به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو- قصه پردازی های بومی با شمایل متنوع خرده فرهنگی خود، خصوصا وقتی شکل بصری خاصش را در قالب ’تصویر‘ بریزد همیشه جذاب است؛ تصویر یعنی چیزی مثل سریال و فیلم و جز ان و یا همانند «نون. خ»!
سریال سعید اقاخانی به دلیل شناختی که او قطعا از زبان و فرهنگ کردی دارد، به اضافه نمای بصری از لوکیشنهای سرزمینی و نیز روابط میان گروهی انها، حداقل به ظاهر بیننده را ورای سریالهای همیشگی و کرخت شهری میبرد. اینجا پس یک نکته زیادی البته به شکل مثبتش را میبینیم که جنبه فولکلور ماجراست.
«نون. خ» ظاهری جذاب دارد که تا به همین جا نیز نظر خوشایند مخاطبش را درپی داشته؛ تا جایی که درحد خود نیز بیننده را هم پای قصه ای مینشاند که قدرت جذب و کشش کافی بیننده را دارد و هم از طرفی داستانش بیربط به ماجراهای جامعه الان نیست و گریزی نیز به برخی اتفاقات سیاسی و اجتماعی میزند.
مخاطب در همین قصه ی یک تکه سریال، ورای از هر اغراقی میتواند مناسبتان کردی را در روابط کارکترها ببیند و اتفاقا هیچ کدام نیز غلو و شعاری نیستند؛ بطوریکه اتفاقات و شخصیتهاش قابل فهم هستند و این را براحتی میتوان در برخی سکانسهای دورهمی سریال نیز جست. تیتراز این مجموعه نیز بر غلظت حال و هوای بومی داستان افزوده و روایت را وامداتر به سرزمین قصه سریال میسازد.
نورالدین خانزاده و یا همان نون. خ که کارکتر سعید اقاخانی هم هست، چه ایفای نقش بامزه ای دارد یعنی هم به اختلاس و اینها کنایه میزند و نیز در کنارش دم از گوشه ای از فرهنگ این مملکت میزند که از قضا پر است از جاذبه. این تصویرسازی و رفت و برگشتهای بومی با دیالوگهای یکدست و باکشش، سریال را برای مخاطب بامزه میکند و دلنشین.
باید پذیرفت که کمدی ساختن و طنازی انهم در تلویزیون که صدالبته باید از ادا و اطوار و روایتگری جلف پرهیز کند، نیاز به ایده های تازه و به دور از کلیشه های مرسوم دارد که مثال ساده اش نیز میتواند تا حدودی همین «نون. خ» باشد. گاه همین بکر بودن و تازگی را میتوان در خود قصه و یا قصه گویی اش دید و گاه در فضای بصری و نیز دست برداشتن از جماعت همیشگی و تکراری بازیگران طنز!
هرچند که شاید وجود برخی از این نقشها و کارکترهایش دلچسب نباشد، مثلا درمورد علی صادقی و یکی دو مورد دیگر؛ اما اتفاق نظر روی بازیگران بومی است که ایفای نقش منظم و خوشایندی دارند. بازیگرانش کردی دیالوگ نمیکنند اما کارشان توی ذوق نمیزند دقیقا مثل کردزبانی که به واقع درحال فارسی حرف زدن است با همان ته لهجه، که این بومی بودن سریال را اصلا کمرنگ نمیکند.
«نون. خ» اگر روایت منحصر به فردتری را در همان ادبیات و زندگی کردی بچیند و داستانکهایش را درون همان اتمسفر جستجو کند، همچنان جذابتر خواهد بود تا اینکه دوباره بخواهد خودش را به سمت فضاهای بصری تکراری شهری بکشاند. با این وجود این سریال چه بسا کار قابل احترامی است و به خوبی جای خالی سریال پایتخت راپر کرده که البته اگر تا به پایان نیز بتواند مخاطبش را حفظ کند.
تا الان بر اساس بافت فیلمنامه تقریبا همه نقش ها جلوه ای عادی داشته اند انگار که آدم های از جنس خودمان باشند و انگار که همه نابازیگرانی مستعد باشند ولی جنس کار معمولا فانتزی علی صادقی و سابقه ذهنی که از او داریم با همه ی درخشش اش با این فیلمنامه کمتر جور در می آید.