در شرایط فعلی با توجه به نتایج بیحاصل مذاکرات هستهای و برجام نافرجام و ایجاد مشکلات اقتصادی در شش سال گذشته با وعدههای محقق نشده در سایه توافق هستهای، «واژه مذاکره» به «شوخی ناراحتکنندهای» برای ملت تبدیل شده و با اعصاب مردمی که درگیر مشکلات زندگی هستند، بازی میکند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، دکتر محمدحسین محترم طی یادداشتی در ستون «یادداشت روز» کیهان نوشت:
۱- از قدیم گفتهاند که «ز شوخی بپرهیزای باخرد، که شوخی تو را آبرو میبرد»!. در شرایط فعلی با توجه به نتایج بیحاصل مذاکرات هستهای و برجام نافرجام و ایجاد مشکلات اقتصادی در شش سال گذشته با وعدههای محقق نشده در سایه توافق هستهای، «واژه مذاکره» به «شوخی ناراحتکنندهای» برای ملت تبدیل شده و با اعصاب مردمی که درگیر مشکلات زندگی هستند، بازی میکند؛ لذا هرگونه مذاکرهای با آمریکا حقیقتا باعث بیآبرویی کشور و هر جریان و شخص مذاکرهکنندهای خواهد بود. چنانچه ظریف در مصاحبه با رادیو ملی آمریکا اذعان کرده «تعامل با غرب اعتبارش را در ایران از دست داده و من نیز در حال از دست دادن اعتبارم هستم»، براساس نظرسنجی روزنامه واشنگتن پست نیز «بیاعتمادی مردم ایران به نتیجه مذاکرات با آمریکا به ۸۸ درصد رسیده است». به اذعان خود جریان غربگرای داخلی و متولی برجام هم محبوبیت دولت برآمده از آنها بدلیل مذاکرات بینتیجه هستهای به کمتر از ده درصد در جامعه رسیده است!.
۲-اولا رهبر معظم انقلاب از ابتدای مذاکرات هستهای بارها به خوشبین نبودن نتایج آن تذکر داده بودند و در سخنان خود بویژه در یکسال اخیر هرگونه مذاکره با آمریکا را «مسخره»، «بازی خطرناک»، «بازی بیارزش سیاسی»، «تجربه تلخ»، «خسارت محض»، «باخت قطعی»، «سم مضاعف»، «مطلقاً بیمعنی» و... توصیف و آن را ممنوع و گزینه جمهوری اسلامی را مقاومت اعلام کردند.
ثانیا ایشان با اشاره به اقدام شورای عالی امنیّت ملّی در کاهش تعهدات برجامی بعنوان یکی از ابزارهای فشار جمهوری اسلامی، بر ادامه این روند تاکید کردند و فرمودند: «اگر دولتی فریب دعوت به مذاکره را خورد و گفت: احتیاجی نیست از اهرمهای فشاری که در اختیار دارم استفاده کنم، لغزیده و رفته؛ باخت قطعی است».
ثالثا رهبرمعظم انقلاب با انتقاد از همنوایی برخی در داخل با ترامپ و با بیان اینکه «آدم میبیند و میشنود که رئیسجمهور آمریکا میگوید مذاکره، در داخل هم بعضیها میگویند مذاکره»!، هشدار دادند «هیچ ایرانی غیرتمند و با شعوری نمیرود راجع به نقاط قوّت خودش با طرف مقابل معامله کند و مذاکره تحت فشار را نمیپذیرد»
۳- حال که کفگیر آمریکا به ته دیگ تحریم خورده، فرانسه با مطرح کردن «طرح فریز» با عنوان «آتش بس متوازن» و «پایان بازی»!، تلاش دارد با تثبیت تحریمهای آمریکا، عوامل قدرت و بازدارندگی و فشار ایران را از دست جمهوری اسلامی بگیرد و مسئولان کشور را از تصمیم خود در کاهش تعهدات برجامی منصرف کند.
۴-بعداز ادعاهای «فریبکارانه و غیرصادقانه» ترامپ و دامی که در پوشش مذاکره با ایران در هر زمان و هر جا پهن کرده بود و مطرح شدن میانجیگری فرانسه و همچنین بعد از اقدامات قدرتمندانه سپاه در سرنگونی پهپاد آمریکایی و توقیف کشتیهای انگلیسی، در روزهای اخیر آقای روحانی از آمادگی برای مذاکره با آمریکاییها «همین حالا و در هر زمانی و هر کجا» و از «باز بودن تمامی دربها» سخن گفت و ظریف در نیویورک سه پیشنهاد «مذاکره درباره موشکهای بالستیک» و «تصویب پروتکل الحاقی» و «امکان معکوس شدن کاهش تعهدات برجامی ایران» به آمریکاییها داد با شرط -نه لغو- بلکه توقف تحریمهایی که ترامپ اعمال کرده و نه تحریمهایی که براساس برجام باید برداشته میشد.
وی با «رند پال» سناتور جمهوری خواه ایالت کنتاکی که گفته به نمایندگی از ترامپ با ظریف گفتگو میکنم، نیز دیدار کرد. ظریف این پیشنهادها را «اقدام قابل توجه» و نشانه باز بودن مسیر مذاکره درباره «دیگر مسائل»! عنوان و گفت: «اقدامات قابل توجه دیگری هم هستند که میتوانند صورت گیرند و ما واقعا علاقمند هستیم». ظریف ادعا کرده «اگر ترامپ خواهان چیزهای بیشتری و مذاکره درباره موشکهای ایران است ما میتوانیم پروتکل الحاقی را تصویب کنیم». ترامپ هم در مقابل با ادعای اینکه «پیشرفتهای خوبی صورت گرفته است»، گفته «تا ببینیم چه میشود»!. پمپئو نیز ادعا کرد «با توجه به سخنان ظریف درصورت ادامه اجرای راهبرد ما، به فرصت مذاکره با ایران دست خواهیم یافت»!.
۵-ظریف بعداز اعلام موضع جمهوری اسلامی در بستن تنگه هرمز درصورت هرگونه حماقت آمریکا، در سفر قبلی خود به نیویورک نیز در مصاحبههای پر سر و صدایی از جمله با فاکس نیوز رسانه محبوب ترامپ، از باز نگه داشتن تنگه هرمز سخن گفت و بحث مذاکره تحت عنوان «تبادل زندانیان» را مطرح و بقول رویترز «تلاش کرد با اظهاراتی رمزگذاری شده! پیام خود را به گوش ترامپ برساند». آنچه که سوء ظن کارشناسان سیاسی و تحلیلگران بینالمللی را آن زمان بیشتر کرد این بود که ظریف درحالی گفته بود آمادگی برای تبادل زندانیان را «خصوصی» به اطلاع دولت آمریکا رسانده، که این طرح را نماینده ویژه ترامپ در امور گروگانها با هدف باز نگه داشتن کانالهای ارتباطی با برخی مسئولان ایرانی در میان نهاده بود! و ظریف نیز در پاسخ به خبرنگار المانیتور دریافت نامه از «رابرت اوبراین» را تایید کرد و از نوشتن نامهای به پمپئو توسط معاون خود خبر داده بود. گفته شد در آن سفر هم با برنامهریزی وزارت خارجه آمریکا با دایان فاینستاین، سناتور دموکرات ایالت کالیفرنیا دیدار کرده است.
۶-چند نکته مهم: اولا سؤال بسیار مهم اینکه چرا ظریف بعداز اتخاذ هر گونه مواضع عزتمندانه و اقدام قدرتمندانه در دفاع از منافع و امنیت ملی کشور، سریعا به نیویورک میرود و بحث مذاکره را مطرح و یا اقدام به حاشیه سازی میکند؟!. رسانههای غربی با توسل به استعفای سال گذشته ظریف نیز شیرینی دیدار بشاراسد با رهبرمعظم انقلاب را تحتالشعاع قرار دادند.
ثانیا سؤال مهم دوم اینکه چرا ظریف در اعتراض به توهین ایجاد محدودیت تردد خود و همچنین در پاسخ به توهینهای آمریکاییها در سفر قبلی، برای حفظ آبروی کشور و خودش این بار سفر به نیویورک و برنامههایش در سازمان ملل را لغو نکرد؟!. درحالیکه نماینده ایران در سازمان ملل میتوانست در اجلاسهای سازمان ملل به وظیفه خود عمل کند و ظریف میتوانست دیدگاههای خود را با نمایندگان خبرگزاریهای آمریکایی در ایران مطرح کند. مگر در نیویورک چه خبر است؟!
ثالثا متاسفانه اینبار هم آمریکاییها با سخنانی توهین آمیز و مواضعی متکبرانه و طلبکارانه در فضای سیاسی رسانهای خود ادعا کردند «اگر روحانی و ظریف صادق هستند باید فوری و دائمی غنیسازی اورانیوم و فعالیتهای هستهای و قدرت دفاع موشکی ایران را متوقف کنند»!
رابعا همزمان با تلاشهای جریان منفعل داخلی و همچنین ادعای میانجیگری فرانسه، آمریکا با محدود کردن تردد ظریف و دیپلماتهای ایرانی در نیویورک و همچنین اعمال تحریمها علیه ۱۲ شرکت و شخصیت ایرانی و غیرایرانی، عمق بیصداقتی خود در ادعای مذاکره را آشکار کرد، همانگونه که هم زمان با فرستادن نخستوزیر ژاپن به تهران با اعمال تحریمهای پتروشیمی نشان داد «عنصر صداقت در آمریکاییها کمیاب است».
خامسا در حالیکه با شکست تفکر اعتمادسازی با شیطان بزرگ، جمهوری اسلامی درحال کاهش تعهدات برجامی خود است، متاسفانه ظریف منفعلانه اعلام میکند برای اعتمادسازی حاضرند به یک تعهد دیگر برجامی (تصویب پروتکل الحاقی) عمل کنند! که براساس برجام باید در سال ۲۰۲۳ تصویب شود، زمانیکه نه آقای روحانی رئیسجمهور و نه ظریف وزیر خارجه است و به احتمال قوی نه برجامی وجود دارد؛ لذا از یک سو تلاشی در جهت متعهد کردن دولت آینده و از سوی دیگر تلاشی برای ارسال پالس به غربیها و آمریکاییها مبنی بر لزوم حمایت از جریان غربگرا در رقابتهای داخلی است.
سادسا متاسفانه این مواضع با ایجاد تردید در صداقت مواضع جمهوری اسلامی و خدشهدار کردن مواضع عزتمندانه ملت ایران فضای سیاسی-رسانهای لازم را برای آمریکاییها در جهت تحتالشعاع قرار دادن شکستهایش در منطقه و بویژه سرنگونی پهپاد فوق پیشرفته گلوبال هاوکِ آرکیو چهار فراهم و از شیرینی آن در کام ملتهای منطقه کم کرد. آیا ظریف به ییامدهای مواضع خود آگاه نیست؟!
۷- تنش آفرینیهای دریایی آمریکا و انگلیس را باید نتیجه این گونه پالس فرستادنها و امیدوار کردن آنها به اینکه فشارها جواب میدهد، تلقی کرد، هرچند مقتدرانه پاسخ لازم را دریافت کردند؛ لذا هدف آمریکا و اروپا از فرستادن میانجی به ایران در حقیقت خرید زمان برای زمینهسازی در جهت متهم کردن ایران به نقض برجام و اجرای مکانیسم ماشه با ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت است.
۸- اولا وقتی رهبری با قاطعیت نوید پیروزی ملت ایران و شکست آمریکا در جنگ اقتصادی زیر سایه برجام را میدهند، چرا برخی از مذاکرات «برد–برد» یا «باخت– باخت» سخن میگویند؟! و چرا تلاشهای خود را بر اقتصاد مقاومتی متمرکز نمیکنند؟!
ثانیا اساسا نیازی به مذاکرهای نیست چراکه ایران به تعهداتش عمل کرده و آمریکا و اروپا اگر صداقت دارند، به تعهداتشان عمل کنند؛ لذا با مطرح شدن بحث مذاکره با آمریکا، شک و تردیدها درباره «ما خفی اعظم» یعنی «آنچه که مخفی است، بزرگتر است»، هر روز بیشتر میشود، که هم اهداف پشت پرده ای، از آنچه که میگویند بزرگتر و هم هزینههایی که بر ملت ایران تحمیل میکنند، از آنچه که تصور میشود، بیشتر است. اما به اذن الله! این مسیر، مسیر بنبستی است، چرا که با مقاومت ملت و اقتدار نیروهای مسلح، سیاست نظام روشن است و رهبرمعظم انقلاب به مسئولان تذکر دادهاند که «مذاکره با آمریکا بطور قطع منتفی است، حالا آقای رئیس جمهور که هیچ، وزیرخارجه و عناصر وزارت خارجه هم همین جور، اصل چنین مذاکرهای با کسی که آدم حسابی باشد، غلط است، حالا اینها که آدم حسابی هم نیستند.»!