هشدار رئیس جمهور به غرب بویژه آمریکا در مورد اینکه اگر قرار باشد نفت ایران صادر نشود، نفت هیچ کشوری در منطقه صادر نخواهد شد، بازتاب وسیعی در رسانههای داخلی و خارجی داشت.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، محمد کاظم انبارلویی دریادداشتی در روزنامه رسالت با عنوان واکاوی یک تهدید! نوشت:
هشدار رئیس جمهور به غرب بویژه آمریکا در مورد اینکه اگر قرار باشد نفت ایران صادر نشود، نفت هیچ کشوری در منطقه صادر نخواهد شد، بازتاب وسیعی در رسانههای داخلی و خارجی داشت.
مفهوم این تهدید آن است که کسانی که ۰ میخواهند جای نفت ایران را در بازارهای جهانی تأمین کنند اولین دریافت کننده پاسخ ایران خواهند بود. مفهوم دیگر این تهدید آن است کسانی که بانی مسدودسازی صادرات نفت ایران هستند از پاسخ ایران بی نصیب نخواهند بود.
امروزه ۴۰ درصد انرژی جهان از منطقه ما تأمین میشود. اگر جلوی صادرات نفت ایران گرفته شود، جلوی صادرات دیگر کشورها به طور طبیعی گرفته خواهد شد. بستن تنگه هرمز فقط یک راه حل است. راه حلهای دیگری وجود دارد که با توجه به توان نظامی ایران شاید سهل الوصولتر از بستن تنگه هرمز باشد.
این تهدید رئیس جمهور هم شنیدنی است که خطاب به آمریکا گفت:: «جلوی صادرات نفت ایران را بگیرید تا نتیجه اش را ببینید!» دهها مرکز پژوهشی و آینده پژوهی در واشنگتن وجود دارد که ترامپ میتواند همین سوژه را به آنها بدهد و از آنها بپرسد با عملی شدن تهدید رئیس جمهور ایران قیمت نفت در بازار انرژی چه نرخی پیدا میکند و با این نرخ وضعیت اقتصاد اروپا و آمریکا و برخی کشورهای گروه ۷ چه میشود؟
همچنین ترامپ میتواند از پنتاگون صورت حساب جلوگیری از این اقدام ایران را اگر عملی باشد، بپرسد و نیز از وزارت خزانه داری آمریکا بپرسد آیا توان تأمین مالی آن را دارد؟!
ترامپ میتواند از جامعه شناسان بپرسد با جنگی که پدید آمد آیا مردم آمریکا پس از جنگ ویتنام و عراق و سوریه تاب تحمل نتایج حاصل از آن را دارند؟ ترامپ و باند فاسد کاخ سفید امروز باید از خود بپرسند موضوع تحریمها را تا کجا میخواهند پیش ببرند/ آنها که نام این تحریمها را "فلج کننده" گذاشته اند، فکر میکنند دولت و ملت ایران مینشینند و فقط نگاه میکنند، ببینند چه وقت "فلج" خواهند شد. ترامپ در تأمین ثروت آمریکا و پرکردن چاله چولههای کسری بودجه این کشور، جنگ تعرفهها را راه انداخته و نسبت به آن هم مُصر است. اینکه تا کجا میتواند آن را مدیریت کنند، خیلی جای بحث دارد.
ترامپ اکنون دست خود را در جیب اروپا برده و از چین و کانادا. بیشرمانه به بهانه تعرفهها دزدی میکند. آیا فکر میکنند آنها هم مینشینند نگاه میکنند و هیچ عکسالعملی در این دزدی آشکار نشان نمیدهند. رئیس جمهور چین به ترامپ صریحا گفته؛ در فرهنگ چین مشت را با مشت جواب میدهند.
این پاسخ کشوری است که آمریکا ۱۱۵۰ هزار میلیارد تومان به خاطر خرید اوراق قرضه به آن بدهکار است.
این پاسخ نشان میدهد چینیها هر شوخیای را میپذیرند جز شوخی ناموسی!
تعرفه ۲۰۰ میلیارد دلاری آمریکا علیه چین یک شوخی زشت ناموسی در حوزه اقتصاد است. چینیها زیر بار آن نمیروند.
در اروپا هم چنین است. البته ما کاری به دعوای آمریکا و اختلاف آنها در جی ۷ نداریم، چون اساسا به ما مربوط نیست، اما آمریکا و جی ۷ باید بدانند شوخی ترامپ با ایرانیها تا سرحد به صفر رساندن صادرات نفت ایران به آمریکا و گروه جی ۷ مربوط است، آنها پس از اقدام و پاسخ ایران به این شوخی بی مزه، باید به این سؤال پاسخ دهند با قیمت نفت بشکهای ۲۰۰ دلار چگونه میتوانند اقتصاد جهان را اداره کنند؟
پیام استقبال سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس از مواضع اخیر رئیس جمهور میتواند برای محافل تصمیم گیر در غرب، معنی دار باشد.
اگر این محافل معنای واقعی این پیام را نگیرند معلوم است در فهم آنچه قرار است اتفاق بیفتد واقعاً عاجز هستند.