عرضه نفت در بورس با توجه به سازوکار شفاف و رقابتی بورس و همچنین چابکی و انعطافپذیری بخش خصوصی در فروش نفت، مزایای قابل ملاحظهای نسبت به سایر روشهای مقابله با تحریمهای نفتی دارد.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو - سید احسان حسینی؛ با توجه به خروج آمریکا از برجام و بازگشت مجدد تحریمها از اواسط آبانماه این احتمال وجود دارد که شرایطی مشابه دهه ۹۰ تکرار شود و مجددا میزان صادرات نفت کشور به شدت کاهش یابد که تبعات سنگینی برای اقتصاد کشور در پی خواهد داشت. در نتیجه، بررسی راهکارهای مقابله با تحریمهای نفتی اهمیت زیادی دارد. در این راستا، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور در مراسم روز صنعت و معدن (۱۰ تیرماه) با اشاره به توانمندی بخش خصوصی در صادرات نفت، «عرضه نفت در بورس» را یکی از راهکارهای بی اثر کردن تحریمهای نفتی آمریکا معرفی کرد که در ادامه به بررسی دقیقتر این راهکار پرداخته میشود. در دورهی قبلی اجرای تحریمهای آمریکا، وزارت نفت راهکارهای متفاوتی را برای فروش نفت پیاده سازی کرد که یکی از این راهکارها جذاب سازی شرایط خرید نفت کشور از طریق اعمال تخفیف در قیمت نفت بود. بدین صورت با اعمال تخفیف و ایجاد مزیت تلاش کرد که شرکتها و پالایشگاههای خارجی را به خرید نفت ایران تشویق کند که در این امر ناکام ماند. همچنین یکی دیگر از راهکارهای وزارت نفت، فروش نفت از طریق واسطهها بود که پدیدههایی مانند بابک زنجانی نیز در بستر این روش معیوب پدید آمدند. شواهد موجود حاکی از آن است که در حال حاضر نیز وزارت نفت تلاش دارد که در مواجههی با تحریمهای نفتی همان روشهای قدیمی و شکستخورده اتخاذ نماید که در این صورت ضربات جبرانناپذیری به اقتصاد کشور وارد خواهد شد. به عنوان مثال، میتوان به جوابیه وزارت نفت درباره اظهارات هدایت الله خادمی، یکی از اعضای کمیسیون انرژی مجلس اشاره کرد. در بخشی از این جوابیه که اواخر مردادماه منتشر شد، آمده بود: «استفاده از پکیجهای ابزاری فروش از جمله ارائه تخفیف به مشتریان، به شرایط فصلی بازار و ... بر میگردد و امری اساساً متداول است. فروش نفت و فرآوردههای نفتی نیز همچون سایر کالاها به پیروی از قانون بازار، نیازمند طراحی و ارائه بستههای مورد پسند فروشنده و خریدار است».
چرا در دوران تحریم، باید سراغ فروش نفت در بورس برویم؟ وزارت نفت در حالی تصمیم به پیادهسازی روشهای شکست خورده قبلی دارد که میتواند با اتخاذ روشهای نوین مثل عرضه نفت در بورس علاوه بر جلوگیری از تبعات منفی ناشی از روشهای قدیمی، مانع کاهش شدید میزان صادرات نفت کشور در زمان اجرای تحریمهای آمریکا شود. به صورت کلی، راهکار عرضه نفت در بورس مزایای قابل ملاحظهای نسبت به روشهای قدیمی دارد که ناظر به ظرفیتهای بورس و توانمندی بخشخصوصی میباشد و عبارتند از: ۱-جلوگیری از افت میزان صادرات نفت کشور بخاطر توانمندیهای بخش خصوصی: دو دلیل مهم این موضوع، انعطافپذیری بخش خصوصی در عبور از تحریمهای نفتی و همچنین چابکی و سرعت عمل این بخش در فروش نفت است. در توضیح اولین دلیل باید گفت که دلیل اثرگذاری تحریمهای نفتی به مدل سنتی فروش نفت کشور بازمیگردد. بدین صورت که نفت کشور توسط مدیریت امور بین الملل شرکت ملی نفت، در قالب محمولههای بزرگ به مشتریان مشخص و شناخته شده (پالایشگاهها و شرکتهای بزرگ و ...) به فروش میرسید. این امر سبب میشد که رهگیری نفت کشور و خریداران و فروشنده آن به راحتی برای آمریکا قابل راهگیری باشد. عرضه نفت در بورس و فروش آن در قالب محمولههای کوچک به بخش خصوصی که هویت آن برای آمریکا نامشخص است باعث میشود امکان رهگیری و شناسایی محمولههای نفتی برای آمریکا عملا غیرممکن شود فلذا پیادهسازی این روش میتواند مانع افت میزان صادرات نفت در زمان تحریمها شود. باید توجه داشت که بخش خصوصی توانایی و انعطافپذیری بیشتری برای دور زدن تحریمهای نفتی داشته و به دلیل ایجاد شبکههای مویرگی در بازارهای گوناگون امکان تحریمپذیری آن نسبت به شرکت ملی نفت به مراتب کمتر است. در توضیح دومین دلیل هم باید توجه داشت که تصمیمگیری برای فروش نفت نیازمند سازوکاری چابک و به دور از فضای اداری موجود در وزارت نفت باشد. برای مثال فروشنده نفت کشور باید در هر زمانی آمادگی لازم را داشته باشد تا در صورت پیشنهاد مشتریان خارجی نفت را در سریعترین زمان ممکن و با قیمتی منطقی و احتمالا تخفیفی به فروش برساند. با توجه به اهمیت جایگاه وزارت نفت به عنوان متولی فروش سرمایه عظیم نفت و گاز کشور، این وزارتخانه همواره تحت نظارت نهادهای مختلف نظارتی بوده است که باعث شده فرآیند فروش نفت تنها از طریق سازوکار اداری ممکن باشد و در غیر این صورت باید پاسخگوی نهادهای نظارتی باشد. در این راستا سید محسن قمصری، مدیر سابق امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران در نشست بررسی ابعاد عرضه نفت در بورس که درتاریخ ۱۸ مرداد برگزار شد گفت: «در حال حاضر، در دنیایی که سه میلیون بشکه نفت مازاد عرضه وجود دارد، رقابت هست. عربستان با آن گردن کلفتی الآن دارد امتیازاتی میدهد که نفت خود را بفروشد. عراق در حال افزایش تولید است لذا درصدد آن است با شرایط مختلفی که ایجاد میکند جای ما را بگیرد. حالا ما اگر در یک محموله دو سنت، پنج سنت یا ده سنت تخفیف در نظر بگیریم، دهها پاسخ باید بدهیم. دستگاههای نظارتی اصلاً متوجه نیستند که اگر ما این ده سنت را ندهیم، کل محموله از دست میرود. یعنی ما محموله را به جای ۷۰ دلار مثلاً ۶۹ دلار و ۹۰ سنت بفروشیم بهتر است یا اصلاً نفروشیم و روی دست ما بماند؟». با توجه به آنچه گفته شد وجود نهادهای نظارتی و نظارت آنها بر فرآیند فروش نفت مانع چابکی وزارت نفت در زمان تحریمها میشود از طرفی دیگر ضرورت نظارت این نهادها بر وزارت نفت به عنوان متولی فروش منابع عظیم نفت و گاز کشور نیز امری بدیهی است، زیرا اگر این نظارت از بین برود، امکان ایجاد دلالی و فساد به شدت افزایش مییابد. اتفاقاتی مانند تجربه تلخ بابک زنجانی نیز یکی از دلایل روشن لزوم نظارت بر سازوکار فروش نفت است. فلذا راه حل منطقی این است که وزارت نفت، نفت را در سازوکاری مشخص و تحت نظارت نهادهای نظارتی به بخش خصوصی بفروشد و بهای آن را دریافت کند و بخش خصوصی نیز با چابکی و انعطافپذیری که دارد به صادرات نفت کشور اقدام کند. اگر صادرات نفت کشور از کانال شرکتهای خصوصی پیگیری شود آنگاه در صورت ارائه پیشنهاد از جانب خریداران دیگر لازم نیست که موضوع تعیین قیمت و ارائهی تخفیف در سازوکار اداری و نظارتی وزارت نفت پیگیری شود، زیرا بخش خصوصی برخلاف وزارت نفت، تصمیمگیر نهایی در این زمینه است و میتواند در حداقل زمان ممکن برای فروش نفت کشور اقدام کند. ۲- جلوگیری از ایجاد رانت و فساد با تعیین قیمتی منطقی و بهینه بخاطر بورس: دو دلیل مهم این موضوع، فضای رقابتی بورس و سازوکار شفاف آن است. در توضیح اولین دلیل باید گفت که در زمان اعمال تحریمها قیمتی که نفت ایران به فروش میرسد به دلیل هزینههای تحریمها عملا کمتر از قیمت نفت در شرایط عادی میشود، زیرا پوششهای بیمهای و ریسک شناسایی و رهگیری محمولهها و همچنین بلوکه شدن پول در بانکهای خارجی به هزینههای فروش نفت خریداری شده از شرکت ملی نفت اضافه میشود. فلذا باید سازوکاری تعبیه شود که میزان هزینههای ناشی از تحریمها به صورت واقعی در نظر گرفته شده تا قیمت نفت کشور بیش از هزینههای واقعی تحریمها کاهش نیابد؛ زیرا در شرایط تحریمها این امکان وجود دارد که خریداران نفت کشور هزینههای ناشی از تحریمها را بیشتر نمایش دهند. سازوکار بورس باعث میشود که قیمت نفت در فضایی رقابتی شکل گیرد بدین صورت که هرکس توانایی خرید و فروش نفت کشور را دارد وارد سازوکار بورس شده و در رقابت با سایر مشتریان، تا جایی که مطمئن شود صادرات نفت برایش سودآور است و ریسک ناشی از تحریمها پوشش داده میشود قیمت نفت را بالاتر پیشنهاد میدهد بدین صورت قیمت نفت ایران تا حد به قیمت واقعی خود نزدیک میشود. در توضیح دومین دلیل باید گفت که روش قیمتگذاری فعلی نفت ایران روشی غیرشفاف و مبتنی بر تجربه و شناخت مدیران و کارشناسان وزارت نفت است و در نهایت قیمت نفت با توجه به مذاکره مستقیم و چانهزنیهای مدیران وزارت نفت با مشتریان نفت کشور تعیین میشود. همین موضوع موجب شده که نگرانیهایی در مورد ایجاد رانت و فساد و ظهور پدیدههایی مانند بابک زنجانی در سازوکار فروش نفت به بخش خصوصی ایجاد شود. این درحالی است که کارکرد اصلی بورس ایجاد شفافیت در شکلگیری قیمت است و متقاضیان خرید نفت از سازوکار بورس ابتدا توسط سازمان بورس تایید صلاحیت شده و اعتبارسنجیهای لازم صورت میگیرد. در واقع سازمان بورس موظف است که با گرفتن وثیقه از خریدار، بازگشت بهای نفت فروخته شده توسط شرکت ملی نفت را تضمین کند فلذا با توجه به سازوکار شفاف بورس عملا امکان بروز پدیدههایی مانند بابک زنجانی وجود ندارد. در مجموع، سازوکار شفاف و رقابتی بورس و انعطافپذیری بخش خصوصی در بی اثر کردن تحریمهای نفتی و چابکی آن برای تصمیمگیری سریع و به دور از سازوکار اداری باعث شده است که راهکار عرضه نفت در بورس و مشارکت بخش خصوصی بتواند جایگزین مناسبی برای راهکارهای قدیمی در دوران تحریم باشد و زمینه ساز جلوگیری از افت میزان صادرات نفت کشور شود.