به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو،همزمان با فرارسیدن ایام سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز دهه مبارک فجر، روزنامههای زنجیرهای به بهانه اظهارات عجیب و تاملبرانگیز رئیسجمهور مبنی بر اینکه «رژیم گذشته به این دلیل همه چیز را از دست داد که صدای مردم را نشنید.حکومتها ابدی نیستند و بقای آنها با نظر و خواست مردم است و باید مطالبه ، انتقاد و اعتراض مردم را به خوبی بشنوند برای حکومتی که فقط میخواهد صدای انقلاب را بشنود بسیار دیر است»، به طور هماهنگ تیترهایی خاص و هدفمند انتخاب کرده و به همانندسازی رژیم نامشروع و طاغوتی پهلوی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران پرداختند.
روزنامه اعتماد در سرمقاله شماره روز پنجشنبه با عنوان «رژیم پهلوی و فرصت اصلاح» به قلم یکی از زنان اصلاحطلب و از فعالان فتنه 88 ، ابتدا به ساختار اسلامی انقلاباشاره شد و آمده است: «انقلاب سال ١٣٥٧ ايران كه به نام انقلاب اسلامي در تاريخ انقلابهاي جهان ثبت شد، تجربهاي بينظير از تلاش مردمي بود كه خواستند آيينها و آداب ديني را بر زندگي سياسي خود حاكم كنند. در واقع اين انقلاب كه با ايدئولوژيسازي اسلام شكل گرفت، در شرايطي پا به عرصه سياست نهاد كه جهان نظام دوقطبي و رويارويي آمريكا و اتحاد شوروي را تجربه ميكرد. فضاي بينالمللي و رويارويي دو ابرقدرت در پيروزي سريع اين انقلاب تاثيري بسزايي داشت.»
این سرمقاله در ادامه افزوده است: «بسياري از انقلابيون سال ١٣٥٧، جمله معروف رهبري انقلاب اسلامي، امام خميني را در پي پيروزي انقلاب اسلامي به ياد دارند كه «٢٢ بهمن بايد سرمشق ما در طول تاريخ باشد». اين جمله يادآور عبور نظام پادشاهي از مراحل اصلاح تدريجي و پاسخ دادن بهنگام به مطالبات مردم بود. انقلاب اسلامي در شرايطي شكل گرفت كه رژيم پهلوي فرصت اصلاح را از دست داده بود. مردم ايران در فرآيند گسترش امواج انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني ديدگاهها، خواستهها و مطالبات خود را مطرح ساخته بودند، ولي شاه تا فرداي جمعه خونين ١٧ شهريور ١٣٥٧، اين صدا را نشنيد و به خواستهها و مطالبات مردم توجه نكرد. او زماني صداي مردم را شنيد كه ديگر دير شده بود.»
نخست آنکه مشخص نیست چطور این جمله امام خمینی(ره) که «٢٢ بهمن بايد سرمشق ما در طول تاريخ باشد» برای نویسنده یادآور عبور رژیم پهلوی از اصلاحات تدریجی است؟! به واقع آنچه در این جمله مشخص است تاکید امام بر این نکته است که 22بهمن به عنوان نقطه پیروزی انقلاب اسلامی باید همواره سرمشق باشد و دلیل آن را در جمله دیگر از امام باید جست که از پیروزی خون بر شمشیر سخن گفت. بنیانگذار انقلاب تاکید دارد که وعده الهی صادق است که هرگاه گروهی (حتی اندک) در راه خدا برخیزند وعده خداوند بر عظمت، سربلندی و پیروزی آنهاست. گویا طیف اصلاحطلب میخواهد به مدد هرمنوتیک و تاویلهای شاعرانه، میخواهد اصلاحات را به زور هم که شده در این جمله امام بگنجاند!
نکته دیگر آنکه آیا به واقع اصلاحات برای رژیم سلطنتی شاه ممکن بود؟ این رژیم ساختاری از بنیان فاسد داشت و در راس آن فردی قرار گرفته بود که هزینه یک سال کاخهای او از کل بودجه بعضی کشورها نیز بیشتر بود. چگونه این رژیم میخواست اصلاحات انجام دهد در حالی که سرچشمه فساد از راس این رژیم بود؟ ضمن آنکه طیف اصلاحطلب در تحریف مواضع افراد و جریانها و اتفاقهای تاریخی سابقه آشکاری دارد. در این باره هم اگر این جماعت را به مواضع و شعارهای مردم باید ارجاع داد که «ما میگیم شاه نمیخوایم نخستوزیر عوض میشه...» ملت با بنیان رژیم سلطنتی مشکل داشتند.
گفتنی است هدف این جریان غربگرا از این تطابق ناموزون مشخص و آشکار است و چنگ انداختن به هر چیزی برای القای خواستههای حزبیشان کاملا مشهود است.
انقلاب ۵۷ ضد استکباری نبود!
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم «احمد شیرزاد» نماینده مجلس ششم و کارچاق کن صهیونیستها در متهم کردن نظام اسلامی به 18 سال پنهانکاری در فعالیت هستهای نوشت:«به آن شدتی که الان برخی میگویند این انقلاب ضداستبدادی و ضدامپریالیستی بود، نبود و اصولاً چنین برداشتی از امپریالیسم آمریکایی و استکبار جهانی بیشتر محصول بعد انقلاب است تا خود انقلاب. مثلاً شعارهایی که در تظاهرات و راهپیماییها سر داده میشد کمتر نشانی از ضدیت با یک کشور خارجی داشت. البته بعد از انقلاب، مسئله خیلی عوض شد و یک مقدار نفوذ مارکسیستها و چپیها جامعه را به سمت چهره ضدامپریالیستی گرفتن سوق داد. برخی از جناحهای مذهبی آن زمان هم به همین ترتیب. ولی واقعاً این چهره اصلی انقلاب نبود و بیشتر چهره فرعی انقلاب بود».
بزک کنندگان آمریکا اصرار دارند که نقش استکبار در دشمنی با ملت ایران در مقاطع مختلف را کم رنگ جلوه دهند. این در حالی است یکی از شعارهای اصلی مردم در مخالفت با رژیم پهلوی، مخالفت با وابستگی رژیم شاه به غرب و به ویژه آمریکا بود. «ریچارد کاتم»(افسر ارشد سیا و همکار لانه جاسوسی) در رابطه مقابله مردم با آمریکا و مخالفت با آن معتقد است: «در دوران انقلاب و شرایط تاریخی بعد از آن، شعار «مرگ بر آمریکا» به عنوان دومین شعار عمومی مورد حمایت مردم ایران بوده است». در حقیقت یکی از اهداف اصلی مبارزه، بعد از شاه، آمریکا بود و مردم این دو را با هم سرچشمه فساد و منشأ همه مشکلات کشور میدانستند. مردم میدانستند که استبداد شاه و سرکوب مردم توسط وی به پشتوانه حمایت آمریکا انجام میشود و به همین دلیل به محمدرضا پهلوی لقب «شاه آمریکایی» داده بودند.
غروب برجام! باید برجام منطقهای را کلید بزنیم
روزنامه شرق در یادداشتی به قلم یکی از کارشناسان سیاسی وزارت امور خارجه با عنوان «غروب برجام» نوشت: «بهتر است تهدید ترامپ برای اصلاح برجام را جدی گرفت و در این مدت سهماهه به تقویت روابط با متحدان فعلی و افزونخواهی و مطالبهگری از اروپا و کاستن از تنشهای منطقهای برخاست. بهنوعی باید بهدنبال «برجام ۲» در منطقه بود و موضوع «برجام ۱» را پایانیافته نشان داد. یکی از مهمترین گامهایی که باید در منطقه برداشت، کاهش تنش با عربستان سعودی است. کاهش تنش با عربستان مرزهای شرقی ایران را امنتر خواهد کرد و از هزینههای نظامی ایران خواهد کاست...در صورت برخورد منفعلانه ایران با سیاستورزی آمریکا و اسرائیل، غروب برجام نزدیک است. برجام بزرگترین دستاورد دیپلماتیک ایران بعد از انقلاب و یک پیروزی مطلق سیاسی است و نباید بهسادگی از آن چشم پوشید».
گفتنی است روزنامههای اصلاحطلب و برخی دولتمردان پس از برجام، لزوم کوتاه آمدن از سیاستهای انقلابی ایران در منطقه، کاهش حمایت از متحدان استراتژیک منطقهای و گفتوگوی بیپشتوانه با کشورهای مرتجع منطقه را ترویج میکنند.
در این رویکرد هیچ توجهی به پیاده نظام بودن ریاض در خط مشی خاورمیانهای آمریکا و رژیم صهیونیستی نمیشود. در اصل سعودیها نزدیک به یک قرن است که مجری طرحهای منطقهای قدرتهای بزرگ هستند. در کنار این آلسعود خصومت ریشهای با شیعیان و به خصوص ایران دارد که پس از انقلاب اسلامی این خصومت صدچندان شده و تا توانسته با کمک به گروههای تروریست معاند ایران و کشورهای متخاصم مانند رژیم صدام، به منافع ایران آسیب زده است.
حال سؤالی که در افکار عمومی ایجاد میشود این است که آیا گفتوگو و مذاکره با آمریکا و برخی شرکای مرتجع منطقهایاش میتواند منافع ایران را تأمین کند؟ اگر ایران در طول دو دهه اخیر سیاستهای منطقهای خود را دنبال نمیکرد تا کشورهای منطقهای مانند عربستان از تهران رضایت داشته باشند، آیا ایران در حال حاضر از موقعیت و قدرت منطقهای کنونی برخوردار بود؟ بدون شک پاسخ به این سؤالات منفی است.
آشفتگی و ناهماهنگی مدیریتی تالی فاسد یک بارندگی!
روزنامه ایران علاوهبر گزارشهایی که هفته قبل در اعتراض و انتقاد به شهرداری تهران و وزارت راه منتشر کرد، در شماره روز پنج شنبه در گزارشی با عنوان «سرگردانی مسافران در فرودگاه امام» بخشی از نابسامانی به وجود آمده برای مردم را که از عدم تمشیت بهنگام، کارآمد و هماهنگ ناشی شد، روایت کرد.
ارگان دولت نوشت: «... هواپیمایی لوفتهانزا هم به شرایط مسافران ایرانی و خارجی فرانکفورت به تهران واکنش نشان داد. به گفته مسافران پرواز H600 لوفتهانزا این پرواز که شنبه شب از فرانکفورت راهی تهران بود در آسمان تهران پس از اینکه خلبان بهخاطر شرایط بد جوی قادر به فرود نشد مسیر خود را به باکو پایتخت آذربایجان تغییر داد و 370 مسافر را برای مدت دو روز بدون ارائه خدمات اولیه و عدم اجرای تعهدات خود نسبت به مسافران پرواز رها کرد.»
ایران ادامه داد: «به گفته مسافران پرواز و حتی کارشناسان پروازی خلبان لوفتهانزا میتوانست به جای باکو در یکی از فرودگاههای ایران که شرایط آب و هوایی بهتری داشت فرود آید که مسافران در یک کشور غریب و کم امکانات اینقدر به زحمت نیفتند یا در فرودگاه یکی از کشورهای همسایه که شرایط بهتری دارد یا لوفتهانزا که امکان ارائه خدمات داشت فرود آید که مسافران به رنج نیفتند.»
ایران نوشت: «تیموری - مدیرکل نظارت و ارزیابی خدمات گردشگری به ایسنا میگوید: «هتلهایی که به خاطر کنسلی پروازها و جا ماندن مسافران حاضر نیستند پول مردم را پس بدهند، صد درصد متخلف شناخته میشوند و مردم تخلف آنها را گزارش کنند.» او تأکید میکند:«ما در شرایط «فورسماژور» (حوادث غیرمترقبه) قرار داریم که روی این قاعده هیچ یک از هتلها و آژانسها حق ندارند از مردم پولی بابت کنسلی اقامتگاه و پرواز، کسر کنند.»
پراکندگی، نابسامانی و ناهماهنگی در مدیریت شرایط برفی، مشکلات عمدهای را برای بسیاری از هموطنانمان ایجاد کرد و مسافران نه فقط در ایران، که در چندین کشور ویلان و سرگردان شدند. درماندگی و آشفتگی برخی دستگاهها از جمله شهرداری تهران و وزارت راه در سر و سامان به اوضاع در روزهای گذشته واکنشهای بسیاری به همراه داشت.
درآمد گردشگری ایتالیا از درآمد نفتی ایران بیشتر است
«روزنامه قانون» در یادداشتی به درآمدگردشگری ایتالیا در مقایسه با درآمد نفتی ایران پرداخت و نوشت: مطابق آمار رسمی و اطلاعاتی که در یورواستات، منتشر شده، سرزمین چکمه با جذب 58 میلیون و 800 هزار گردشگر خارجی در سال 2017، بیش از 47 میلیارد دلار (38 میلیارد یورو) کسب درآمد کرده است!
نویسنده افزوده است : دیگر حرفی برای گفتن باقی نمیماند؛ کشوری که 60 میلیون نفر جمعیت و 301 هزار کیلومتر مربع وسعت دارد، بدون نفت در مقابل ایرانی با یک میلیون و 648 کیلومتر مربع وسعت و با اقتصادی متکی به نفت، موفقتر بوده است. درآمد گردشگری ایتالیاییها در سال 2017 از درآمد نفتی ایران در همان سال، حتی هفت میلیارد دلار بیشتر شده است!
گفتنی است روحانی رئیسجمهور کشورمان در جریان تبلیغات انتخاباتی سال 1392 گفته بود : « ما 3 میلیون و 200 هزار بیکار داریم و اگر تنها 10 میلیون گردشگر وارد کشور شود بیش از 13/3 میلیارد دلار درآمد ارزی و 4 میلیوناشتغال درست میشود، یعنی با یک حرکت صحیح در یک مسئله اقتصادی و اجتماعی میتوانیم بیکاری را حل کنیم.»
امروز و با گذشت نزدیک به 5 سال از آن روزها نه تنها مشکلاشتغال حل نشده است بلکه با ارائه آمار متناقض از میزان ورود گردشگر به کشور نیز مواجه هستیم.
تمایل برای اعلام رقمهای درشت در بخش گردشگری با علم به اثرات اقتصادی که میتواند برای کشور داشته باشد، درحالی بین مسئولان تسری پیدا کرده که در آخرین گزارش سازمان جهانی جهانگردی از وضعیت گردشگری ایران در سال ۲۰۱۶ - که امسال منتشر شده و حتی در گزارشهای آماری سال ۲۰۱۷ مجمع جهانی اقتصاد و شورای جهانی توریسم و سفر نیز تکرار و تایید شده - درآمد گردشگری ایران برای سال ۹۴ به دنبال سفر حدود ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر، با دو عدد متغیر 3/8 و 3/5 میلیارد دلار ثبت شده، این درحالیست که آن زمان رئیسوقت سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری بارها اعلام کرده بود: درآمد گردشگری ایران در سال ۹۴ نزدیک به 7/5 میلیارد دلار بوده است.