گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سید کمیل حسینی دانشجوی دکتری جامعهشناسی و پژوهشگر حوزه جنسیت و جامعه است. حاصل چندین سال کار نظری و پژوهشهای آقای حسینی، فعالیتی است با عنوان: «جامعهی جنسیتزده (sexualized society).» بعدتر همین مطالعات و دیگر کارهای پژوهشی مرتبط را به عنوان مشاور کارگردان در فیلمهای مستند «پشت صحنه» و «بازگشت گمورا» مورد استفاده قرار میدهد. او کارگاهها و سخنرانیهای بسیاری در دانشگاهها و مراکز گوناگون دربارهی رابطه جنسیت و جامعه داشته است و درباره رابطه جنسیت و جامعه، ویژهای دارد. در زمینه انقلاب جنسی با او به گفتگو نشستهایم که بخش اول این گفتگوی تفضیلی در اختیار خوانندگان قرار میگیرد.
انقلاب جنسی به مدل جامعه ایران فعلی
انقلاب جنسی را میتوان هم به معنای خاص کلمه، مد نظر داشت یعنی آنچه در آمریکا خصوصاً در دهه 60 بهعنوان «Sex Revolution» اتفاق افتاده که ویژگیهای خاص داشت. مانند: «تغییرات اساسی در زمینهی قوانین مربوط به جنسیت(مانند: قوانین مربوط به مصرف قرصهای ضد بارداری، قوانین مربوط به نظام ممیزی کتابها و فیلمها و...)، تغییرات جهنده در الگوی رفتار جنسی، قبحزدایی از برخی دگرباشیهای جنسی و...» یا اینکه انقلاب جنسی را بهمعنای عام آن نگاه کرد یعنی تغییر اساسی و ناگهانی در مقولات مربوط به جنسیت.
این مقولات میتواند فانتزی، ذهنی یا رفتاری و عینی باشد. ما در ایران دچار انقلاب جنسی شدهایم اما نه انقلاب جنسی به معنای خاص و به سبک آمریکایی بلکه ما یک تغییر ناگهانی و سریع را در حوزه مقولات جنسی شاهد هستیم. در واقع میشود گفت ما در ایران دچار انقلاب جنسی شدیم با سبک ایرانی و با تأثیر مؤلفههای گوناگون فرهنگی، دینی، اجتماعی، اقتصادی و... که مربوط به جامعه ایران فعلی است.
انقلاب جنسی ریشه در تغییر بنیادین سبک زندگی دارد
درحال حاضر شما شاهد تغییراتی هستید. مانند: «پایین آمدن سن بلوغ»؛ سن ازدواج هم برای زنان و هم برای مردان بالا رفته، تمایل به فرزندآوری کم شده، طلاق زیاد شده و موارد دیگر؛ تازه این چیزهایی است که بسیار واضح با مقولات جنسی رابطه دارد.
برخی موارد هستند که در سطحی عمیقتر وابسته به غریزه جنسی هستند. مانند: «تمایل به دیده شدن، ورزشها، رژیمها، اعمال جراحی و...»؛ اینها همه گویای این هستند که ما دچار تغییر اساسی و سریع در زمینه جنسی هستیم. بسیاری از این تغییرات در میل و گرایش هستند که ممکن است در فضای اجتماعی بروز پیدا نکنند و شناسایی و اندازهگیری این تمایلات بسیار مشکلتر است.
سرمایهمحوری، صنعت پورن را ایجاد کرده است
ما در کار نظری «جامعه جنسی شده» ریشه این تغییرات اساسی در ایران و جهان را به صورت مفصل توضیح میدهیم که از حوصله این بحث، خارج است. اما به صورت خلاصه اگر بخواهیم بگوییم، ما دو عمل را در ایجاد انقلابهای جنسی، مؤثر و ریشهای میدانیم.
یکی سرمایه محوری در تمدن غرب است؛ به این معنا که در جامعه کاپیتالیستی، سرمایه و ثروت، محور است و نظامهای دیگر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... باید در خدمت رشد سرمایه قرار بگیرند. در این میان رابطهای چند سویه بین سرمایه و پورن برقرار است که نیاز جنسی را از دیگر نیازهای مادی بشر متمایز میکند.
امروز صنعت پورن با ایجاد تخیل از راه دور کسب سود میکند
ما در این کار تا کنون حدود 13 مورد روابط این چنینی را برشمردهایم. برای نمونه، لذت جنسی تنها نیاز مادی بشر است که از طریق خیال قابلیت انتقال دارد؛ به این معنا که مثلاً شما از تخیل غذا خوردن فردی چندان لذت نمیبرید اما میتوانید در خیال خود با یک خانم در آمریکا همبستر شوید و همین عامل و البته عوامل دیگر، باعث شده است که سکسوالیته مقولهای حساس برای تولید سرمایه باشد و تمدنی را به سمت جنسی شدن بیشتر پیش ببرد.
رسانهها انقلاب جنسی را تسریع کردهاند
محور اساسی دوم که بسیار مهم است، رسانه است. رشد رسانه و اختراع رسانههای جدید خود یکی از علل بروز انقلابهای جنسی است. رسانه با ویژگیهایی که دارد میتواند نقش تسریع کنندهای را در باز شدن ظرفیتهای سکسوالیته برای تولید ثروت به وجود آورد که البته نمیرسیم همه آنها را بگوییم اما فقط برای نمونه، رسانه به صورت کلی بر تخیل سوار است؛ چه سینما، چه موسیقی و.... و همانطور که گفتیم، پورن تنها نیاز مادی است که از طریق تخیل قابل انتقال است.
از نظر تاریخی نیز انقلاب جنسی دهه 1920م. که برخی آن را اولین انقلاب جنسی میدانند، همراه است با رشد رسانهای به اسم «هالیود و سینما در آمریکا» یا انقلاب جنسی دهه 1960م. همزمان با رشد رسانههایی چون «سینما و تلویزیون» است. البته انقلاب جنسی سوم که ما از آن صحبت میکنیم همزمان است با رشد رسانه «شبکه اینترنت» که البته به دلیل ویژگیهای خاص این رسانه تحولات عمیق و وسیعتری را رقم خواهد زد. اما از آنجا که اکنون ما در درون این تغییرات هستیم، هنوز چندان صحبتی از آن نشده است.
اینترنت قدرتمندترین رسانه در انقلاب جنسی
برای نمونه در این رسانه شما با تخیلی مضاعف روبهرو هستید. در این رسانه حتی شخصیت افراد نیز میتواند یک تخیل باشد یا اینکه در این رسانه برخلاف رسانههای تودهای قبلی که عمدتاً یک سویه بودند، شما با رسانهای تعاملی روبهرو هستید و امکان ایجاد ارتباط را علاوه بر انتقال اطلاعات، فراهم میکند.
مثلاً در گذشته اگر کسی در سینما تحریک میشد، رسانه امکان دسترسی را فراهم نمیکرد اما در اینجا رسانه با ابزارهای مختلف میتواند به شخص شریک جنسی هم معرفی کند. شما در هر زمان و مکان به راحتی میتوانید از این رسانه استفاده کنید که از جمله ویژگیهای خاص آن است.
نقض حقوق جنسی در ایران و بیتوجهی مسئولان
ما در نظام اندیشهای حاکم خودمان یک مشکل اساسی داریم که البته تنها مربوط به ایران هم نیست و آن این است که ما چیزی به عنوان حقوق جنسی نمیشناسیم، شاید الان هم که بنده این مفهوم را به کار میبرم شما ذهنتان بیشتر به سمت برابری یا عدالت جنسی میرود، درحالیکه این موضوع بسیار گستردهتر از این حرفهاست.
هر کسی در جامعه دارای یک حقوقی است که حاکمیت و دیگران و حتی خود شخص باید متوجه آنها باشد. این حقوق از فضای انسانشناسی ما و نیازهای حقیقی یک موجود انسانی و... به دست میآید. مثلاً حق مردم بر حاکمیت و دیگران که آب سالم و غذای سالم را برای او در حد شأن یا حداقل در حد رفع نیاز، تأمین کند. یکی از این نیازهای ذاتی انسانی، نیاز جنسی است.
به واقع این حق هر انسان است و از سوی دیگر وظیفه آحاد جامعه و حاکمیت است که امکان تأمین این نیاز را در سن مناسب و در شرایطی آرام و سالم فراهم سازد. این در حالی است که این حق در جامعه ما به رسمیت شناخته نشده است. البته این حقوق جنسی وجههای دیگری هم دارد.
مثلاً وجه کاهش تحریک، یعنی این حق هر انسانی است که دیگران و حاکمیت محیطی را برای او فراهم آورند که دچار تحریکهای افسار گسیخته جنسی و از بین رفتن آرامش روانیاش نگردد و مثلاً به حالتی دچار نشود که با وجود داشتن همسر احساس آرامش جنسی نکند.
همه از کنار زیرپا گذاشتن حقوق جنسی در جامعه به راحتی عبور میکنیم!/حقوق جنسی باید تبدیل به گفتمان شود
ما در زمینه اندیشه بسیار تحت تأثیر فضای فکری و گفتمانی غرب هستیم و از آنجا که این حقوق در اندیشه غربی به این شکل شناخته شده نیستند، در میان اندیشهورزان و آحاد جامعه ما نیز تبدیل به گفتمان نشدهاند. برای نمونه نگاه کنید که مثلاً در جامعه ما آزادی بیان و شفافیت تا حدودی تبدیل به گفتمان شدهاند.
وقتی که خبرنگاری حتی به حق بازداشت میشود عده زیادی از روزنامهنگاران و شبکه های اجتماعی و... فشار میآورند که نکند آزادی بیان به خطر بیفتد اما وقتی حقوق جنسی مردم مورد حمله قرار میگیرد اصلاً این اتفاق نمیافتد. این به خاطر آن است که این حقوق تبدیل به گفتمان نشدهاند. مثلاً وقتی دولت به ازدواج و تأمین نیاز جنسی جوانان بی توجه است یا وقتی که فیلم یا کارتونی تحریکآمیز است ما شاهد این فشار اجتماعی نیستیم.
ادامه دارد...