روزنامه شرق در شماره روز پنج شنبه یادداشتی را در تمجید و تکریم اوباما رئیسجمهور پیشین آمریکا منتشر کرد و وی را ستود! در این یادداشت ادعا شده است: «علاوه بر جوانی و قدرت رهبری و مقبولیت اجتماعی باید دو عنصر دیگر را نیز افزود؛ میشل اوباما و نبود هرگونه فساد در کارنامه زندگی اوباما. جمع این عوامل باعث میشود که فضا برای اثرگذاری او در جامعه ایالات متحده، حداقل به عنوان یک متفکر سیاسی، بسیار مناسب ارزیابی شود...او اعتقاد دارد با کسی که حقایق را در نظر نمیگیرد، نمیتوان تعامل كرد. هرچند این گفتههای او طعنهای به کاخ سفید است، اما در پسزمینه آن بروز تفکر و برداشت او از جهان پیرامون را نشان میدهد.»
در بخش دیگری از یادداشت مذکور ادعا شده است: «او هیچگاه از اصول اخلاقی عدول نکرده؛ نه پرونده فسادی دارد و نه از رانتی بهره جسته است و تنها بر استعداد خود تکیه دارد؛ برخلاف ساکن کنونی کاخ سفید که ارباب جراید را دروغگو میداند، در حالی که خود او بر هیچ اصول اخلاقیاي استوار نیست. اوباما یک انترناسیونالیستِ برابرطلبِ فرصتطلبِ عقلگراست. جمع این احوالات متضاد در یک سیاستمدار نادر است. انتخابات کنگره و ریاستجمهوری در پیش است و به زودی کمپینها آغاز میشود و هر روز نقش اوباما در آسمان سیاسی کشورش پررنگتر خواهد شد. نقشه تفکر اوباما ما را در بررسی جهتگیری حزب دموکرات رهنمون خواهد بود.»
این ادعاها در حالی است که نقض برجام در دی ماه ۹۴ توسط اوباما آغاز شد. آن هم در اولین روز اجرای برجام! همان زمانی که مدعیان اصلاحات در هوای خوشبینی به آمریکا به سر میبردند و از فروپاشیدن ساختار تحریمها مینوشتند. این طیف یادشان نرفته، کسی که هر روز میگفت گزینه نظامی روی میز است، همین اوباما بود که مقام ارشد دولت یازدهم او را مؤدب و باهوش یافته بود! و مضافا غارت ۲ میلیارد دلاری اموال ایران، تمدید آیسا، تصویب قانون محدودیت ویزا، تصویب بیش از ۸۰ طرح ضدایرانی در کنگره آمریکا و پابرجا ماندن تحریم سوئیفت در دوره همو بود. بیشترین حملات به غیرنظامیان با هواپیماهای بدون سرنشین در دولت اوباما و با امضای شخص او صورت گرفت. این موضوع در خود آمریکا موجب اعتراض گروههای حامی صلح و برخی مؤسسات مردمنهاد شده بود و آن را یکی از نقاط سیاه کارنامه اوباما میدانند. این فرد باهوش و مؤدب! در آبان سال ۹۵ و در واپسین روزهای ریاست جمهوری خود، قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تمدید کرد و آخرین لگد خود را به برجام کوبید.
اما غربباوران خودباخته و مدعیان اصلاحات که برای خسارت محض برجام سنگ تمام گذاشته و گلویشان را با فحاشی علیه منتقدان پاره کردند، برای انحراف افکار عمومی از نقش خود در این توافق یکطرفه پروژه ترامپهراسی را کلید زدند؛ در شرایطی که رؤسای جمهور آمریکا در عنادورزی با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هیچ اختلافی با هم ندارند الا اینکه ترامپ نماد آمریکای کاملا بدون نقاب است. مدعیان اصلاحات البته به خوبی از گزارههای فوق آگاهند؛ ادامه بزک آمریکا ناشی از خیانت این طیف به منافع ملی و مصالح کشور است.
بسته توافقی، اسم رمز برجامهای 2 و 3 و... است
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «مسئولان ما باید نگاهی همهجانبه داشته و از هیچ امکانی چشمپوشی نکنند و باید یک بسته توافقی خوب و مناسب از نگاه ایران را مطرح کنند. یا بگویند که از نظر ایران یک مذاکره خوب دارای چه ویژگیهایی است. اصل مذاکره کار بدی نیست اما اینکه تحت چه شرایطی مذاکره کنیم یا بر سر چه موضوعاتی مذاکره کنیم، چه امتیازاتی بدهیم یا چه امتیازاتی از طرف مقابل بگیریم بسیار مهم است.باید مسئولان ایران به دنیا نشان بدهند که اهل صلح و گفتوگو و مذاکره هستند».
روزنامههای زنجیرهای پیش از این بارها مدعی بودند که باید درباره دیگر موضوعات همچون توان موشکی و قدرت منطقهای و حقوق بشر همانند برجام با طرف غربی مذاکره کنیم.
بر همین اساس مشخص است که مقصود این روزنامه زنجیرهای از بسته توافقی، همان برجامهای 2 و 3 و...است.
پیشنهاد مضحک ارائه بسته توافقی از سوی ایران به طرف غربی در حالی است که تجربه پرهزینه و عبرتآموز برجام در مقابل دیدگان افکار عمومی قرار دارد. برجام ثابت کرد که توان هستهای تنها یک بهانه برای آمریکا و همپیمانان این کشور است. هدف اصلی خالی کردن دست ایران از مولفههای قدرتساز و تعلیق اقتصاد کشور است. تجربه عبرتآموز برجام به ما ثابت کرد که باید به جای چشم دوختن به نقطههای خیالی، به نقطههای امیدبخش که همان ظرفیتهای عظیم داخلی و اجرای اقتصاد مقاومتی است، چشم دوخت و اقدام کرد.
تصویب قانونی خوب و «انقلت» اصلاحات!
روزنامه اعتماد در شماره روز پنجشنبه ضمن یادداشتی به بهانه تصویب قانون منع به کارگیری بازنشستگان این سؤال را مطرح کرده که «آيا مشكل مديريت كشور پيري مديران است؟» بعید که کسی پیدا شود و به این سؤال پاسخ «آری» دهد. قطع به یقین مشکل مدیریت کشور فقط پیری نمیتوان باشد.
اما روزنامه اعتماد و نویسنده آن پیری را مشکل مدیریت کشور نمیداند بلکه عارضه مشکلی دیگر عنوان میکند: «به نظر ميرسد كه مشكل چيز ديگري است و پيري فقط يكي از عوارض آن است.»
پیری مدیران یکی از مشکلات مدیریتی کشور است و بالاخره برای حل مشکلات مدیریت کشور باید از جایی شروع کرد و قطعا از هر جایی که شروع شود عدهای هستند که «ان قلتی» در کار بیاورند و شائبهای را تدارک ببیند. در این باره باید به این موضوع نیز توجه کرد که ممکن است در میان مدیران پیر مدیری توانمند و پرانرژی هم یافت اما قطعا نگاه قانونگذار به استثناها نیست.
پس از تصویب این قانون بسیاری در جناحهای مختلف از آن استقبال کردند و شاید این قانون زمینه پوستاندازی طیف مدیران را فراهم کند. با این وجود نویسنده یادداشت مذکور مشکل اصلی را این چنین عنوان میکند: « ولي مهمترين آنها، دايره بسته مديران است. دايرهاي كه عموما محدود به مجموعهاي از افراد است كه ابراز ارادت ميكنند يا درگذشته چنين كردهاند. بسياري در پوششهاي رياكاري خود را به گونهاي در آوردهاند كه مقامات بالادست ميپسندند.»
اکنون که قانون عدم به کارگیری بازنشستگان تصویب شده از انتشار این یادداشت و ایجاد تشکیک در جوانگرایی چه کسانی سود میبرند؟ در خبرها آمده بود که در اوایل هفته گذشته لابیهایی از سمت برخی استانداران و فرمانداران که با اجرای این قانون باید پست دولتی را رها کنند؛ آغاز شد. دیگر اینکه شاید این قانون به شکستن انحصار در برخی مدیریتها بینجامد.
هر چه باشد مدیر جوان به موفقیت نزدیکتر است چرا که او دغدغه نشان دادن عرضه و صلاحیت خود و جلب اعتماد مسئولین و مردم را دارد. صد البته که در جوانگرایی باید انتخابها بر اساس پاک دستی و توان و دانش و همسویی با اهداف انقلاب (که بیش از همه چیز به محرومین و مستضعفین توجه داشت و دارد) باشد تا انتخاب مدیر جوان تحولآفرین باشد.
حمله روزنامه اصلاحطلب به دولت در ماجرای استعفای نوبخت
روزنامه قانون در شماره روز پنجشنبه تیتر یک خود را به عبارت «استعفا بازي!» اختصاص داد و روتیتر زد: «جريان موسوم به اعتدال به جاي ژستهاي دلسوزانه براي مردم، دولت را رها كند.»
قانون نوشت: «حال اين جريان در پي آن است كه بااستفاده از وضعيت خاص كشور، موضوع استعفاهاي خود را به ميان بكشند و به نوعي نمايشي را پيش ببرند كه گويي حضور آنها در دولت ضروري است و شخص اول دولت نيز به آنها نياز دارد. در همين راستا روزهاي گذشته خبري توسط برخي رسانهها منتشر شد كه استعفا و جابهجايي اعضاي اين جريان در دولت را نشان ميداد؛ موضوعي كه با مانور روي آن سعي شد تا فشار افكار عمومي براي پايان دادن به سيطره بخشي از دولت بر تمام كابينه را تحت تاثير قرار دهد. در همين حال نوبخت روز گذشته بعد از نشست هيئت دولت به ميان خبرنگاران آمد و در رابطه با مسائل مربوط به اين روزها گفت كه بعد از اینکه نابسامانیهایی به وجود آمد و مردم دچار مشکل شدند، انتظار و مطالبه مردم این بود که وضعیت بازار ارز بهبود پیدا کند و این موضوع با ترمیم و تغییر کابینه و تیم اقتصادی دولت همراه دانسته شد. ترجیح دادم برای اینکه زمینهای در جهت اصلاح پیش آید و دست رئیسجمهور هم باز باشد، داوطلبانه از تمام مسئولیتهای موجود دولت کنارهگیری کنم زيرا مردم را دوست دارم و اگر رفتنم کمک کند دریغ نخواهم کرد. صمیمانه این استعفا را به آقای رئیسجمهور دادم و عدهای گفتند فداکاری شده و برخی گفتند فضاسازی شده که تسویه حساب سیاسی شود.»
در بخش دیگری از این گزارش با میان تیتر «تکمیل سناریو» آمده است: «واعظي، يارغار نوبخت نيز براي تكميل سناريوي نوشته شده توسط كارگردانان دولت دوازدهم، اندكي بعد از اين نطق شبهنتخاباتي خبر استعفاي نوبخت را سوء برداشت(!) از گفت وگوی وی در حاشیه جلسه هیئت دولت، اعلام و این خبر را تکذیب کرد و اظهار داشت: آنچه رسانهها از قول آقای نوبخت نقل کردهاند به هیچ وجه صحت ندارد.»
روزنامه شرق نیز در همین زمینه تیتر «روحاني» نپذيرفت، «واعظي» تکذيب کرد را انتخاب کرد و روتیتر زد: «تعارف نوبخت و رئيسجمهوری»