به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، این روزها با حال و هوای خوب ماه مبارک رمضان طبق سال های گذشته تلویزیون هم رمضانی می شود و رسانه ملی پس از افطار ساعاتی را برای مخاطبان ویژه خالی نگذاشته است. اما بد نیست کمی به نقد و بررسی عمکلرد رسانه ملی در ماه مبارک رمضان امسال نسبت به سال های گذشته بپردازیم.
سریال های ماه رمضان در سالهای گذشته از نظر محتوایی ضعیف تر و کم رنگ تر شده بود ولی بنا به تغییر سلیقه ها و پخته تر شدن مخاطبین و البته مسائل روز جامعه محتوا و موضوع امسال و سال های اخیر شکل جدیدی را به خود گرفته است
طبق آماری که از مخاطبان تلویزیون در ایام خاص سال گرفته شده ماه رمضان با توجه به حال و هوایی که دارد بیشترین بازخورد را برای دیدن فیلم های تلویزیونی داشته است چرا که این ایام مخصوصا پس از افطار مخاطبین بیشتر جذب تلویزیون می شوند و چه بهتر که برای گذراندن زمان خود به تماشای فیلمی بنشینند که بر گرفته از حقیقت ها و مسائل روز جامعه باشد.
در سال های قبل شاید برخی کارگردانان و تهیه کنندگان رو به مسائل طنز و یا به موضوعات کاملا مذهبی می آوردند ولی اکنون انقدر چالش ها و مسائل روزمره ی مردم در تمام زمینه ها زیاد شده است که اکثر کارگردانان علاوه بر فیلم و سریال های تلویزیونی بلکه در سینما هم ترجیح می دهند دست بر نقطه چالشی جامعه ای بگذارند.
بین این گونه سبک از فیلم ها گاهی به موضوعات تاریخی و سیاسی هم اشاراتی می شود که خالی از لطف نیست و برای فراموش نشدن تاریخ یک ملت و آداب و روسوم اقوام گوناگون لازم است.
تلویزیون امسال در ماه مبارک رمضان در سه بخش متفاوت با مجموعه فیلم هایی به خانه مردم آمده است که سبک هر کدام با هم متمایز است و البته هر کدام به نوبه ی خود قابل بررسی است اما بد نیست در این یادداشت صرفا نگاهی ویژه و کوتاهی به مجموعه ی فیلم دل دار که به کارگردانی نوید و جمشید محمودی است داشته باشیم.
قصه ی دل دار روایت زندگی خیلی از جوانانی است که این روزها با این گونه تنش ها آشنایی دارند و کارگردان دست بر نقطه ای گذاشته است که درست دغدغه ی روزمره جوانان است؛ همان طور که زندگی مردم پر از این گونه قصه های پر تنش است در مقابل آن این گونه قصه ها را هم می پسندند.
اما در کنار همه ی این ها تنها یک فیلم خوب می تواند ذهن مخاطب را نسبت به جهان بیرون خود باز کند چرا که وظیفه ی یک رسانه ی خوب این است که علاوه بر نشان دادن اوضاع و احوال روز جامعه چراغ سبزی را در ذهن مخاطب روشن کند برای حل این گونه مسائل و بر دانستنه های او بیفزاید.
در مجموعه دل دار کارگردان به خوبی به مشکلات اقتصادی در زمینه ی شغل و ازدواج جوانان اشاره می کند حتی با توجه به مسئله ی خود اشتغالی که دولت امروز نسبت به آن تاکید فراوان دارد اشاره شده است ولی با این حال مسئله مالی است که بیشترین گره را به داستان می زند و مانع پیشرفت می شود اگر به لحاظ فرهنگی هنری ، اقتصادی و یا اجتماعی بخواهیم از این فیلم و یا فیلم های دیگر به عنوان یک منتقد و یک بیننده انتقاد کنیم بهتر است در ابتدا جامعه و فرهنگی که در آن زندگی می کنیم را بشناسیم.
هنر از شناخت می آید؛ اگر نویسنده و کارگردان جامعه کنونی خود را نشناسد نمیتواند موفق به ساختن فیلمی شود که دغدغه ی خود و مخاطبش است. با تمام نقطه ضعف ها و قوت هایی که می شود از فیلم دل دار برشمرد می توان گفت که دل دار بازتاب زندگی افراد زیادی از جامعه است که ما میبینیم و در انتها خود به نقد از زندگی خودمان می پردازیم.
رفتار و عملکردها، گفت و شنودها، بازی بازیگران و از همه مهمتر متن فیلم نامه، همگی دست در دست هم داده است مخاطب با فیلم همزاد پنداری کند چرا که تمام اتفاقات رو به واقعیت پیش می رود و آن چه که ما می بینیم و لمس می کنیم در فیلم وجود دارد و در واقع مثل هر فیلم دیگری مسیری را نشان می دهد که چه خوب و چه بد جامعه به آن سو می رود و آن ما هستیم که اصالت و ریشه ی خود را در هر موقعیتی حفظ کنیم و معمولا کارگردان در قسمت پایانی حاصل مسیری را که نشان داده است را آشکار میکند.
در پایان اگر بخواهیم به نقد از اینگونه فیلم ها بپردازیم باید بسیاری از مسائل را باز کنیم و از آن ها صحبت کنیم تا جایی که به حرف نهایی نویسنده و کارگردان برسیم. کارهایی جنس دل دار تولیدشان بسیار سخت و طاقت فرساست و این دسته از فیلم ها اگر با موفقیت ساخته نشود بازخورد خوبی نخواهد داشت و آثار روانی بدی در جامعه خواهد گذاشت. با امید به روزهایی که بسیاری از آثار سینمایی و تلویزیونی بازتاب جریان های خوب و حقیقی جامعه باشند.
ببینید مهم این نیست از چی حرف میزنه چطوری حررف زدن هم مهمه. قصه خوب پردازش خوب. اینکه من یه سری مفهوم و بریزم جلوم بچسبونم بهم اسمش نیست سریال جذاب که! این سریال چیز جدیدی نداره و خیلی تکراریه....برادرجانم تکراریه... و از یادها رفته ام که علیرغم تاریخی بودن سرشار از داستانک های تکراریست و طراحی لباس های عجیب برای نقش اول زن و ... تناقض!!! هیچ کدوم خوب نیستن... باز پارسال به یه بچه مهندس میشد دلخوش کرد. خواهشا موضوعات و با هم قاطی نکنین. مثلا حاتمی کیا فیلم خوب میسازه با سوژه خوب... بهمنی ام فیلم میسازه... اما قابل مقایسه است؟ سینما ظرف نیست مواد لازم و بریزی توش همینطوری دربیاد...هنر لازم داره.