سیستمی بودن فساد به این است که سیستم به طور طبیعی فسادآور و فسادپرور باشد، یعنی باید آدم بگردد تا آدم سالم در آن پیدا کند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محمدرضا بهزادی؛* جملات رهبر معظم انقلاب در دیداری که سال گذشته با دانشجویان داشتند و خصوصاً کلیدواژه اصلی آن، همان موقعها موجی از تاییدها و عدم تاییدها را به همراه داشت و پس از چندی فروکش کرد؛ این روزها، اما با اتفاقات پیش آمده در عرصه اقتصادی و نارضایتی مردم از وضع موجود، اینطرف و آنطرف دوباره این کلیدواژه به گوش میرسد و هشتگ میخورد و سؤالاتی را در ذهن برخی پدید آورده؛ و عدهای اینگونه استدلال میکنند که علت همه این نابسامانیها وجود همین فسادسیستمی است. مسأله اصلی فهم معنا و منظوری است که گوینده از آن داشته اند. واقعاً فساد سیستمی چیست؟ که برخی کشور را گرفتار و مبتلای به آن میدانند و برخی دیگر آن را نفی میکنند؟
«راجع به فساد؛ در صحبتهای دوستان هم بود، بیرون هم شنفتم که میگویند. ببینید؛ نگاه من، دید من، این است که فساد در کشور سیستمی نشده .فساد سیستمی یک چیز دیگر است. فسادسیستمی در زمان حکومت طاغوت بود؛ سیستم به طور طبیعی فسادآور و فسادپرور بود، یعنی باید آدم میگشت تا آدم سالم در آن پیدا میکرد؛ امروز اینجوری نیست؛ البتّه فساد هست، فسادهای بدی هم هست، موردی است و باید برخورد بشود. حالا اینکه شما میگویید بایستی شفّاف باشد، شفّافسازی که من یادداشت کردم، نکتهی بسیار درست و خوبی است، این به جای خود محفوظ، منتها اینجور نیست که فساد، سیستمی باشد؛ فساد موردی است و این فسادهای موردی را میشود علاج کرد» (بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، ۱۳۹۶/۰۳/۱۷).
به نظر میرسد در اینجا نیاز به تفکیک دو مطلب از یکدیگر است، یکی اصل پذیرش فساد و دیگری سیستمی بودن یا نبودن آن. نپذیرفتن اصل فساد چشم بستن بر واقعیت و نتیجتاً دامن زدن به گسترش و فراگیری بیشتر آن است. اما سیستمی دانستن آن اگر به معنای این باشد که باید چارهای جدی اندیشید و به جای برخوردهای موردی و جزئی آن هم با معلولها و نتایج، به دنبال به راهحلی ریشهای و اساسی بوده و علت این بههمریختگیها را باید درمان کرد حرفی درست و بجاست که حتماً باید در پی عملی کردن آن بود؛ اما اگر منظور بیان ناامیدی از حل این معضلات و مشکلات در زمان کنونی باشد و آگاهانه یا ناخودآگاه مخاطب را به سستی و رخوت بکشد یا منجر به این بشود که راهحل را فقط تغییر نظام سیاسی کشور و چیدن #سیستمی جدید تصویر کنیم به نظر راهی است که سر از ترکستان به در میآورد.
بعضی عامل اصلی این فسادها را شخص رهبری و منتسبین به ایشان میدانند. اگر این فرض را درست بدانیم انتخاب رئیسجمهور و مجلسی با تفکرات و ایدههای مخالف توسط مردم در سالهای اخیر این فرضیه را با تردید روبرو میکند، زیرا حضور مسئولان جدید در رأس دولت و نمایندگان مردم باید بتواند این حلقه فساد را قطع کند، به این معنا که از حالت سیستمی بودن و سرایت از بالا تا پایین خارج شود.
برخی دیگر مفسدین را نزدیکان رئیسجمهور و اعضای دولت یا مستقر در قوای دیگر میدانند که باز هم تفاوت اینها با ارکان دیگر نظام نظیر شورای نگهبان و مجمع تشخیص و رهبری مزاحمتی برای سیستمی شدن فساد این افراد است. عدهای دیگر نیز معتقدند که همه اینها سروته یک کرباسند و در دعوایی زرگری منافع کشور را بین خودشان تقسیم کردهاند و مردم را با سیاست به جان هم میاندازند تا خودشان بتوانند ببرند و بخورند. این تصویر نیز نادرست بوده و وقایع سال ۸۸ این فرضیه را باطل میکند؛ زیرا دعوای زرگری هیچگاه انقدر پیش نمیرود که کار به تقابل رودرروی واقعی در کف اجتماع و خیابان بکشد، چون هر دو طرف میدانند حذف هرکدام از دو طرفِ بازی طرف دیگر را نیز به نابودی میکشاند؛ با این اصل که «دیگی که برای من نجوشد ...».
پس از هر طرفی به این ماجرا نگاه کنیم سیستمی بودن به معنای غیرقابل رفع بودن فساد را نمیتوان منصفانه پذیرفت و در نتیجه جای امید و انگیزه برای مبارزه با آن و تلاشی که منجر به استقرار عدالت میگردد همچنان باقی میماند. اینکه فردی از شدت فشارقتصادی صادقانه لب به اعتراض باز کند و عدالت و انصاف را در سطح کلان و با نمودِ سیستمی آن مطالبه کند یک چیز است و اینکه او را تا مرز بحران آفرینی برای مردم و کشور هل بدهیم تا از شدت ناامیدیِ از اصلاح، دست به هر کاری بزند یک چیز دیگر. سنگینی خسارت تصویر دوم به حدی است که هیچ انسان منصفی حاضر به قبول و پذیرش آن نیست.
سخن کوتاه اینکه، همانگونه در جملات رهبری نیز مشخص است حدّ سیستمی بودن فساد به این است که «سیستم به طور طبیعی فسادآور و فسادپرور باشد، یعنی باید آدم بگردد تا آدم سالم در آن پیدا کند» که به نظر هنوز به این مرحله نرسیدهایم و اگر متأسفانه با کوتاهی مسئولین در مدت چند دهه فساد رشد روزافزون داشته راهحل مطالبه عمومی مردم از دستگاههاست تا هم ریشهها را بشناسند و هم علتها و هم معلولها را درمان کنند.
محمدرضا بهزادی- بیر قرارگاه شهید احمدی روشن بسیج دانشجویی استان یزد
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.