به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، داستان پر پیچ و خم و تلخ بورسیهها از روز چهارم خردادماه سال 93 آغاز شد، آن زمان که مجتبی صدیقی رئیس سازمان امور دانشجویان کشور در نشستی خبری از 3 هزار بورسیه غیرقانونی در دولت دهم خبر داد و تأکید کرد که ردپای آقازادهها در این بورسیهها دیده میشود. هر چند که بعد از چند روز وزارت علوم از دانشجویان بورسیه عذرخواهی کرد اما این داستان همچنان با فراز و فرودهایی در جریان است.
براساس این گزارش، محمود صادقی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در روزهای اخیر طی مصاحبهای با زدن نیشتری مجدد به این قائله، تاکید کرد که بورسیه دختر وزیر علوم دولت دهم در آخرین روزهای فعالیت این دولت با شتاب تایید شده و با اصرار وی بر استخدام به عنوان عضو هیات علمی، رئیس دانشگاه تربیت مدرس احضار و تهدید میشود که در صورت استنکاف، حکم انفصال از خدمتش صادر میشود.
وی در ادامه این مصاحبه با بیان اینکه 5 نفر از دانشجویان بورسیه دانشگاه تربیت مدرس به تازگی از محاکم مربوطه حکم عضویت در هیات علمی دانشگاهها را گرفته اند، این اقدام را خلاف قانون عنوان کرد و با اشاره به وضعیت فرزند وزیر علوم دولت دهم گفت: وضعیت وی در این میان با سایرین متفاوت است؛ زیرا اصل پذیرش او در دانشگاه خلاف قانون بوده و در آخرین روزهای دولت دهم با شتاب، بورسیه وی مورد تایید قرار میگیرد. او پس از فارغ التحصیلی اصرار بر استخدام به عنوان عضو هیات علمی میکند تا اینکه رئیس دانشگاه تربیت مدرس احضار شده و مورد تهدید واقع میشود که در صورت استنکاف از جذب وی، حکم انفصال از خدمتش صادر میشود. البته اخیرا صلاحیت این خانم در هیات مرکزی جذب وزارت علوم رد شده است.
از سوی دیگر دانشجو فرزند وزیر علوم دولت دهم طی نامهای به این اظهارات پاسخ داد.
متن کامل این نامه به شرح ذیل است:
« متاسفانه این نماینده محترم مجلس به همه چیز و حتی مسایل علمی از منظر جناحی نگاه می کند و در این مورد مسبوق به سابقه هستند.
ایشان همان موقع که جمله معروف ریاست محترم جمهوری مبنی بر" بورسیه و ما ادراک البورسیه " عنوان شده و بر خلاف همه اصول اخلاقی آبروی بیش از 3700 بورسیه و خانواده های محترم آنها را بازیچه تخریب دولت دهم نمود ( به نحوی که مقام معظم رهبری این کار دولت را "غلط ترین کار " نامیدند) نیز همه 3700 بورسیه وزارت علوم آن دوره را خلاف قانون خوانده بود. این در حالیست که مسئله بورسیه ها از سوی کمیسیون اصل 90 و آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی زیر ذره بین رفته، مورد بررسی دقیق قرار گرفته و پس از ارایه تمامی مستندات و با برگزاری چندین جلسه با حضور وزیر وقت علوم و دادستان دیوان محاسبات یا نمایندگان آنها نامه ای به امضای روسای دو کمیسیون مذکور به سران سه قوه و دفتر مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه شورای مرکزی بورس در حیطه قانونی خود عمل نموده و هیچ گونه خلاف قانونی صورت نگرفته است را ارسال مینماید.
این جمله در یکی از جلسات برگزار شده از طرف دکتر فرهادی عنوان می شود که در این نامه هم بر آن تاکید مجدد شده است.
بعد از ارسال این نامه و با توجه به اینکه به قوه قضائیه اختیار رسیدگی به شکایات بورسیه ها داده می شود، تعدادی از بورسیه ها من جمله اینجانب راهی به جز تظلم خواهی از محضر دیوان عدالت اداری نداشتیم.
البته این نماینده محترم به دفعات به قوه قضائیه بی احترامی نموده و در این مورد نیز مسبوق به سابقه است. این بار هم با این جمله که " .....رئیس دانشگاه تربیت مدرس مورد تهدید واقع می شود که ......" روند قانونی رسیدگی به پرونده در دیوان عدالت اداری را بی ادبانه"تهدید " نامیده اند.
این در حالی است که پرونده روال طبیعی خود را طی نموده ، در مرحله اول با شکایت اینجانب در تیرماه1396 ، با حضور نماینده دانشگاه تربیت مدرس در دادگاه و ارائه تمامی دلایل خود مبنی بر چرایی عدم اجرای حکم بورسیه برای جایابی اینجانب در دانشگاه تربیت مدرس به محضر قاضی محترم نهایتا دادگاه اولیه پس از استماع دلایل هر دو طرف و بررسی مستندات در چهارم مهرماه 1396 یعنی 3 ماه بعد از شکایت اینجانب با محق دانستن بنده رئیس دانشگاه تربیت مدرس را موظف به اجرای حکم می کند.
پس از صدور حکم اولیه دانشگاه در مدت مقرر قانونی درخواست تجدید نظر می نماید که دادگاه تجدید نظر نیز پس از بررسی کامل پرونده در سوم دی ماه 1396 حکم به نفع اینجانب صادر نموده و مجددا دانشگاه را موظف به صدور حکم پیمانی عضو هیات علمی اینجانب مینماید.
پس از صدور این حکم قطعی متاسفانه با سپری شدن بیش از 6 ماه تاکنون دانشگاه بارها و بارها و به بهانه های مختلف از اجرای حکم سر باز زده است.
البته دانشگاه هنوز هم از اجرای حکم قطعی دادگاه به بهانه های مختلف استنکاف مینماید و با سلب مسئولیت از خود، اجرایی شدن حکم قطعی دیوان عدالت اداری را تبدیل به یک مسئله فرسایشی بین دانشگاه و وزارت علوم تبدیل نموده است که امیدوارم دیوان عدالت اداری همان طور که تاکنون به این ترفندها و فضا سازی ها وقعی ننهاده است ان شا الله تا اجرایی شدن حکم و رسیدن اینجانب به حقوق قانونی خود مسئله را پیگیری نمایند.
سوال این است که چگونه دیوان عدالت اداری با صرف نزدیک یکسال و داشتن تخصص لازم در قضاوت و بررسی شکایت اینجانب و تجدید نظر خواهی دانشگاه در دو دادگاه اولیه و تجدید نظر، خلاف قانون بودن درخواست اینجانب را تشخیص نداده، رای به نفع اینجانب داده و دانشگاه را موظف به اجرای حکم نموده ولی این نماینده محترم به یکباره خود را در جایگاه قضات محترم قرار داده و حکم به "غیر قانونی بودن " می نماید؟
البته از طرف فردی که بدون ارایه هیچ گونه دلیل مستندی همه 3700 بورسیه دولت دهم را خلاف قانون می داند این گونه اظهار نظرات و قضاوت جای تعجب ندارد ، البته دیر نپایید که ایشان و همه افرادی که با زندگی 3700 خانواده بازی کرده اند در محضر عدل الهی و در مقام پاسخگویی به این بورسیه های شریف و خانواده های محترم ایشان قرار میگیرند.
با عنایت به موارد مطروحه و نه در پاسخ به این نماینده محترم (چون واقعا فایده ای ندارد ) بلکه برای تنویر افکار عمومی موارد زیر را به استحضار دانشگاهیان محترم و مردم شریف می رساند:
اینجانب دوره کارشناسی ارشد را در واحد علوم و تحقیقات با معدل 65/18 به پایان رساندم. استاد راهنمای من نیز از اساتید به نام دانشگاه تربیت مدرس بود و تمامی آزمایشات لازم و پایان نامه را در این دانشگاه انجام دادم. ضمنا دو مقاله ISI در ژورنال های معتبر با ایمپکت های 9/3 و 65/1 محصول کارهای تحقیقاتی در این دوره و مستخرج از پایان نامه کارشناسی ارشد که یکی در سال 1389 و دیگری در فروردین 91 چاپ و منتشر شد.
با توجه به معدل 65/18 در مقطع کارشناسی ارشد و دو مقاله ISI مذکور با ایمپکت های بالا و بر اساس آیین نامه استعدادهای درخشان وقت (سال تحصیلی 1390-1391) به عنوان دانشجوی مقطع دکتری در رشته نانوبیوتکنولوژی در بهمن ماه سال 1390 در دانشگاه تربیت مدرس پذیرفته و مشغول طی این دوره شدم.
همانطور که واضح است، به عنوان دانشجوی بورسیه وارد مقطع دکتری در دانشگاه تربیت مدرس نشدم که اگر قرار بود پدرم در این امر دخیل باشد از همان ابتدای دوره دکتری بورسیه می شدم.
پس از آنکه دوسال از تحصیل در مقطع دکتری در دانشگاه تربیت مدرس را طی کرده بودم و در حالی که به هیچ وجه فکر بورسیه شدن را نداشتم، با توجه به وضعیت تحصیلی بسیار خوب و به اصرار استاد راهنمای خودم که همان استاد راهنمای دوران کارشناسی ارشد اینجانب بود در فراخوان دانشگاه شرکت کرده و از طریق فراخوان دانشگاه تربیت مدرس از بین 30 نفر متقاضی بورسیه که از همگی ما مصاحبه علمی توسط گروه به عمل آمده بود اسم اینجانب در لیست 5 نفر از پدیرفته شدگان قرار گرفت.
مصاحبه مذکور در بند 4 توسط گروه ذیربط در 31 تیرماه 91 صورت گرفت و تاییدیه علمی اینجانب را همه اعضای گروه امضا نموده و برای ریاست دانشکده ارسال شد و ایشان هم درخواست گروه و دانشکده را برای جایابی شدن اینجانب در دانشگاه تربیت مدرس به ریاست محترم دانشگاه ارسال می نماید.
سپس جلسه هیات اجرایی جذب دانشگاه که مرحله دیگری از فرایند بورسیه شدن می باشد تشکیل و موافقت این هیات با بورسیه و جایابی شدن این جانب برای دانشگاه تربیت مدرس به رئیس محترم مرکز جدب اعضای هیات علمی وزارت علوم ارسال می شود و نهایتا حکم بورس اینجانب توسط وزارت علوم با جایابی برای دانشگاه تربیت مدرس (بنا به درخواست و اعلام نیاز خود دانشگاه و با پیگیری مستمر دانشکده و دانشگاه) صادر شد.
نکته جالب توجه این است که در اواخر بهمن ماه 93 و در زمان مدیریت جناب آقای دکتر احمدی یعنی همین رئیس فعلی دانشگاه برای برخورداری از امتیازات بنیاد ملی نخبگان از طرف دانشگاه تربیت مدرس به این بنیاد معرفی می شوم که با تطبیق شرایط اینجانب با استانداردهای آن بنیاد درخواست دانشگاه پذیرفته شده و از مقرری این بنیاد بهره مند می شوم.
نکته دیگر اینکه در آذر ماه 1395و زودتر از تمامی هم دوره ای های خودم از رساله دکتری با کسب درجه عالی دفاع نموده و با معدل کل 24/18 از دانشگاه تربیت مدرس فارغ التحصیل می شوم.
لازم به ذکر است که در زمان دفاع از رساله دکتری 3 مقاله ISI در ژورنال های معتبر با ایمپکت های 9/3و 51/4و 66/5 چاپ شده داشتم که ارائه کردم.
نکته با اهمیت این است که دانشجویان دوره دکتری در این رشته در دانشکده علوم زیستی معمولا تنها با ارائه یک مقاله علمی پژوهشی یا یک ISI از رساله خود دفاع میکند. حال اگر نگویم ارائه سه مقاله ISI آن هم با ایمپکت های بالا در هنگام دفاع از رساله دکتری در این دانشکده بی سابقه بوده و اینجانب تنها فردی هستم که موفق به چنین کاری شده است (این موضوع را میتوان از دانشکده علوم زیستی استعلام نمود) ، به ضرس قاطع میتوانم بگویم که در بین هم دوره ای های خودم و حتی یکسال قبل و بعد از خودم، هیچ دانشجویی با سه مقاله ISI از رساله خود دفاع نکرده است. ضمن اینکه همانطور که اشاره شد از همه هم دوره ای هایم زودتر فارغ التحصیل شدم.
حال اگر به زعم بعضی جناح بازیها این جرم است که من فرزند فردی هستم که در دوره ای وزیر نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده است، می توانند بروند اعلام جرم کنند وگرنه من اولا به اینکه فرزند پدری هستم که به اینجانب و افراد دیگر خانواده حتی برای استفاده از حقوق حقه خودمان در دوره مسئولیتش سخت میگرفت، افتخار میکنم و ثانیا با این فضا سازی ها از حقوق حقه خود که با تلاش و پشتکار خودم بدست آورده ام به هیچ وجه نخواهم گذشت.
در پایان ضمن احترام به همه افراد برای تمام بورسیه هایی که با جوسازی و نادیده گرفتن واقعیت ها مورد ظلم واقع شده اند از درگاه خداوند متعال صبر و شکیبایی خواستارم و مطمئنم که نظام جمهوری اسلامی و قوه قضائیه و دیوان محترم عدالت اداری اجازه نخواهند داد حق این افراد ضایع شود.»