به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، مراسم گرامیداشت زندهیاد ناصر ملک مطیعی به همت انجمن منتقدان سینمایی شب گذشته (سه شنبه ۱۲ تیرماه) با حضور برخی از هنرمندان و منتقدان در سالن سیف الله داد خانه سینما برگزار شد.
در ابتدای این مراسم کلیپی از فعالیت های مرحوم ناصر ملک مطیعی به نمایش در آمد.
سپس جواد طوسی رئیس انجمن منتقدان سینمای ایران گفت: این مجلس صمیمانه بهانه ای است برای گردهمایی. قبول دارم که ما در یک شرایط ملتهب و بسیار خاص به سر می بریم. گسستی که به وجود آمده باعث شده که همدلی ها کنار برود. برخی از دوستان و همکاران ما با زبان خاصی پرداختند و این موضوع واقعاً غم انگیز است. به نظرم یک نویسنده سینمایی نمی تواند یک جانبه و با در نظر گرفتن فعالیت های یک بازه زمانی، نقد کند. اتفاقی که طی این چهل روز افتاد فراتر از پزهای روشنفکرانه بود. زمانی که جوان بودم جلوی ناصر ملک مطیعی را گرفتم و گفتم فکر نمی کنید جایزه حق بهروز وثوقی بود؟ به من گفت من و بهروز ندارد، جایزه برای همه ما است.
وی ادامه داد: برایم سوال است که چرا این فرصت در اختیار ناصر ملک مطیعی قرار نگرفت که بعد از انقلاب نیز خود را در فضای دیگری محک بزند. بیایید فضایی به وجود آوریم که این عزیزانی که هنوز هستند بتوانند با مخاطبانشان بی واسطه ارتباط برقرار کنم. در پایان صحبت هایم از جعفر گودرزی و کامران ملکی تشکر می کنم که مراسم بزرگداشت انجمن منتقدان از ناصر ملک مطیعی را فراهم آوردند.
فریدون جیرانی کارگردان سینمای ایران در این مراسم بیان کرد: اولین کسی که بعد از انقلاب با ناصر ملک مطیعی مصاحبه کرد من بودم و برای او داستان کوتاهی نوشتم.
وی در ادامه داستان کوتاهی درباره ناصر ملک مطیعی قرائت کرد.
چنگیز جلیلوند در این مراسم خاطر نشان کرد: حدود ۷۰ درصد از فیلمهای آقای ملک مطیعی در آن حضور داشتم به عنوان دوبله جای او صحبت کردم، تنها فیلم سینمایی قیصر بود که نشد که جای او صحبت کنم. به خانواده او و همه هنرمندان سینما تسلیت عرض می کنم.
وی بخشی از دیالوگ ناصر ملک مطیعی در فیلم «باباشمل» را قرائت کرد.
طهماسب صلح جو منتقد سینمای ایران گفت: شخص به من گفت که هر کسی یک روزی به دنیا می آید و یک روز از دنیا می رود. این جمله، جمله ساده است؛ اما بسیار فلسفی است. انسان ها بین آمدن تا رفتنشان چیزی را به جا می گذارد. ناصر ملک مطیعی برای هم سن و سالان من یک خاطره است. ناصر ملک مطیعی و هم نسلانشان رفتنی نیستند. این ها در خاطره ها می مانند. افرادی سعی کردن امثال او را از خاطر سینما ایران پاک کنند؛ اما این افراد به هیچ عنوان از خاطره ها پاک نمی شوند. مرگ نمی تواند این افراد را در خاطره ها پاک کند. مردم این عزیزان را دوست دارند، مردم با این افراد خاطر دارند. همیشه گفته ام که اگر هنرمندی مردم را دوست نداشته باشد، مردم هم او را دوست نخواهند داشت. رفتن اینگونه افراد برای ما سخت است چرا که ما از خاطراتمان دور می شویم.
بهمن مفید در این مراسم بیان کرد: آقایی کیمیایی به من لطف کرد و گذاشت در فیلم قیصر بازی کنم، همین امر باعث شد، من که بچه تئاتر بودم، زمینگیر سینمای ایران بشم. وقتی حسین شهاب فوت کرد، انگاره چیزی در من نابود شد و وقتی خبر فوت ناصر ملک مطیعی را به من دادند دیگر توانی برایم نماند. عشق مردم ایران باعث شد که ما به حیات خود ادامه بدهیم. شما نمی دانید من چقدر مردم را دوست دارم، ناصر ملک مطیعی بسیار بیشتر از من عاشق مردم ایران بود.
سیروس الوند کارگردان سینمای ایران گفت: وقتی بزرگی از دست می رود من اشعار مولانا در ذهنم مرور می شود. حالم بسیار بد است، چقدر حال مردم بد است، در هیچ طول و عرض جغرافیا شما چنین شرایط و جامعه بیماری را پیدا نمی کنید. ناصر ملک مطیعی انسان ادبی بود.
اسد الله یکتا بیان کرد: دلم برای همکارم تنگ شده، امیدوارم که یکبار دیگر بروم سر صحنه و فیلم بازی کنم. همیشه شاد و پیروز باشید.
محمد متوسلانی در این مراسم خاطر نشان کرد: تشکر می کنم از دوستانی که این مراسم را تهیه کردند. آرزو می کنم بعد از این چنین مراسم هایی در حیات هنرمندانمان گرفته شود. قضاوت درباره هنرمندان باید خالی از احساسات و اتفاقات اجتماعی باشد. اصولاً تاثیرگذاری کار یک هنرمند در طول سالها مشخص می شود. در طی این مدت که ناصر ملک مطیعی زنده بود برخی می گفتند صلاح نیست درباره او حرف بزنیم، چرا درباره او صحبت نکردید؟ آیا کسی که مسئولیت دارد برای این که سمت خود را حفظ کند باید دربرابر حقیقت سکوت کند؟ ناصر در تمام طول زندگی خود لطف مردم را دید و این برای یک هنرمند از همه چیز ارزشمندتر است. امیدوارم که وجدان ها کمی بیدار شود.
کامران قدکچیان نیز گفت: من به هیچ عنوان ناراحت نیستم، چون برای او آدم نه برای غم او. تا اکران فیلم ها زنده هستند، ناصر ملک مطیعی زنده است. مردم ما با سریال «سلطان صاحبقران» که ناصر ملک مطیعی در آن ایفای نقش کرد، امیرکبیر را شناختند.
امیر علی ملک مطیعی در این مراسم بیان کرد: نگاه همیشه با حسرت پدرم همواره جلوی چشم من می ماند. خیلی منتظر ماند برای یک زنگ، یک دعوت برای ایفای نقش در یک فیلم. این اواخر برای پوشیدن لباس مشکل داشت؛ اما وقتی می خواست بین مردم حضور پیدا کند از من زودتر آماده می شد. کاش هنرمندان بزرگ ما در زمان حیاتشان بزرگداشته شوند. خداروشکر در این پنج سال آخر کمی در محافل هنری حضور پیدا کرد.