
علیرضا پناهیان: کسی که آرزوی جهاد کردن نداشته باشد، منافق از دنیا میرود!

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در دهه اول محرم بحث «فرهنگ جهاد و نقشۀ راه مقاومت» را در مسجد دانشگاه امام صادق (ع) مطرح میکند. این استاد حوزه و دانشگاه در اولین شب از این سلسله گفتار مباحثی را مطرح کرد که به شکل خلاصه میخوانیم:
زندگی انسان با دشمنی آمیخته است
زندگی انسان بدون دشمنی قابل تصور نیست و وجود انسان برای مبارزه ساخته شده است. انسانها به دلیل اینکه جنگ و درگیری و جهاد را سخت میدانند، ترجیح میدهند در مورد جنگ حرف نزنند، باورش نکنند و جور دیگری دنیا را ببینند. ولی خداوند در زمان اولین حضور انسان در زمین به او میفرماید: وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ (بقره، ۳۶)؛ این تعریف خداست؛ حیات بشر در دنیا یعنی دشمنیکردن با همدیگر. پس موضوع اول، در مورد درگیری و دعواست.
خداوند در آیهای دیگر میفرماید: الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا (ملک، ۲). خدا میخواهد با رقابت انسانها را امتحان کند و نمره میدهد و انسانها را با هم مقایسه میکند. این رقابت از بین نمیرود و در ذات انسان وجود دارد.
یهود عنود، مهمترین دشمن مؤمنین
ما در حال درگیری با حسودترین قوم در عالم یعنی قوم یهود هستیم و توانستیم با قدرت بر آنها پیروز شویم. در جنگ احزاب که پیامبر(ص) با قوم یهود جنگ کردند، یهود دو یا سه قوم بودند ولی الان ما با جبهۀ باطل درگیر هستیم با یک جهان اختیارات و تکنولوژی که آمده ما را نابود کند.
شیعیان امیرالمؤمنین(ع) باید قبول کنند که یهود، دشمن شیعه است و این دشمنی را تا الان با واسطه انجام میداده است. قبلاً با اختلافافکنی بین شیعه و سنی، دشمنی خودش را نشان داد. این اواخر هم صهیونیزم بینالملل، داعشیها را بوجود آورد. ولی الان خودش به صحنه آمده است.
مواجۀ گریزناپذیر حق و باطل
صحنه مواجهه حق و باطل بسیار مهم است و به تعبیری ریشه در فلسفه خلقت آسمان و زمین دارد. در سورۀ انبیاء میفرماید: «وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبينَ * لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً لاَتَّخَذْناهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ کُنَّا فاعِلينَ * بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَي الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ (انبیاء، ۱۶، ۱۷ و ۱۸). ما آسمانها و زمین و هر چه بینش است را بازیچه نیافریدیم! اگر میخواستیم برای بازی و بیخودی و سرگرمی خودمان بیافرینیم، یک چیزی که در خور شأن ما باشد، انجام میدادیم. ما میخواهیم با حق بزنیم باطل را خرد کنیم. اگر با حق، باطل را بزنید؛ نابود میشود.
اهمیت موضوع درگیری
یک گزارش قرآنی من خدمت شما بدهم. ۶۵ درصد قرآن از درگیری حکایت میکند. اصلاً قرآن کتاب درگیری است. مثلاً سورۀ حمد که در مکه است نازل شده میفرماید إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ. اینجا یک درگیری مطرح میشود. خدا فقط تو را میپرستیم! فرد دیگری را نمیپرستیم. در داخل عبارت «إیّاکَ» یک دعوای ضمنی وجود دارد؛ ما فقط تو را میپرستیم و دیگران را نفی میکنیم. در آیات بعد، دوباره دعوای دیگری مطرح شده و میفرماید: اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ. انگار افراد شهر گروهبندی میشوند و یک گروهبندی اجتماعی شکل میگیرد که گروهی هم هستند که مورد غضب الهی هستند و ما نمیخواهیم جزء آنان باشیم.
باید یاد بگیریم درگیری را مدیریت کنیم
اسلام دین انسان است و حیات انسان با درگیری سرشته شده است. این جنگ باید روزی تمام شود. یک روزی بشر به این حرف میرسد و آن روز، روز ظهور است. بعد از ظهور موضوع درگیری چطور میشود؟ انسان خواهد آموخت که چگونه عداوتها را مدیریت کند. اگر میخواهی جنگ نشود، باید جنگ را بشناسی، و مدیریت آن را بلد باشی. آرامش بعد از ظهور هم این ذاتیات را تغییر نمیدهد ولی دیگر بلد هستی که دعوا را مدیریت کنی و نمیگذاری دعوا شود. چون آن کسی که میخواهد دعوا راه بیندازد، فتنهاش را در نطفه خفه میکنی. قدرت حق غلبه دارد. قرآن تا روز قیامت کتاب ما است و راههای مدیریت این درگیری را به ما یاد میدهد. تو باید درگیری را مدیریت کنی و آفریده شدی برای درگیری.
میفرماید کسی آرزوی جهاد کردن نداشته باشد، منافق از دنیا میرود! جهاد اینقدر اصالت دارد. بله ممکن است جنگ برایت پیش نیاید، عیبی ندارد ولی تمنّایش را داشته باش. تمنّای جنگ بر ارادهها اثر دارد و خدا، دلها را نگاه میکند.
روضه، راه ارتباطی ما با جهاد و شهادت
الحمدلله یک امداد غیبی به ما رسیده است که همیشه ارتباط ما را با جهاد و شهادت حفظ میکند. امام حسین(ع) سالی یکبار با همۀ شهدای کربلا به سراغمان میآید. پیامبر اکرم(ص) میفرماید: اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً (جامع احادیث الشیعه ، ج ۱۲، ص ۵۵۶). این هم کار خاصّ خداست که این حرارت را در دل ما قرار داده تا با جهاد و شهادت هم در ارتباط باشیم.