صبح متفاوتی بود دو احساسی که در در یک معنا نمی گنجید به سراغم آمده بود، نگرانی از رساندن کارتهای دیدار برای دانشجویانی که مسئولیتشان به من سپرده شده بود و ...
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مژگان صلایی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت؛ ۱۳ آبان ماه تاریخی است که تعدادی ازدانش آموزان در این روز به دست حکومت طاغوت دست نشانده استکبار به شهادت رسیدند امادانشجویان با تسخیر لانه جاسوسی انقلاب دوم را رقم زده و سیلی محکمی بر پیکره استکبارجهانی ودر رأس آنها آمریکای جهانخوار زدند. حال به مناسبت این روز هرساله رهبرمعظم انقلاب دیداری با دانش آموزان ودانشجویان دارند. دشمنان سعی داشتند ۱۳ آبان امسال آبروی رفته خود را بازگردانند، ولی نتوانستند، چون خود رو به زوال اند.
صبح متفاوتی بود. دو احساسی که در در یک معنا نمیگنجید به سراغم آمده بود نگرانی از رساندن کارتهای دیدار برای تعدادی از دانشجویان که مسئولیتشان به من سپرده شده بود و هنوز به دستم نرسیده بود و همچنین احساس شوق و شعف از دیدن آقاجانمان خواب را از چشمانم گرفته بود. هماهنگی با دانشجویان چه دانشجویی که از شهرستان در راه تهران بود تا دانشجویان دانشگاههای تهران از ۹ شب آغاز شده بود و حجم پیامها و تماسها زیادی که به گمانم از همان شوق دیدار حضرت یار نشأت میگرفت زمان را برایم به سرعت گذراند.
۷ صبح به کوچه نوشیروان رسیدم که تا ۹ صبح به گمانم صدباری دراین کوچه نام آشنا طی الطریق کردم تا درنهایت وآخرین نفر وارد حسینیه شدم، شعارها همان همیشگی بود منتها مرگ بر آمریکاها رنگ و بوی دیگری داشت محکمتر واز سویدای دل دانش آموزان و دانشجویان و من ناراحت از اینکه امکان دیدار آقا را فقط از دوردست خواهم داشت و در دل بر vip نشینان سلام میفرستادم و آرزوی توفیق افزون برایشان از درگاه باری تعالی را خواستار بودم.
با آمدن آقاجان تلاطمی همچون امواج دریا درخیل جوانان به وصال رسیده رخ داد، مانند همه دیدارهایی که یک سرآن دانشجویان هستند سرود خوانده شد که از اربعین آغاز و تا مذاکره با آمریکا را در خود گنجانده بود.
یک دانشجو و یک دانش آموز به نمایندگی از دانشجویان ودانش آموزان به ایراد سخت پرداختند، هنوز نتوانستم ذهنم را متمرکز کرده وبه صحبتها بادقت گوش دهم، اما دونکته مهم درصحبتهای نماینده دانشجویی بود و آن عدم نگاه به غرب مسئولان و پیشرو بودن جنبش دانشجویی در صحنه انقلاب در دانشگاهها بود و درمیان نکتههایی که از زبان نماینده دانش آموزان که در موقع معرفی معدلش بیان شد وبا بازخورد دیگر دانش آموزان مواجه شد یک نکته با احسنت هم نسلانش روبه رو شد و آن درخواست دیدارهای بیشتر برای دانش آموزان بود.
صحبتها به اتمام رسید شعارها آغاز شد شعارای رهبر آزاده آماده ایم را سردادند رهبرمان فرمودند: اگر آماده اید نکات را عرض کنیم و جوانان این بار با سکوتشان برای گوش جان سپردن به صحبت های، ولی اعلام آمادگی کردند. ابتدا از اربعین فرمودند: از مردم ودولت عراق تشکر کردند و از توطئه سکوت رسانههای غربی گفتند این عبارت برایم جدید بود تابه حال دراین ایام نشنیده و نخوانده بودم که با دو کلمه بتوان خباثت رسانههای غربی را توصیف کرد. من، اما همچنان که به این موضوع فکر میکردم درحلقه محاصره تنگ دانش آموزان گیر افتاده وهیچ راه نجاتی از این حلقه را متصور نبودم، اما شوخی ها و شیطنت هایشان برایم جذاب و دلنشین بود گاهی آنقدر زیاد میشد که مجبور به تذکر کوچک با چاشنی مهربانی و لبخند میشدم. این شیطنتها زمانی زیاد شد که خبرنگار صدا وسیما (آمنه سادات ذبیح پور) برای مصاحبه به سراغشان آمد افرادی که تا قبل از این غرق در شوخی و خنده بودنند به یکباره جدی شده و بر سر آرمانها انقلاب با احدالناسی شوخی نداشتند این مسئله جای خوشحالی داشت.
آقاجان در ادامه صحبتها که به حق بالاترین کلاس درسی برایمان بود از روز ۱۳ آبان گفتند از ۳ حادثه بزرگی که تبعید امام، کشتار دانش آموزان درسال ۵۷ و حادثه بعدی تسخیر سفارت (لانه جاسوسی) که سیلی ایران بر آمریکا بود با شنیدن این جملات در دلم به خود میبالیدم که بعد از گذشت چهل سال درمجموعهی دفتر تحکیم وحدت تشکلی که اسم خود را از امام به یادگار گرفته حضور دارم ماجرا از این قرار است که دانشجویان بعد از تسخیر به خدمت امام میرسند وامام خمینی به دانشجویان انجمنهای اسلامی میفرمایند بروید وتحکیم وحدت کنید. واتحادیه که دردل به آن میبالیدم شکل میگیرد وخداوند را شکرمیکنم که (بعداز گذراندن فراز وفرودها به قول دوستان تحکیمیمان) تحکیم انقلابیتر از همیشه شده است. باخودمی گویم مانهایت تلاش خود را میکنیم تا فرموده شما بعد از گذشت چهل سال روی زمین نماندواین اعلم وپرچم را حفظ خواهیم کرد این جملات مانند یک فیلم کوتاه در پیش چشمم رد میشود. دوباره در صحبتهای آقا متمرکز میشوم مطلبی که اشاره میکنند که مطالب کاملا به هم مرتبط است این سه حادثه وارتباط آن با آمریکا ازجنگ نظامی که با حمایتش علیه ایران شکل گرفت تاجنگ اقتصادی که ازگذشته هم بوده است وتا کنون هم ادامه دارد.
با گوش دادن به ادامه صحبتها با خود میگویم که چقدر سیر صحبتهای آقا یک خط واحد ومشخص را طی میکند وذهن را دریک جاده مستقیم میاندازدکه ناخود آگاه یاد برخی اساتید پراکندگوی دانشگاه افتادم کهای کاش برخی اساتید روند گفتن یک مطلب را درکلاس شبیه آقا جان پیاده کنند. دانش آموزانی که درمحضرشان بودم حال کمی آرامتر شدند وبه صحبتها به دقت گوش فرا میدهند.
آقا به پیروزی ایران ومغلوب شدن آمریکا اشاره میکنن وجملهی استراتژیک قدرت آمریکا روبه افول است را بیان میدارند با شنیدن این جملات برخی قصد تکبیردارند که تلاششان ناکام میماند. آقاجان بابیان مطالب پیش روسطح کلاس درس را به مرحله بسار بالایی رساندند (بسیاری از سیاسیّون معتبر دنیا و جامعهشناسهای معتبر دنیا معتقدند که «قدرت نرم» آمریکا فرسودهشده است، در حال از بین رفتن است. قدرت نرم چیست؟ قدرت نرم این است که یک دولتی بتواند خواستهی خود و نظر خود و عقیدهی خود را به اطراف بقبولاند و آنها را اقناع کند به نظر خود؛ این قدرت در آمریکا امروز رو به ضعف کامل و رو به فرسودگی کامل است؛ نهفقط اقتدار معنوی و قدرت نرم خود آمریکا رو به افول است بلکه حتّی لیبرالدموکراسی را هم که پایهی اساسی تمدّن غرب است، اینها بیآبرو کردند، دارند بیآبرو میکنند. بنده عرض میکنم قدرت سخت آمریکا هم بشدّت ضربه دیده. قدرت سخت، یعنی قدرت نظامیگری، قدرت اقتصاد؛ اینها قدرت سخت است. بله، ابزار نظامی دارند، امّا نیروی انسانیِ نظامیِ آمریکا بشدّت افسرده، سردرگم، سرگشته، مردّد [است]. برای همین است که در بسیاری از کشورهایی که آنها حضور دارند، برای اینکه بتوانند مقاصد خودشان را پیش ببرند، از سازمانهای جنایتکاری مثل بلکواتر و از این قبیل استفاده میکنند؛ یعنی سرباز آمریکایی قادر به اجرای آن نقشهی آمریکایی نیست؛ نیروی انسانیشان این است.) دانش آموزان به فکر رفته وزیرلب زمزمههایی میکنند که متوجه کلامشان نمیشوم. یک جملهای که همیشه برام سوال بود را آقاجواب دادند (امروز جوانهای ما از لحاظ انگیزهی ایستادگی و مقاومت از جوان نسل اوّل انقلاب اگر جلوتر نباشند، عقبتر نیستند؛)
آقاجان سفارشهایی را دارند کمی قیافهها در هم میرود، چون زمانی که حرف از سفارش میشود به معنای این است که صحبتها دارد به انتها نزدیک میشود. چند توصیهای که آقا برای جوانان دارند، فرمودند:
اوّل: دشمنیِ با آمریکا را فراموش نکنید.
نکتهی دوّم: نظریّهی مقاومت در مقابلِ دشمنِ قویپنجه را تبلیغ کنید، ترویج کنید. به این مسئله فکرکردم که با دبیران فرهنگی انجمن هاحتما این موضوع را به مشورت بگذارم
نکتهی سوّم: شما جوانها خودتان را در قبال مسئلهی پیشرفت کشور مسئول بدانید. برنامهی پیشرفت، برنامهی مشخّصی است، برنامهی فکرشده و سنجیدهای است. ملاحظه کردید، الگوی پیشرفت ایرانی ـ. اسلامی که تا پنجاه سال میتواند قالب حرکت این کشور در جهات مختلف باشد، تبیینشده و تعیینشده و آمادهشده است، در اختیار صاحبنظران است که آن را ورز بدهند و تکمیل کنند و کامل کنند. شما خودتان را جزئی از فعّالان این نقشهی وسیع و همهجانبه بدانید و برای آن خودتان را آماده کنید. این آمادگی، یک روز با درس خواندن است، یک روز با تحقیق کردن است، یک روز با ساختن است، یک روز با کار و ابتکار است، یک روز با اتّخاذ مواضع درست سیاسی است، یک روز با حضور در میدان سیاست است؛ هر روزی، هر دورهای از زندگی شما یکی از این اقتضائات را دارد. خودتان را در همهی احوال موظّف بدانید که در قبال پیشرفت کشور، خودتان را سهیم و مسئول بدانید. واین کلام حجت را برماتمام کرد.