رهبر معظم انقلاب شش سال قبل در ماه مهر سفری به استان خراسان شمالی داشتند که با جمعی از جوانان، نخبگان و دانشجویان دیدار کردند؛ دیداری که سخنان بسیار مهمی در آن بیان شد.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو از بجنورد، شش سال پیش بود که رهبر انقلاب در سفر خود به خراسان شمالی باعث ایجاد شور و حرارت در این استان شدند. خراسان شمالی، استانی بسیار نوپا که از امکانات بسیار پایینی برخوردار بود و همگی امیدوار بودند این سفر نقطه عطفی برای پیشرفت استان شود.
رهبر انقلاب در چهارمین روز سفر خود به این استان، با جمعی از جوانان، نخبگان و دانشجویان دیدار کردند. دیداری که سخنان بسیار مهمی در آن بیان شد. مقام معظم رهبری در این دیدار پس از شنیدن سخنان نمایندگان جوانان و دانشجویان گفتند: مطالبی که این جوانان عزیز در اینجا بیان کردند، با دقت آنها را گوش کردم. قضاوت من در مورد این بیانات این است که بسیار خوب بود. این، همان نظر قبلی بنده را در مورد تعالی سطح فکر و اندیشه در این استان تأیید میکند.
رهبر انقلاب در این دیدار به تبیین مسئله پیشرفت از دیدگاه نظام اسلامی پرداختند و در بخشی از بیانات خود فرمودند: برای دستیابی به پیشرفت باید سبک زندگیمان را اصلاح کنیم، ما بعد از انقلاب در سبک زندگی مانند مسائل دیگر پیشرفتمان چشمگیر نبوده، باید این را آسیب شناسی کنیم(شما میتوانید متن کامل بیانات را اینجابخوانید). با مرور این بیانات، اهمیت جلسه و سخنان مبرهن میشود.
گریه افرادی که نتوانستند در محضر امامشان صحبت کنند/ استرس آن مدت جذاب بود جدای از این بیانات، حواشی این مراسم نیز مورد توجه بود؛ به همین بهانه با برخی از افرادی که آن موقع در صحنه بودند، گفتگو کردیم.
محمود رضا یزدانی که اکنون مسئول بسیج دانشجویی خراسان شمالی شده است از آن مهر ماه روایات جالبی دارد. یزدانی خاطرات آن زمان را اینطور شروع میکند: تمام مدت خدمتم یک طرف و آن ۴۰ روزی که بنده متولی آن برنامه بودم، یک طرف. خندهای که بر لبان امام ما نشست، نشان از پویا و پرمغز بودن جلسه داشت، بسیار لذت بخش بود. رهبر انقلاب سخنان راهبردی مهمی را در آن روز بیان کردند.
یزدانی ادامه میدهد: تقریبا ۴۰ روز کار شناسایی، مصاحبه، بررسی و هماهنگی نخبگان را در دستور داشتیم. نهایتا به آن رسیدیم که ۱۱ نفر در محضر رهبر انقلاب صحبت کنند؛ اما در همانجا اتفاقی رخ داد که مجبور شدیم شش نفر را حذف کنیم. با این حال سخنان بسیار پرمحتوا و جذاب بود.
وی می گوید: در همین جا بگویم هیچ کنترلی روی سخنان نبود؛ البته هماهنگی از جهت پوشش دادن تمامی مطالبات نسل جوان در سخنان بود. یعنی هماهنگ می کردیم که دو نفر یک دغدغه را بیان نکنند. وقتی به فردی گفته میشد شما منتخب هستی تا سخنانت را بیان کنی، فرد قصد دارد مجموعه کاملی را در محتوای خود بگنجاند از این جهت هماهنگی کردیم. در نهایت مطالبات تخصصی خیلی خوبی مطرح شد.
یزدانی ادامه می دهد: ما جوانان را از سراسر استان انتخاب کردیم. ما از سال ۱۳۸۶ تا ۹۱، جوانان برگزیده جشنواره علی اکبر و با استفاده از اطلاعاتی که از بنیاد نخبگان داشتیم را به مراسم دعوت کردیم.
این فعال دانشجویی می گوید: جاهایی انقدر فضا داغ میشد که من میگفتم بگذارید خودم اینجا را صحبت کنم، اما به دلیل مسئولیتی که داشتم، این امر ممکن نبود و این برای من سخت بود. بقیه جوانان باشور خاصی قصد داشتند این را به ما بقبولانند که ما توانایی صحبت در محضر آقا را داریم.
وی می افزاید: در نهایت لیستی که برای مدیر اجرایی دفتر رهبر انقلاب بردم، گفتند با توجه به زمانی که داریم، ممکن نیست همه افراد صحبت کنند. سپس گفتند پنج نفر فقط باید صحبت کنند و این اتفاق ناراحت کنندهای برای آن شش نفر بود. این افراد گریه کنان و تهاجمی نزد بنده و امام جمعه آمدند و گله کردند.
یزدانی می گوید: استرسها و هیجانات آن مدت بسیار برایم جذاب بود. در پایان نیز از مقام معظم رهبری یک چفیه و انگشتر هدیه گرفتم که بسیار خوشحال شدم.
متن سخنرانی را برای بررسی به کسی ندادم/ رضایت رهبر انقلاب از تحلیل های درست دانشجویان میلاد حسین پور، یکی از دانشجویانی بود که در آن دیدار نزد رهبر انقلاب صحبت کرد. او می گوید: من آن دوران ترم ۳ بودم. بنا بود به نیابت از تشکل بسیج دانشجویی فردی انتخاب شود. آن زمان افراد باتجربه و سابقهای نیز در مجموعه بودند. برای انتخاب آن فرد بین ۵ نفر قرعه کشی کردیم. من قرعه را برداشتم و نام خودم روی آن قرعه نوشته شده بود.
این دانشجو ادامه داد: آن موقع برخی کاندیداها تبلیغات زودهنگام و غیر قانونی انجام میدادند که بعضا مسئولیت نیز داشتند که در محضر رهبر معظم انقلاب همین مسئله را به آنان تذکر دادیم که مبادا جاذبه انتخابات آنها را از خدمت به مردم غافل کند.
وی می گوید: در ادامه متن یک گزارش کوتاه از اردوهای جهادی دانشجویان استان در مناطق محروم خراسان شمالی دادیم که شامل مشکلات عدیده این قشر مستضعف در گوشه کنار است که بعضا از ابتداییترین امکانات زندگی محرومند.
حسین پور درخصوص چگونگی نگارش متن نیز میافزاید: متن نهایی را خودمان بستیم و حتی به جایی ندادیم که تایید کند. تنها محدودیت وقت بود که ۵ دقیقه تعیین شد. حتی متن را شب خودم تایپ کردم و گفتم انشاالله صبح چاپش میکنم. ساعت ۶ صبح رفتم اداره ورزش و جوانان که متن را چاپ کنم، اما دریغ از اینکه یک پرینتر بیابم.
این دانشجو میگوید: من نفر پنجم بودم، یکی از همراهان آقا با شوخی گفت: متنت صنفی است یا مشتی! پاسخ دادم همه چیز توش هست.
حسین پور می گوید: یک لحظه بسیار فراموش نشدنی و یادگاری از آن مراسم برایم ماند و آن لحظهای بود که هنگام ارائه تحلیل در خصوص فضای انتخابات نیم نگاهی به آقا کردم و دیدم ایشان به نشانه تایید دارند سر مبارکشان را تکان میدهند و خرسند هستند.