست. بازی با عدد و رقم نتایجی را به بار میآورد که فقط مطلوب مسئولان دولتی است. به همین جهت آثار آن در بهبود وضع معیشت، مسکن و بهداشت دیده نمیشود. خط فقر افزایش یافته و فاصله بین فقیر و غنی عمیقتر شده و بهای مسکن در عین رکود زیاد شده و درمقابل، بهای اجاره مسکن با سرعت بیشتری رشد کرده است، در حدی که کمر اجارهنشینان را از بابت اجارهبها که حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد از میزان حقوق و درآمد آنان را تشکیل میدهد، شکسته است. جمع کثیری از مردم به روزمرگی افتاده و برای زندهماندن تلاش میکنند. مهمترین وعدههای دولت یازدهم و اینک دولت دوازدهم که بیش از صد روز از آغاز زمامداریاش گذشته، حل چالش بیکاری، مسکن و احقاق حقوق ازدسترفته سپردهگذاران بانکی و موسسات پولی- مالی فاقد یا دارای مجوز بوده است که البته در هیچکدام تا این لحظه حاصلی به دست نیامده است. گزارشاتی که در روزنامههای زنجیرهای ۱۵ روز اول آذر ماه سال جاری منتشر شده و به مختصری از آنها اشاره شد نشان از آن دارد که مدعیان اصلاحات به خوبی از وضعیت بد اقتصادی کشور آگاه هستند، آنان در این وضعیت بد سهم بسزایی دارند و بایستی پاسخگو باشند، ولی در صندلی مدعی و طلبکار نشسته و خود را برای ۱۴۰۰ آماده میکنند! ما روحانی را رئیسجمهور کردیم، ولی ...! روزنامه زنجیرهای بهار در شماره روز شنبه خود طی گزارشی تصریح کرده است: «با نگاهی به چند ماهی که از دولت دوازدهم میگذرد شاهد آن هستیم که رابطه میان دولت اعتدال و بدنه اجتماعی حامی آن دچار تنشهایی شده است. بخش قابل توجهی از آنان که با امید به حسن روحانی رای دادهاند همان بدنه اجتماعی جریان اصلاحطلب است و مهمترین دلیل آنها برای «تَکرار» نام روحانی توصیه بزرگان جریان اصلاحطلبی بوده است. به بیان دیگر حامیان اصلاحات به امید آنکه شاهد دولتی اصلاحطلبتر از دولت اول روحانی باشند رای خود را به نام «شیخ دیپلمات» به صندوقهای رای ریختند.» بهار در گزارش خود ادامه داده است: روحانی هم در دوران تبلیغات انتخابات و حتی چند هفته پس از برگزیده شدن از سوی مردم نیز به گونهای رفتار کرده بود که نوعی چراغ سبز به خواستههای اصلاحطلبانه رای دهندگان بود. اما پس از گذشت مدتی از انتخابات ۹۶ آنچه در صحنه عمل رخ داد با آنچه تصور میشد فاصله گرفت؛ فاصلهای ناخوشایند که نشانگر دوری سران دولت از حامیان اصلاحطلبشان بود. این وضعیت که در یکصد روز اخیر ادامهدار بود در نهایت سبب آن شده است که بخشی از جامعه که در انتخابات ۹۶ حامی روحانی بودند به اعلام پشیمانی و ندامت از حمایت خود روی بیاورند. اعلام پشیمانی از رای و حمایت از روحانی که ابتدا از سوی چهرههای مشهور در هنر و ورزش که به اصطلاح «سلبریتی» خوانده میشوند شروع شد کم کم به متن جامعه هم رسید و شاهد ایجاد جوّی از ناامیدی در اقشاری از جامعه هستیم که تا همین چند ماه پیش مشغول حمایت پر شور و نشاط از حسن روحانی بودند. بهار در پایان نتیجه گرفته است: «اگر جریان اصلاحات بخواهد هر تصمیمی که از سوی دولت روحانی اتخاذ میشود را به طور صددرصدی تایید کند قطعا در آیندهای که چندان هم دور نیست با رویگردانی مردم روبرو خواهد شد.» روزنامه قانون نیز در گزارشی نوشته است: «رایدهندگان به روحانی به حق به او انتقاد میکنند و انتظار دارند که دولت محترم هم به این انتقادات توجه ویژه نشان دهد، اما هرگز از انتخاب او پشیمان نیستند، زیرا اگر جناح رقیب به پیروزی میرسید و برنامهها و سیاستهای خود را عملی میکرد اساسا جایی برای انتقاد و بحث بر سر این مسائل باقی نمیماند.» قانون به این سوال پاسخ نمیدهد که انتقاد از وضعیت بد اقتصادی موجود چگونه در صورت شکست روحانی در انتخابات سال گذشته بایستی متوجه دولت بعد از او میشد و همچنین امروز که روحانی به پیروزی رسیده و بیش از ۱۲۰ روز نیز از دولت دوازدهم گذشته است تقصیر ادامه وضعیت بد اقتصادی که این روزنامهها در دوره تبلیغات انتخاباتی از آن حمایت کردند متوجه کیست؟ به خاطر حمایت از روحانی مورد انتقاد قرار گرفتهام صادق زیباکلام یکی از مدعیان اصلاحات که تلاش زیادی برای پیروزی روحانی در انتخابات به عمل آورد و در هر جایی که به فکرش میرسید نوشت و سخنرانی کرد نیز در یادداشتی که روزنامه زنجیرهای اعتماد آن را منتشر کرده است حمایت گذشته خود از روحانی را موجب انتقادهای شدید از خود در روزهای گذشته دانست. وی نوشته است: نارضایتی از دولت آقای روحانی چه در شهرستانها و چه درتهران از اوایل سال تحصیلی خیلی پررنگ بود و این را در گردهماییهای دانشجویی میدیدم. حتی در اجتماعاتی که قبل از اینکه دانشگاهها باز شوند، در تابستان و مناسبتهای مختلف میرفتم، این امر قابل مشاهده بود. با شروع سال تحصیلی نارضایتیها پررنگتر شد. بنده خیلی در دوران انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم برای حمایت از آقای روحانی کمپین کرده بودم. از این حیث خیلی در معرض انتقاد قرار میگرفتم. زیباکلام در تشریح وضعیت موجود ادامه میدهد: خیلی از اصلاحطلبان به سبب حمایت از دولت در معرض اتهام بودند. همچنین در میان رهبری اصلاحطلبان این سوال که «با روحانی چه باید کرد» طرح شد. به موازات طرح این پرسش گفته شد که بهتر است تا آقای جهانگیری در دولت نماند، چون عدم محبوبیت دولت میتواند برای آقای جهانگیری مضر باشد. برنامه اقتصادی آقای روحانی به گونهای نبود که امید داشته باشیم تا در انتهای تونل بعد از چهار سال نوری دمیده خواهد شد. برخی اصلاحطلبان معتقد بودند که اگر آقای جهانگیری از دولت کنار بکشد، میتواند یکی از گزینههای جدی اصلاحطلبان برای ١٤٠٠ باشد، اما اگر در دولت بماند شانس اینکه نامزد جدی اصلاحطلبان باشد، از بین میرود. این بود که هشتگ عبور از روحانی و کمپین از رای به روحانی پشیمانیم مطرح شد. با این وجود زیباکلام توصیه میکند که حمایت از روحانی ادامه یابد و مینویسد: «بهتر است که به جای دست شستن از روحانی تلاش کنیم تا دولت شکست نخورد. باید به روحانی بچسبیم و تمام توان را به کار ببریم تا رئیسجمهور را به سمت روحانیای که در زمان انتخابات بود، سوق دهیم.» انتقاد از روحانی نقل محافل شده است روزنامه زنجیرهای شرق نیز در شماره شنبه خود به قلم سردبیر نوشت: هنوز مدت زمان چندانی از دوره دوم ریاستجمهوری حسن روحانی نگذشته که موجی از انتقادات در شبکههای اجتماعی به راه افتاده است. در سطح جامعه و در گفتوگوی میان مردم کوچهوبازار نیز نقل مجالس بیش از هرچیز، انتقاد از دولت روحانی و عملکرد آن است. نویسنده در ادامه علت اصلی ناامیدی مردم از روحانی را چنین تحلیل کرده است: «به نظر میرسد آنچه بیش از همه مردم را سرخورده کرده، باور آنان به این نکته است که روحانی دیگر نیازی به رأی مردم ندارد! و اینک بیش از هرچیز در پی ماندن در قدرت است. شاید این حرفوحدیثها پایه و مبنای چندانی نداشته باشد؛ اما هرچه هست، باور مردم به دولت روحانی و فراتر از آن سیاست را خدشهدار کرده است.» به خاطر حمایت از شما به ما فحش میدهند! مصطفی کواکبیان عضو فراکسیون امید و نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی نیز در نطق میان دستور خود در جلسه علنی دیروز گفت: آقای رئیسجمهور شما آیا در فضای مجازی هستید که امروز چه ناسزاهایی به ما اصلاحطلبان به خاطر حمایت از شما سرداده میشود. چرا باید چنین باشد؟ چرا وعدههایی که به مردم دادهاید عمل نمیکنید؟ و اگر اصولگرایانی به اصطلاح نمیگذارند چرا به مردم گزارش نمیدهید؟ آنچه که از گزارشات متعدد منتشر شده در روزنامههای زنجیرهای مشخص میشود آن است که مدعیان اصلاحات به وضعیت بد اقتصادی کشور در شرایط کنونی اذعان دارند، آنان میدانند و اعتراف میکنند که وضعیت آنگونه که روحانی از آن سخن میگوید خوب نیست و از سوی دیگر به حمایت اصلاح طلبان از رئیسجمهور و پیروزی او و نیز نقش خود در این گردونه واقفند. با این وجود دو راه بیشتر ندارند، یا حمایت خود را ادامه دهند و با روحانی به پایان این تونل که به گفته صادق زیباکلام نور امیدی در انتهای آن دیده نمیشود برسند و یا حساب خود را جدا کنند تا بتوانند در سال ۱۴۰۰ با لباس و ظاهر و قامتی جدید بار دیگر سیاست وعده و ایجاد امید به آینده را پی بگیرند و پیروز انتخابات شوند! روشن و واضح است که اصلاحطلبان نمیتوانند سهم خود در وضعیت کنونی را منکر شوند، آنان در خرابکاریهای موجود بخصوص در حوزه اقتصادی شریک بوده و باید پاسخ دهند، ولی با روحانی تا سال ۱۴۰۰ نمیتوانند این مسیر را ادامه دهند چرا که در انتخابات پیش رو مردم خواهند پرسید که چه کسانی در این وضعیت مقصرند و آیا در آن شرایط مانند گذشته میتوان تقصیر را متوجه دولتهای گذشته دانست و عبور کرد؟! رویکرد مدعیان اصلاحات در تعامل با مردم صادقانه نیست، آنان به جای پذیرش سهم خود در وضعیت بد اقتصادی موجود به دنبال انداختن تقصیر به گردن منتخب مورد حمایت خود بوده و میخواهند به سلامت خود را به ۱۴۰۰ برسانند، ولی حتی خود آنان میدانند که این شیوه جوابگو نبوده و مردم مسببان وضعیت موجود را به خوبی میشناسند.