کد خبر:۷۲۷۳۱۴
سینمای ایران در جشنواره مقاومت -۱؛

«ماهورا»؛ تلنگری بر داستانک‌های سینمای دفاع مقدس

سینمای جنگ قطعا قرار نیست به شلیک و انفجار و اینها بسنده کند؛ قصه ناگفته می‌خواهد که امثال «ماهورا» تلنگری است بر اینکه این داستانک‌ها فراوانند.

پانزدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم مقاومت این روزها در سراسر کشور در حال برگزاری است و گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به همین بهانه با انتشار گزارش‌های اختصاصی به معرفی آثار پخش شده در سینماهای جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت پرداخته است که در ادامه از نظرتان میگذرد:

«ماهورا» به کارگردانی حمید زرگرنژاد

سندی برای جنگ

سینمای سرزنده و مخاطب‌پسند، مولود موضوعات بکر و ناگفته‌هاست؛ خصوصا در ژانرهایی که به هر دلیل ممکن است دیدنش برای بیننده، ابتدائا جذاب نباشد. سینمای جنگ یا دفاع مقدس اینگونه است ولاغیر؛ اما فیلمساز با دستمایه قرار دادن سوژه‌های کارنشده، هر از گاهی هم می‌تواند مخاطبش را سرخوش کند.

حمید زرگرنژاد در «ماهورا»؛ بر حسب اتفاقی زنده، دست به روایتگری می‌زند و تجربه مستندوارش را دخیل در کار می‌بندد. سینمای جنگ دقیقا، سینمای قصه‌گوست؛ همان نقیصه‌ای که سینمای پربضاعت ما بسیار فراموش و تنها دل را به تکنیک و فرم، خوش می‌کند.

«ماهورا» فیلمی است که تلاش دارد بر جنگ نهیب بزند و تلخی را با خوشی درآمیزد. لوکیشن‌ها را واقعی برمی‌گزیند و در ادوات ابتدایی برای یک کار مهجور از جنگ نیز سعی‌ای دوچندان دارد. هرچند که این ادعا را خیلی از فیلم‌های ژانر دفاع مقدس ما نیز دارند ولی ته آن، اثری با خاصیت از کار درنمی‌آید!

اینجا البته داستانی واقعی از خوزستان زمان جنگ تا سقوط و عشیره و عشق تلخ و ... را داریم؛ در قصه‌ای که یک طرفش ایرانی است و دیگرش بعثی که خوراک همه آثار جنگی ماست. گرچه «ماهورا» متأسفانه تنها به سلاح، پلاک و تاحدود انفجار محدود می‌شود؛ همین نماهای خرد «ماهورا» و برخی بازیگرانی که می‌توانستند در این فیلم نباشند، قصه را نه کم‌رمق اما به مراتب از هیجان واقعی می‌اندازد.

«ماهورا» روایتگر اولین روزهای جنگ تحمیلی و عبور داستانی‌اش درقبایل جنوبی کشور است؛ قصه‌ای رئال و سرزنده که بطور بالقوه برای روایتگری سینما جذاب است، هرچند اینجا نیز بومی‌ساختن را در بازی گرفتن از لهجه‌ها و گویش‌ها زیادی مبتدی جلوه می‌دهد و ... «ماهورا» نشان از دست و پای زدنی در سینمای دفاع مقدس ماست وگرنه اینجا هدف بر نقد حمید زرگرنژاد نیست؛ بلکه گریزی است کوتاه بر اینکه سینمای دفاع مقدس قطعا به امثال «ماهورا»ی خرد و متوسط هم نیاز دارد. فیلم‌هایی که واقع‌نگاری و سند جنگ هستند و نیز دارای باری برای سینمایی شدن.

 سینمای جنگ قطعا قرار نیست به شلیک و انفجار و اینها بسنده کند؛ قصه ناگفته می‌خواهد که امثال «ماهورا» تلنگری است بر اینکه این داستانک‌ها فراوانند، اما کمی نیاز به تکنیک و کارگردانی تا فیلمنامه‌های پر چفت و بست دارد، تا اینکه مخلوقش در هیبت آثاری مثل «روز سوم» جلوه کند.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار