عموماً جوان هایی که می آیند هیئت، طالب سینه زدن هستند. یعنی از سینه زدن های پرشور استقبال می کنند. گریه کردن برای اهل بیت، خاصه برای امام حسین علیهالسلام یک بهجت و نشاطی دارد که این بهجت و نشاط، آرام بخش است. برای همین هم است که جان های مومنین گرایش دارند به گریه برای امام حسین علیهالسلام. ما هیچ جا نداریم که فرموده باشند اگر اینقدر کف بزنی،اینقدر شادی کنی مقداری ثواب را به تو می دهیم. ولی داریم اگر اندکی چشمت خیس شود از اثر اشک بر امام حسینعلیهالسلام، بهشت بر تو واجب می شود. در روایات داریم است اگر کسی یک آهی بکشد در مصیبت امام حسین و اهل بیت علیهالسلام برای او ثواب تسبیح را می نویسند. اما لفظ شادی کردن و کف زدن و... را نداریم که ، این ثواب خاصی دارد البته کلیت مجالس شادی و غم اهل بیت علیهالسلام تعظیم شعائر و احیاء امر اهل بیت محسوب می شود .یک کلام کلی داریم که شیعیان در شادی ما شاد هستند و در غم ما غمناک هستند. این شادی را همین جا نگه داشته اند. یک سوالی بپرسم. شما زیارت امام رضا علیهالسلام که می روید عزاداری می کنید؟ زیارت امام حسین علیهالسلام می روید عزاداری می کنید؟ یعنی با عزاداری وارد می شوید با سینه زدن یا با کف زدن ؟نخیر بلکه سعی در توجه و گریه داری چرا که فرمودند اگر چشمت خیس شد موقع اذن دخول، فهذا علامت الاذن! اشک خیلی مورد توجه است در مکتب ما. چون اشک این اثرات را دارد، قاطبه قلوبی که محبت اهل بیت را دارند تمایل به گریه بیشتری دارند. دقت کنید تمایل به گریه بیشتر دارند نه تمایل به غم و غصه و ماتم .
نکته دوم بحث راجع به دهه هایی که فرمودید؛ ما یک دهه محرم را داریم که از اهل بیت برای ما رسیده است. و آن ریشه اش به روایت امام رضا برمی گردد. ایشان می فرمایند که پدرم وقتی اول محرم می شد دیگر خنده نمی کرد تا روز عاشورا و گریه اش قطع نمیشد. این دهه محرم را از آن موقع داریم. همچنین فاطمیه که این سیره علمای ما بوده. این دو تا برای ما حجت است. البته بنده قائل به این هستم که شب شهادت و شام شهادت ائمه علیهالسلام با تمام توان و با شکوه برگزار شود اما اینکه دهه بگیریم نه ! مثلا ما خودمان در دهه آخر صفر در همدان دهه حسنیه ، عزاداری برای امام حسن علیهالسلام می گرفتیم اما بعد دیدم مخالف رای علماست و آن را تبدیل به مجالسالحسنیه کردم و هم و غم بنده هم در این مجالس بیشتر شرح فضائل و مقامات امام حسن روحی فداه است .
صحبت ما با حاج منصور خیلی طولانی نشد. ایشان آرزوی موفقیت کرد. همین. از ایشان درخواست کردیم که دعا کنند برای موفقیت ما. یعنی بیشتر دیدار صمیمی بود.. با افراد دیگری هم دیدار کردیم. با اساتید بزرگوار آقایان سازگار، دلجو، ژولیده، حدادیان ، روحانی نژاد، دکتر خاموشی ،حاج ماشاالله عابدی حاج احمد شمس و.. بزرگان دیگری راهم همین طوری داریم زیارت می کنیم و از آن ها کمک می خواهیم .
هیئت گفتمانی انقلابی از زمان حاج منصور بود. یعنی مبدع آن خود حاج منصور بود. همیشه من شعرهای بصیرتی را از سال 69، 70 در جلسات حاج منصور می شنیدم. همیشه عمیق ترین مسائل انقلابی و بصیرتی را از کلام ایشان شنیده ام. حاج منصور، حاج سعید حدادیان، حاج حسین سازور ، حاج محمود کریمی و حاج محمدرضاطاهری و دیگر دوستان. این ها طلایه داران بودند. میثم مطیعی و این دوستان هم از رویش های هیئات مذهبی هستند. اما من یک سوالی دارم. مسائل روز چقدر اهمیت دارد در جلسات مذهبی؟ یعنی من زمینه فکری برای مستمع فراهم کنم که از آمریکا و انگلیس برائت بجویند ،یا سینه زنی را تبدیل به مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل کنم؟ من اولی را می پسندم. سینه زنی نماد عزاداری امام حسینعلیهالسلاماست. عزاداری یعنی من سینه زنی کنم با مرگ بر آمریکا؟ من باید مرگ بر آمریکا را نهادینه کنم در مستمع ام. به نظر من این کم است که ما در هیئت بگوییم مرگ بر آمریکا. خیلی فراتر از این حرف ها باید کار کنیم برای محقق شدن شعار مرگ بر آمریکا.صرف بیان در هیات کافی نیست.
جلسات هیآت ما که در دهه های محرم ، صفر و فاطمیه در مصلای همدان برگزار می شود. برای خود من مهم است این مسائل. منتهی من وسط سینه زنی، نگه می دارم و یک شعر حماسی برایشان می خوانم. که در این شعر امام زمان، شهدا، یمن، سوریه باشد، حاج قاسم سلیمانی باشد . ما یک چیزی را نباید فراموش کنیم. نه در حق اهل بیت ظلم شود نه در حق این مسائل روز. امام حسین علیهالسلام خودش اصل انقلاب است. من باید اصل انقلاب را بگویم. برای معرفی انقلاب باید امام حسین علیهالسلام را معرفی کنم. باید عملا برائت بجوییم ، شعار هم لازم است اما بنده می ترسم عرصه هیآت ها دیگر از اصل امام حسین خالی شده و فقط به مسائل روز پرداخته شودواین برای هیآت ها و برای انقلاب هم خطرناک است چرا که ما با امام حسین انقلابی هستیم و انقلابی می مانیم هنر ما در مجالس باید معرفی یک امام حسین انقلابی باشد و گریه برای مظلومیت او پایه کار است .
یک سالی سردر هیات ما زدند که این جا هیئت انقلاب است. سال بعد گفتم این سردر را بردارند. ما خودمان داریم دوگانگی ایجاد میکنیم که ما انقلابی هستیم و بقیه انقلابی نیستند؟! نباید این برچسب بخورد بر یکی از هیئتها که اینها انقلابی هستند و بقیه نیستند.اصلاً این جوری نیستم که موسیقی گوش بدهم تا الهام بگیرم. الحمد الله من از سال 74 خودم آهنگ و شعر ( ملودی ) نوحه ها و سروده هایم را می سازم. ولی به یاد ندارم که موسیقی کسی روی من تاثیر داشته باشد. البته 12 سال پیش بود که من برای اولین بار از عاطفه و احساس موجود در یکی از ترانه های آقای محسن چاوشی الهام گرفتم نه از اصل ترانه و آهنگ بلکه از حس خواندن ایشان . آن نوحه خیلی اثرگذار شد. برای حضرت زهرا بود از زبان امیرالمومنین.
خداوند رزاق است یعنی هم بسیار رزق می بخشد و هم رزق را تقسیم می کند رزق را ،نه زرق و برق را ، نه ماشین بنز و پورشه را ، رزق را یعنی به اندازه ای داشته باشی که محتاج دیگری نباشی نه تجمل واشرافی گری داشته باشی پس حالامداح باید از محل صله هایی که می گیرد زندگی اش را بچرخاند نه تشریفاتش را. مداحی تجارت و صنعت نیست که بشود با آن درآمدزایی کرد. مداحی کسوت است ، مداحی مقام است مداحی یک هنر است .پول دادن به مداح اهل بیت سنت اهل بیت بوده. ولی امروزه ما شاهد «شبی چند میلیونی ها» هستیم.من معتقدم اگر قرار است زندگی ما از این مسیر بچرخد، در حد چرخ زندگی باشد نه در حد شبی چند میلیون، ساعتی چند میلیون!