خسارات عظیم سیل اخیر در برخی مناطق ایران، به خوبی ضعف روشهای نوین و علمی در مدیریت روان آبها، اصول ساخت و ساز شهری-روستایی و سدسازی را به اثبات رساند.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، جمعی از فعالان دانشجویی و دانشجویان منابع طبیعی دانشگاه تربیت مدرس به صورت علمی به بررسی علل و آثار وقوع سیل اخیر در کشور پرداختند و در نیتجه ضعف و خلاM روشهای نوین و علمی در مدیریت روان آبها، اصول ساخت و ساز شهری-روستایی و سدسازی را از دلایل خسارات زیاد سیلهای اخیر در ایران دانستند.
در ادامه نتیجه گیری پژوهش این دانشجویان آمده است:
خسارات عظیم سیلهای اخیر در ایران، به خوبی ضعف و خلا روشهای نوین و علمی در مدیریت روان آبها، اصول ساخت و ساز شهری-روستایی و سدسازی را به اثبات رساند.
در سیل اخیر در بسیاری از مناطق کشور، عدم مدیریت بحران در پیش و پس از وقوع سیل باعث شد که علی رغم هشدارهای متعدد سازمان هواشناسی مبنی بر شدید بودن بارشها در مناطق مختلف، خسارات سیل بیش از انتظارات باشد. عدم انجام به موقع اقدامات پیشگیرانه در بسیاری از نقاط کشور باعث افزایش خسارات جانی و مالی به بخشهای صنعتی، کشاورزی و زیربنایی کشور شد. همچنین نتایج و آثار اقدامات اشتباه در گذشته باعث شدکه مسئولین به خوبی نتوانند خطرات ناشی از سیل را کاهش دهند. تعدادی از عوامل اصلی در افزایش خسارات و عدم توانایی در کنترل به موقع سیلاب در نقاط شمالی و غربی کشور، عبارتاند از:
۱- عدم توجه کافی به روشهای آبخیزداری و عدم حفاظت مناسب از منابع طبیعی
عدم توجه کافی به بحث آبخیزداری و حفاظت خاک در سطح کشور، نبود نظارت بر قطع بیرویه درختان و افزایش بیش از حد ساخت و سازها در حریمهای رودخانهها و درون جنگلها باعث نابودی گسترده مراتع و اراضی جنگلی و افزایش میزان فرسایش خاک در سطح کشور شده است. نابودی گسترده جنگلها و عدم توانایی پوشش گیاهی برای مهار سیلاب از اصلیترین دلایل افزایش سرعت سیلاب، عدم توانایی کنترل آن و افزایش ناگهانی دبی روانآبها بوده است.
همین عامل باعث شده که پس از نابودی گسترده درختان پارک ملی استان گلستان، پس از وقوع بارشهای شدید شاهد جاری شدن سیلهای متمادی در این استان باشیم. به گونهای که از سال ۱۳۷۲ شاهد وقوع ۱۱ سیل کوچک و بزرگ در این استان بوده ایم.
متاسفانه در طی ۱۵ سال گذشته و از بدو جداشدن سازمان آبخیز داری و جنگلداری از ذیل سازمان حفاظت از محیط زیست و تبدیل شدن به یکی از زیر مجموعههای وزارت جهاد کشاورزی، شاهد همکاریهای خوبی میان این سازمان و سازمان حفاظت از محیط زیست به منظور حفاظت مستمر و برنامه ریزی شده از منابع طبیعی و خاکی کشور نبوده ایم و بعضا شاهد تناقضهای آشکار در دیدگاههای این دو سازمان بوده ایم.
محافظه کاریها و عدم همکاری مناسب با شهرداریهای مناطق مختلف در مواجه با ساخت و سازهای غیر قانونی در حریم رودخانهها و طبیعت بکر، عدم لایروبی به موقع رودخانهها به دلایل عمدهی مالی و عدم ایجا دسیلبند و هم سطحی شهرها با رودخانهها از مهمترین عوامل افزایش خرابیها و خسارات سیل در حریم رودخانه ها بوده است.
اعتبارات سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در لایحه بودجه سال ۹۷ تنها ۵۲۲ میلیارد تومان بوده است که این مبلغ درلایحه بودجه ۹۸ رشد ۱۱ درصدی داشته است که با توجه به مسئولیتهای حیاتی و سنگین این سازمان و اهمیت حیاتی منابع طبیعی در توسعه پایدار کشور، بودجه تخصیص داده نشده هیچ گونه همخوانی با وظایف حیاتی سازمان آبخیزداری و جنگلها و نیازهای حیاتی این سازمان برای حفظ منابع طبیعی کشور ندارد.
۲- عدم توجه به ویژگیهای جغرافیایی و زیست محیطی و اولویتبندی پارامترهای اقتصادی نظیر تولید برق در امر سد سازی در کشور
پس از پایان جنگ تحمیلی ۸ ساله، رشد بیرویه سدسازی در مناطق گوناگون کشور بدون توجه به جنس خاک، تنوع زیستی و جمعیتی مناطق و شرایط رودخانههایی که سدها بر روی آنها ساخته میشدند، باعث تغییرات بنیادین در شرایط اقلیمی و جغرافیایی مناطق پایین دست سدها شد. در بسیاری از حوضه های آبی کشور که که دچار ناپایداری در آب آورد منابع سطحی و زیر سطح بودند، این سدسازی ها باعث خشکی زمینهای کشاورزی و آبخوانها در مناطق پایین دستی شد که این خود تبعات اقتصادی-جمعیتی زیادی برای مناطق مختلف کشور به خصوص مناطق شرقی و مرکزی کشور داشته است.
مهمترین دلایلی که کارشناسان برای آثار مخرب سدها بر شمرده اند عبارت اند از: تغییر بافت خاک و هندسه رودخانه ها در پایین دست سدها که باعث کاهش شدید عرض ودخانه ها و انباشت گل و لای در رودخانهها شد، نابودی گونههای زیستی همانند گونههای نادر ماهیها در رودخانهها و فرسایش شدید خاک در مناطق پایین دست سدها.
در سالیان گذشته عوامل متعددی در عدم توانایی مناسب سدها در بحث کنترل سیلاب و نتایج منفی زیست محیطی سدها وجود دارد که عبارت است از:
الف- نگاه یکطرفه به بحثهای تامین انرژی و کشاورزی در ساخت سدها بدون توجه به بح ثهای زیست محیطی و اقلیمی و اولیت بندی اقتصادی در بدنه وزارت نیرو که این خود باعث غفلت در آثار مخرب زیست محیطی سدها شد.
ب- عدم تفکیک سدهای کنترل کنندهی سیلاب با سدهای تولید برق در کشور که کارکرد دو گانه این سدها در بسیاری از موارد باعث پر شدن بیش از حد مخازن سدها برای تولید برق و عدم توانایی در کنترل سیلابها و روانابها شده است. متاسفانه در بسیاری از موارد دید اقتصادی به سدها، باعث عدم تخلیه به موقع مخزن سد و افزایش ناگهانی دبی ورودی و به تبع آن دبی خروجی سدها که خود باعث آبگرفتگی گسترده در مناطق پایین دست سدها شده است.
ج- عدم شناسایی دقیق مناطق و حوضه های آبی و رودخانهها برای سد سازی و غفلت از شیب زمین در بحث سد سازی است که موجب مهجور ماندن نقاط مستعد و پر شیبی همانند لرستان که ۱۳ درصد منابع آبی کشور را تامین میکند در بحث سد سازی شده است. سد سازی در مناطق صاف و کم شیبی مانند گلستان باعث عدم حرکت مناسب آب در مناطق پایین دست سدها و گسترش سیلاب میشود. همانند آنچیزی که در سیل اخیر گلستان مشاهده کردیم. اما در حوزههای پرآب و گستردهای نظیر لرستان که اکثر آبریز رودهای آن وارد استان خوزستان میشود و شیب شدیدی به سمت خوزستان وجود دارد، وجود سدِ در دست احداث ((تنگ معشوره)) در حد فاصل معمولان و پلدختر میتوانست خسارت ناشی از سیلاب اخیر را به نسبت زیادی کاهش دهد. این سدکه به علت عدم تحقق بودجه، ساخت آن چندین سال به تعویق افتاده است، میتوانست سالانه از هدر رفت حدود ۱.۵ میلیارد متر مکعب از آبهای حوزه کشکان جلوگیری کند.
حوزه سیمره و کشکان با آب آورد سالیانه ۶ میلیارد متر مکعب با شیب بالا و دبی مناسب، شرایط خوبی برای سدسازی دارد. اما در سیل اخیر خلأ یک سد سیلبند در محدودهی استان لرستان و رودخانهی کشکان برای کنترل روانابها و جلوگیری از خسارت به مناطق جنوبی استان لرستان احساس شد. متاسفانه سالیان سال است که با وجود تاکید کارشناسان و مردم محلی مبنی بر لزوم نهایی شدن ساخت سد معشوره در شمال شهرستان پلدختر به منظور کارکردهای اقتصادی و سیل بندی آن، به دلیل وجود سد کرخه در پایین دست و عدم تعیین ردیف بودجه مشخص، هنوز اقدام خاصی برای ساخت این سد صورت نگرفته است. در پایین دست این حوزه، سد کرخه به عنوان بزرگترین سد خاکی ایران و خاورمیانه، نقش زیادی در کنترل روانابهای سهمناکی که از استان لرستان به سمت خوزستان در جریان بود داشت. اما کاربری اقتصادی به منظور تولید انرژی برق آبی، حجم بسیار بالای دبی ورودی به این سد و همچنین عدم وجود سدی کمکی به منظور کنترل سیلاب در بالا دست، باعث شد که پس از گذشت ۱۵ روز از شروع بارشها و تخلیهی حجم بالایی از آبهای این سد، مناطق پایین دستی این سد که مساحت زیادی از استان خوزستان را شامل میشد دچار آبگرفتگی شد.
۳- عدم پیشگیری به موقع و ضعف در مدیریت بحران
به رغم هشدارهای پیاپی سازمان هواشناسی مبنی بر شدت بارشها و افزایش احتمال طغیان رودخانهها، مسئولین محلی اقدامات ویژهای در فراهم کردن تجهیزات امدادی و نجات و همچنین آذوقهی مورد نیاز چند روز مردم انجام ندادند و در بسیاری از نقاط مردم بدون هیچ جانپناه و اقلام مصرفی به حال خود رها شده بودند. عدم پیشبینی نسبی از مناطق درگیر سیل و حجم سیلاب جاری، باعث غافلگیری مسئولین و مردم از وقوع سیل در بسیاری از مناطق شد. به عنوان مثال در حادثهی سیل شیراز، تخلیه نکردن آبراه قدیمی شهر شیراز که به خیابان ورودی شهر تبدیل شده بود و عدم توجه به هشدارها در مورد وقوع سیل، باعث این فاجعهی دردناک و کشتهشدن ۲۰ تن از هموطنانمان شد.
مهیا نبودن خدمات امدادی و اقلام ضروری مورد نیاز در مناطق سیلزده استانهای گلستان و لرستان که ناشی از عدم پیشبینی گستردگی سیل بود، باعث تشدید فشارها به مردم سیلزده در روزهای اولیه شد. عدم مدیریت مناسب و خدماترسانی ضعیف، ذهنیتهایی را برای مردم ایجاد کرده است که امید است با برخورد قاطع قوهی قضائیه با مقصران اصلی در افزایش خسارات و تلفات این حادثه، به بسیاری از این سوالات پاسخ داده شود. ضعف هماهنگی میان دستگاههای کشور برای مدیریت بحران و عدم پیشبینی درست از ابعاد سیل به وقوع پیوسته، لزوم ایجاد مناطق غیر متمرکز و ویژهی هماهنگی دستگاههای مختلف در هنگام وقوع بلایایت طبیعی را دو چندان کردهاست. متاسفانه شرایط بحرانی ایجاد شده در سیل اخیر روشن نمود که ستاد مدیریت بحران کشور و استانداریها توان اجرایی لازم برای هماهنگسازی نیروهای امدادی مختلف را درکوتاهترین زمان ممکن ندارند و ایجاد یک سازمان مستقل متشکل از نیروهای مسلح، هلال احمر، وزارت کشور و نهادهای حکومتی دیگر برای مدیریت بهتر بحرانهای ناشی از بلایای طبیعی یک نیاز بزرگ در کشور محسوب میشود.
پیامدها و نتایج سیل اخیر -تمرکز نگاه ها در داخل کشور به حفاظت بهتر از منابع طبیعی و محیط زیست، لایروبی رودخانهها، ایجاد سیل بندها در نقاط سیلخیز و تفکیک کارایی سدهای کشور (کاربرد اقتصادی یا کنترل سیلاب) بهمنظورکاهش اثرات مخرب سیل
-ایجاد سازوکار حقوقی و قانونی سازماندهی شدهای از سوی مراجع ذیصلاح برای نظارت بیشتر به جهت جلوگیری از ساخت وسازهای غیرقانونی در حاشیه رودخانهها و سیلبندها
-تغییر نگاه به بحث محیط زیست و صیانت از منابع طبیعی کشور از رویکرد سازمانی (سازمان حفاظت محیط زیست) به نگاه ملی و اولویتدار برای مردم و همهی دستگاهها. (متاسفانه عدم وجود نگاه محیط زیستی در سبد تربیتی خانوادهها و مدارس و مراکز آموزشی نظیر دانشگاهها، باعث به حاشیه راندن مباحث محیط زیستی در کشور و عدم شناخت مناسب از فواید حفظ محیط زیست در میان تودههای مردم شده است. مسلما فرهنگ سازی عمومی در مورد لزوم حفاظت از منابع طبیعی کشور، نگرانیها از تخریب منابع طبیعی کشور و عواقب پس از ان را به حداقل خواهد رساند)
-ایجاد حس برادری و همدلی بیشتر میان مردم به ویژه در مناطق سیلزده برای کاهش خطرات سیل. (ما در روزهای گذشته شاهد خلق حماسههای بیبدیلی از مردم خوزستان برای ایجاد سیل بند به منظور جلوگیری از ورود آب به خانه و محل زندگیشان بودیم. این حس همدلی میتواند الگویی برای غلبه بر دیگر مشکلات کشور باشد.)
-توجه بیشتر به هشدارهای سازمان هواشناسی به منظور استقرار نیروهای امدادی پیش از حادثه در نقاط پرخطر برای پیشگیری از افزایش خسارات جانی و مالی سیل و برپایی کمپها و چادر برای اسکان آنی حادثه دیدگان به منظور تسریع در روند کمک رسانی پس از وقوع حادثه
- اصلاح ساختار سازمان مدیریت بحران کشور از سازمانی تمرکزگرا در پایتخت به سازمانی که در نقاط مختلف کشور از ترکیب تمامی نیروهای دخیل در بحث امدادرسانی. (تمرکز زدایی و دخیل کردن سازمانهای موثردر بحث امدادرسانی نظیر هلال احمر و نیروهای مسلح کشور در ستاد مدیریت بحران کشور، باعث هماهنگی بهتر و حضور به موقعتر نیروهای امدادی در زمان موقع حادثه میشود)
سیل اخیر علی رغم خسارات فراوان (برآورد اولیه از میزان خسارت حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان است)، تجربیات گرانبهایی را نصیب مسئولین مربوطه نمود. نکته قابل توجه، لزوم هماهنگی بیشتر نهادهای تصمیم گیر (وزارت کشور) و امدادی شامل هلال احمر و نیروهای مسلح بود که در برخی موارد ناهماهنگیها سبب سردرگمی مردم و توزیع نامناسب خدمات میان سیل زدگان شد. از دیگر تجربیات این سیل، لزوم مطالعات مشترک میان وزارت نیرو و سازمان حفاظت از محیط زیست در مورد پروژههای آبی و سدسازی کشور است. مسلما آسیب شناسی و آینده پژوهی در مورد شرایط جغرافیایی مناطقی که پروژههای سد سازی و یا نیروگاهی در آنها انجام میشود، باعث کاهش خسارات و کمک به مدیریت بهتر سیل در آینده خواهد شد.
ناگفته نماند که سیل اخیر باعث پر شدن حدود ۸۵ درصد مخازن سدهای کشور شد که بر خلاف سالیان گذشته، نوید سال بدون مشکل آبی در سطح کشور را میدهد. امید است که با تمهیدات پیش بینی شده از سوی سازمان آبخیزداری و جنگلها و سازمان حفاظت محیط زیست، در آینده بتوان بخشی از روان آبهای ناشی از بارشهای شدید را در سفرهها و آبخوانهای زیرزمینی ذخیره نمود تا بتوان بخشی از حجم زیاد از دست رفته از منابع آبی زیرسطحی کشور در طی سالیان گذشته را جبران نمود.
نویسندگان: امین مرادی و معین ایرانشاهی از دانشجویان منابع آب دانشگاه تربیت مدرس