به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حسین پرنیا نوازندهٔ سنتور و آهنگساز، سال ۱۳۵۰ در خرمآباد متولد شد و تا ۱۴ سالگی در اندیمشک نزد استاد ندایی نواختن سنتور را آموخت. در سال ۱۳۶۹ به خدمت سربازی رفت و به گروه موزیک پادگان خرم آباد پیوست. از سال ۱۳۷۳ گروه همایون را شکل داد. علاقهمندی به آهنگسازی موسیقی ایرانی از دیگر تجربههایی بود که پرنیا خود با کنجکاوی و علاقهمندی آموخت.
حسین پرنیا به همراه گروه همایون کنسرتهایی در ایران و خارج از ایران از جمله در آلمان، فرانسه، اتریش، چک، اسلوواکی، ترکیه، هند، پاکستان، قطر و امارات اجرا کرد. پرنیا از سالهای ابتدایی آشنایی با ایرج بسطامی چند کار مشترک با وی انجام داد که در قالب آلبومهای «خانه بوی گل گرفت»، «رقص آشفته، حال آشفته» و «کنسرت گلپونهها ۱» عرضه عمومی شد. با وجودی که مرحوم ایرج بسطامی آثاری فاخر و ماندگار با آهنگسازان بزرگی همچون مرحوم «پرویز مشکاتیان» داشته اما بیشک محبوبترین و ماندگارترین اثر وی همان «گلپونهها» به آهنگسازی و تنظیم حسین پرنیاست که برای همیشه جاودانه شد.
پرنیا همواره در کنار کار هنری، دستی در برگزاری کنسرتهای خیریه نیز داشته و شنبه هفتم اردیبهشت کنسرت خیریه او به خوانندگی علیرضا افتخاری برای کمک به سیلزدگان برگزار میشود که همین بهانه گفتگوی ما با این هنرمند شده که در ادامه میخوانید:
اولین باری که کنسرت خیریه برگزار کردید چه سالی و برای کجا بود؟
اولین باری که کنسرت برگزار کردم دقیق یادم نمیآید ولی سالهاست که هر ساله دو تا سه برنامه به صورت کنسرت خیریه برگزار میکنم که عواید این کنسرتها را معمولا برای خانواههایی که فرزندان محصل دارند و توانایی تامین مخارج تحصیلشان را ندارند هزینه میکنیم. برای هر کدام از این کنسرتهای خیریه با تمام اعضای گروه صحبت میکنم و با رضایت همه اعضا این دو یا سه کنسرت خیریه را در طول سال برگزار میکنیم.
البته ما آن خانوادهها را که حمایت مالی میکنیم، حضوری نمیبینیم فقط شماره کارتهایشان را از طریق خیرین دریافت کرده و پول را به کارتشان واریز میکنیم. ضمنا بنده زیاد تمایلی به بازگو کردن این قضیه ندارم و صرفا خواستم جواب سوال شما را داده باشم و به نظرم اینچنین مسائلی هرچه بیشتر پنهان بماند، بهتر و پسندیدهتر است. اگر اشتباه نکنم از سال ۷۸ کنسرتهای خیریه را شروع کردم.
به نظر شما میزان مشارکت هنرمندان حوزه موسیقی در کنسرتهای خیریه رضایتبخش است یا ناامیدکننده؟
حضور هنرمندان خیلی ناامیدکننده است. کسانی هستند که البته من آنها را هنرمند نمیدانم و بیشتر آنها را دلال میدانم که در حوزه موسیقی در طول سال درآمدهای میلیاردی دارند که این درآمدهای کلان را از بیزنسمنهایی که برایشان کنسرت میگذارند واقعا هنر را به پایینترین سطح خودش در جامعه پایین کشاندهاند و واقعا دیگر پایینتر از این سطح نازل نداریم که یک سری آدم فرصتطلب و سودجو هستند که در طول سال تنها به فکر چپاول جیب مردم هستند که من هرگز اینها را هنرمند نمینامم، چراکه هنرمندان راستین همواره در کنار مردم بودهاند، چون از درون خود همین مردم برآمدهاند و با درد و رنج و غم و اندوه و شادی این مردم آشنا هستند و هرآنچه که از دستشان برآمده انجام دادهاند ولی آن قشر عظیم منفعت طلب هیچگاه در اینچنین موقعی حضور نداشتهاند و از این رو من سطح مشارکت را ناامیدکننده میدانم.
برای برگزاری این کنسرت، آیا ارگان یا ارگانهای مربوطه به خوبی با شما همکاری کردند؟
ارگان یا ارگانهایی را که همکاری کرده یا نکرده باشند، نمیشناسم، چون دوستان ما در لرستان از جمله آقای سیفی که خودشان از نوازندهها و هنرمندان استان هستند و مدیریت موسیقی حوزه هنری در آن استان را برعهده دارند، هماهنگیهای برگزاری این کنسرت خیریه را انجام دادهاند. تا اینجا همکاریها خوب بوده چون ما هیچگونه مشکلی نداشتهایم. کنسرتی دیگر هم در بروجن هست که آقای رحیم عدنانی خواننده محلی چهارمحال و بختیاری هماهنگیهای آن را انجام دادهاند و در آن مورد نیز مشکلی وجود ندارد و عواید آن هم به سیلزدگان لرستان تعلق خواهد گرفت.
آیا برای برگزاری این کنسرت پول کرایه سالن باید بپردازید؟ نوازندهها و خواننده چطور؟
خیر. برای این کنسرت هیچ کدام از نوازندهها و خوانندهها از جمله استاد علیرضا افتخاری و آقای خانبیگی پولی دریافت نمیکنند و سالن نیز پولی بابت این کنسرت از ما دریافت نمیکند و همه و همه خالصانه گردهم آمدهایم تا با برگزاری این کنسرت بتوانیم گوشهای از مشکلات هموطنان سیلزدهمان را حل کنیم.
سابقه همکاری شما و آقای علیرضا افتخاری به چه سالی بازمیگردد و چه کارهایی با هم انجام دادهاید و آیا این اولین کنسرت خیریه است که با این خواننده برگزار میکنید؟
من و آقای افتخاری سالیان سال با هم همکاری داشتهایم. ولی اولین آلبومی که برای ایشان ساختم، سال ۹۱ بود که آلبوم «پادشاه فصلها» را خلق کردم. این آلبوم نگاهی نو به خوانش شعر و به ویژه خوانش شعر نو در آواز و موسیقی کلاسیک ایرانی بود. پس از خلق آلبوم «پادشاه فصلها» کنسرتهای مختص به آن را هم برگزار کردیم.
این اولین کنسرت خیریهای است که من با آقای افتخاری برگزار میکنم و لازم است که بگویمپس از واقعه غمانگیز سیل اخیر، آقای افتخاری پیامی برای من فرستادند که ما برای چه نشستهایم و باید کاری انجام بدهیم و اعلام آمادگی کرد و گفت حاضر هستم هرکاری از دستم بربیاید انجام بدهم و من واقعا خیلی خوشحال شدم از این هنرمند که همیشه در کنار مردم و با مردم بوده و خوشان تا این لحظه با عشق و علاقه و انگیزه پیگیر تمام مراحل کار بودهاند و اعلام آمادگی کرده که برای همیشه و اینچنین شرایطی آماده کمک و برگزاری کنسرت خیریه برای هموطنان عزیز خواهد بود.
آیا برای این کنسرت خیریه از آهنگهای مورد استفاده در کنسرتهای مرسوم بهره گرفتید یا قطعاتی مختص این کنسرت تمرین کردهاید؟
من آهنگهای این کنسرت را بنابر حال و هوای مردم سیلزده انتخاب کردهام البته آهنگهای امیدبخش هم در این اجرا گنجاندهام. دربخش اول که کنسرتی به تنهایی با استاد افتخاری خواهم داشت، این کنسرت نو هست و تمام اشعار انتخاب شده بنا بر حال و هوای عزیزان سیلزده و حال و روز آنهاست و چون کنسرتی نو هست، امیدوارم مقبول افتاده و نتیجه مطلوبی داشته باشد.
عواید این کنسرت خیریه را برای کدام منطقه سیلزده اختصاص خواهید داد؟
عواید این کنسرت برای سیلزدگان منطقه لرستان هست و چون بنده خودم اهل این منطقه هستم، کاملا با شرایط آنها آشنا بوده و میدانم که بسیار مشکلات اقتصادی دارند که به همین مساله سیل بر نمیگردد و مشکلات آنها از قبل بوده و این سیل نیز مزید بر علت شده و اکنون بسیاری از آنها تمام زندگی یا بخش اعظمی از آن را از دست دادهاند. از این رو این مردم شدیداً به حمایت نیاز دارند و کنسرت تهران و دیگر کنسرتهای شهرستان را به همین منطقه لرستان اختصاص خواهیم داد.
آیا از کمکهای دولت برای سیلزدگان راضی هستید؟
خیر. به هیچ وجه از کمکهای دولت راضی نیستم البته یک توضیحی خدمت شما بدهم که بعضیها در این شرایط دارند دولت را میکوبند لیکن من روی سخنم با دولتمردان است. من به عنوان یک هنرمند اصلا از دستگاههای ذیربط هیچگونه رضایتی ندارم و انگار اصلا نیستند و حضور ندارند. خیلی کمکها ضعیف است. کمکهای دولت باید آنقدر زیاد باشد که کمکهای مردمی در قیاس با آن ناچیز باشد ولی اینچنین نیست. وظیفه دولتمردان است که آسایش، آرامش، رفاه و امنیت را برای مردم فراهم کنند و زمانیکه اینچنین حادثهای پیش میآید دولت باید تمام امکاناتش را بسیج کند چون مردم سیلزده مشکلات فراوانی دارند و حتی مردم زلزلهزده هم هنوز مشکل دارند و باید به آنها رسیدگی شود و این سطح کمکهای دولتی رضایتبخش نیست و کسانی که دم از رضایت میزنند؛ یا در ایران زندگی نمیکنند یا خودشان را به خواب زدهاند.
پول حاصل از این کنسرت را مستقیما برای کمک به سیلزدگان اختصاص میدهید یا خودتان با آن یک سری مایحتاج و نیازهای سیلزدگان را خریداری و تامین میکنید؟
ما به این نتیجه رسیدهایم که عواید حاصل از این کنسرت را به دوستانمان در لرستان بدهیم و آنها نیز این پول را به خانوادههایی که از قبل شناسایی کردهاند، به صورت مستقیم تحویل میدهند، چون مردم امروز بیشتر به پول نقد نیاز دارند تا با سلیقه خودشان و آنچه را که خود دقیق میدانند نیاز اولیه و ضروریشان است خریداری و تهیه کنند. اینکه ما بیاییم خودمان فرش و کالای دیگر خریداری کنیم و به منطقه ببریم، کار درست و دقیقی نیست زیرا آمار درست و دقیقی از مایحتاج و نیازهای اولیه خانوادههای سیلزده نداریم. البته من کاملا پیگیر این قضیه هستم که این پول دقیق به دست نیازمندان برسد و اعتمادی ندارم که اینچنین پولی به حسابهای ناشناس واریز شود، زیرا در جریان زلزله دیدیم که آنهمه پول و کمک مردمی برای زلزلهزدگان واریز شد ولی آنها همچنان در شرایط دشوار و نیازمند همان کمکهای اولیه گرفتار هستند.
برآورد ریالی شما برای درآمد حاصل از این کنسرت حدودا چقدر است؟
سالنهای ما دارای ظرفیتی است که میزان فروش بلیت مشخص است و برخی خیرین که به منظور کمک مالی برای دیدن کنسرت ما میآیند بعضا یک نفر ۱۰ یا ۲۰ بلیت خریداری میکند. این را هم عنوان کنم که در کنسرت بعدی ما که به خوانندگی رحیم عدنانی و در شهر بروجن واقع در استان چهارمحال و بختیاری برگزار میشود، یک سالن ورزشی حدوداً ۴ هزار نفری برای برگزاری کنسرتمان هماهنگ شده که به سبب گنجایش چند هزار نفری میتواند کمک مالی چشمگیری جمعآوری کرد که انشاءالله هرچه که از این کنسرتها به دست بیاید، رقم دقیق آن را به شما اعلام خواهم کرد تا رسانهای شود.
آیا باز هم قصد برگزاری کنسرت خیریه برای سیلزدگان دارید؟
من اینجا از طرف خودم اعلام میکنم هرجایی که به من نیاز باشد و در هر ساعتی از شبانه روز با تمام وجود برای هموطنانم خدمت خواهم کرد و با هزینه شخصی خودم و وسیله شخصی خودم در هرکجا که فراهم شود کنسرت برگزار میکنم و درآمد آن را به دست مردم عزیز سیلزده خواهم رساند. و این کمترین کاری است که میشود انجام داد و شرمندهام که بیش از این نتوانستهام خدمتگزار مردم عزیز و هموطنم باشم. البته نه تنها برای سیل زدگان که برای هرگونه مشکلی که هموطنان داشته باشند با تمام وجود حاضر به خدمت هستم.
پیامتان برای سیلزدگان و دلگرمی به آنها و نیز پیامی برای مردم جهت همیاری و کمک به سیلزدگان چیست؟
ما شرمنده عزیزان سیلزده هستیم، خصوصا در لرستان. در صفحه شخصیام هم نوشتم که ما برای مردمی داریم به اجرای موسیقی میپردازیم که موسیقی در وجودشان نهادینه شده، شاهنامه و شعر و شاهنامهخوانی در وجودشان نهادینه شده و مردم این استان با ریتم و موسیقی زندگی کرده و میکنند و ما شرمنده مردم هستیم که در این زمینه خیلی فعال نبودیم که بخواهیم زودتر به کمکشان بشتابیم. پیامم این است که هرکدام از هموطنان حتی به من نیاز داشته باشند، حاضرم سازم را بردارم و به آنجا بروم و برای مردم ساز بزنم و ایکاش بتوانیم به وسیله موسیقی، موسیقیدرمانی کنیم که حداقل حال روحی مردم بهتر شود.