جامعهای موفق خواهد بود که همراه با آموزش، مهارت را نیز در نظر گیرد؛ شاخههای فنی و حرفهای و کاردانش دو شاخه آموزشی همراه با مهارت؛ اما مهجور در جامعه آموزشی کشور هستند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ سارا سلیمی- پلههای تحصیلی را طی میکنند تا به مقطع انتخاب رشته میرسند؛ دانش آموزانی که با هزاران هدف و امید و آرزو در سیستم آموزشی کشور رشد میکنند گزینههای روی میزشان با توجه به میزان معدل و استعداد پنج یا شش شاخه است که شامل ۴ رشته نظری و ۲ شاخه فنی و حرفهای و کار دانش خواهد بود.
ریاضی فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی همیشه برای بیشتر دانش آموزان اولویت است. خود متخصص پنداران در رشته های نظری نیز زیاد دیده می شوند؛ اما در مورد شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش، این قشر کمتر دیده می شود.
تبعیض رشته ای! چند سالی است که جمعیت زیادی از دانش آموزان قصد ورود به رشته های نظری را دارند، سیلی از دانش آموزان در اعماق کتاب های نظری. درحقیقت نگاه غلطی به شاخه های فنی و کاردانش پدید آمده است که دیکتاتورانه حکم می دهد هر دانش آموز ( با معدل بالا یا پایین) هر طوری شده خود را وارد چنین رشته هایی کند؛ این نگاه غلط در بعضی مناطق به گونه ای رواج یافته که برخی از دانش آموزان، با وجود آگاهی به این که به دروس پایه هیچ علاقه و استعدادی ندارند، ترجیح می دهند آنها را انتخاب کنند اما بر سر کلاس فنی یا کاردانش ننشینند! حتی شده به قیمت موفق نشدن در رشته های نظری. در این نوع دیدگاه حتی نام رشته های نظری ارج و قرب خاصی برای افراد دارد، همان هایی که به «تبعیض رشته ای» پایبند هستند و هنوز تفکرات نادرستی در مورد برخی از رشته ها دارند.
هنرستانیهای اهل کاردانش و فنی و حرفه ای، آرام و بی ادعا تحصیل میکنند. نه هنگام کنکورشان غوغایی بر پا میشود و نه هنگام اعلام نتایج آزمونشان هیاهویی و بر خلاف رشتههای نظری کمترکسی سعی بر اظهار نظر در این نوع رشتهها دارد.
پرورش نیروی کار متخصص آموزشهای مهارتی و به عبارتی فنی و حرفهای در ایران قدمتی ۹۰ ساله دارد؛ زمانی که ایران مملو از پزشکان هندی و سر کارگران و متخصصان خارجی بود، اولین آموزشهای غیررسمی فنی و حرفهای آغاز شد؛ این آموزشهای غیررسمی به همان شیوه قدیمی رایج یعنی استاد و شاگردی بوده است. آموزش فنی و حرفهای به طور رسمی سال ۱۲۸۶ در مدرسه ایران و آلمان تهران با محوریت دو رشته فلزکاری و درودگری افتتاح شد، اما پس از ۱۰ سال با شروع جنگ جهانی اول، در سال ۱۲۹۶ این مدرسه تعطیل شد.
امروزه همراه با پیشرفت در صنایع و تجهیزات و همچنین ارتقاء سطح علمی کشور، آمار متخصصان ایرانی نیز افزایش یافته است. وزارت آموزش و پرورش میکوشد تا در انتهای برنامه ششم توسعه، آمار دانش آموزان در رشتههای فنی و مهارتی را به ۵۰ درصد برساند؛ آیا هدف، افزایش آمار دانشآموزان در این رشتهها است یا افزایش تعداد همراه با کارآمدی و کیفیت آموزشی؟
هدف از ایجاد دو شاخه کاردانش و فنی و حرفهای، پرورش نیروی کار متخصص است؛ اکنون باید دید که آیا واقعا این دو شاخه چنین افرادی را تربیت میکند یا خیر. شاخههای فنی و حرفهای و کاردانش ظاهراً بسیار به هم شباهت دارند، اما وقتی به بطن هر دو توجه کنید شاهد برخی تفاوتها خواهید بود.
حاصل پیمان دو وزارت وزارت آموزش و پرورش همراه با وزارت کار و رفاه اجتماعی دورههای کار دانش را تحت عنوان یکی از دورههای رسمی آموزش متوسطه برگزار کرده و دورههای فنی و حرفهای را این وزارت به تنهایی (همچون سایر دورههای متوسطه به غیر از کاردانش) برگزار میکند.
شاخههای کاردانش و فنی و حرفهای شامل بسیاری از رشتهها هستند. در کاردانش بیشتر از فنی و حرفه ای، رشتههای درسی متنوع وجود دارد که دانش آموزان از همان ابتدای کار تخصصی وارد رشته انتخابی خود میشوند. غالباً دانشآموزانی که با دروس پایه میانه خوبی ندارند، علاقهمند به آنها نیستند و افرادی که به درسهای مهارتی میل بیشتری دارند، وارد حوزه این شاخهها میشوند.
طبق گفته مصطفی آذرکیش، مدیرکل دفتر کاردانش وزارت آموزش و پرورش، شاخههای فنی و حرفهای و کاردانش به لحاظ ساختاری و محتوایی با هم متفاوت هستند. شاخه فنی و حرفهای ۵۸ واحد مشترک با بقیه رشتهها و حدود ۳۹ واحد به صورت تخصصی دارد، اما شاخه کاردانش در حدود ۴۹ واحد عمومی، ۵ واحد انتخابی و بین ۲۰ تا ۴۳ واحد تخصصی را در برمیگیرد. مشخص است که دانش آموزان (هنرستانی ها) کاردانش، واحدهای تخصصی بیشتری را در مقایسه با فنی و حرفه ایها سپری میکنند.
صنعت و مدرک هنرستانیهای کاردانش قطعاً فنیتر و مهارتیتر از سایر افراد در رشتهها و شاخههای دیگر خواهند بود؛ به گفته آذرکیش در نظام فنی و حرفه ای، آموزش عمومیتر و در کاردانش، تخصصیتر است. باید دید که این تخصص واقعاً در دنیای خارج از علم و در بازار صنعت میتواند آنها را بالا ببرد یا خیر.
دانش آموزان علاقمند به ادامه تحصیل در شاخههای فنی و حرفهای و کاردانش که قصد آموختن مهارتهای پیشرفتهتر و علمیتر در رشته خود دارند، راهی دانشگاه میشوند، اما هنگام کنکور، مشکلاتی گریبان گیر دانش آموزان شاخه کاردانش میشود. این دانش آموزان، کنکوری مختص خود ندارند؛ چون احتمالا برنامه ریزان اندیشیده اند که اکثر این هنرستانیها پس از گرفتن مدرک دیپلم وارد دنیای صنعت و بازار کار میشوند! با این وجود که اکنون در ایران تحصیلات دانشگاهی و مدرک گرایی بسیار رایج شده و برای سردمداران صنعت نیز، مدرک تحصیلی در کنار مهارت مهم است.
دو راه و یک مقصد دانشآموزان شاخه کار دانش باید هنگام کنکور تمامی کتابهای رشته خود را که در طول سه سال تحصیلی آموزش دیده اند، ببوسند و کنار بگذارند! این دانش آموزان مجبورند برای موفقیت در آزمون سراسری، کتابهای رشته خود را در شاخه فنی و حرفهای مطالعه کنند؛ زیرا در کنکور مهارت در ظرف قیاس نمیآید و دانش تئوری محک زده میشود. شاخه فنی و حرفهای در دانش تئوری بیشتر عرض اندام میکند و کاردانش در دانش عملی.
«مثل اینکه شما در رشته تجربی تحصیل کنید و بخواهید کنکور ریاضی بدهید یا بالعکس! با این قیاس موضوع قابل هضمتر میشود.» این مثالی بود که یکی از بچههای کاردانش در رابطه با مطالعه کتابهای فنی و حرفهای برای آزمون سراسری به کار برد.
نبود سهمیه منطقه محروم از دیگر مشکلات کنکور کار دانش اختصاص ندادن سهمیهای برای مناطق محروم است. دانش آموختهای از مناطق محروم در شاخه کار دانش بیان کرد: با سختیهایی که طبیعتا در یک منطقه محروم وجود دارد، بالا آمدیم و هنگام کنکور بر سر رقابت با تمامی هم رشتههای خود در فنی و حرفهای و سایر کار دانشیها نشستیم؛ بی هیچ سهمیه منطقه محرومی! آیا تفاوتی بین کسانی که در منطقه محروم و با حداقلترین امکانات تا به اینجا پیش آمده اند و کسانی که در مرفهترین منطقه از لحاظ امکانات تحصیلی درس میخوانند، نیست؟
تفاوت در آموزش یا تفاوت در هدف؟ مسیر کاردانشیها پس از کنکور سراسری نیز دست انداز دارد. پس از غربال هنرستانیها در آزمون سراسری، راه یابی آنها به مقاطع بالاتر و به هنرجو تبدیل شدنشان، و داوطلبان ورودی از هر دو شاخه، در کلاس مقاطع کاردانی رشته انتخابی خود، کنار یکدیگر مینشینند.
یکی از فارغ التحصیلان از شاخه کار دانش عنوان کرد: از آنجایی که پس از آزمون سراسری در یک کلاس همراه بچههای فنی و حرفهای مینشینیم؛ با مشکلاتی رو به رو میشویم. آنها دروسی را بسیار قویتر از ما در هنرستان کار کرده اند و بچههای کار دانش باید اینجا از نو شروع کنند. من در هنرستان رشته کامپیوتر را انتخاب کردم؛ یکی از کتابهای ما نامش «Visual Basic» بود؛ محتوای این کتاب در رابطه با برنامه نویسی است، اما کلیاتی از برنامه نویسی میخواندیم. در ساعات عملی نیز طبیعتا هر چه در کتاب ذکر شده باشد مورد عمل واقع میشود با این حال در فنی و حرفهای حداقل سه کتاب در این رابطه برای دانش آموزان تدریس میشد.
وی ادامه داد: هنرستانیهای فنی و حرفهای ریاضی و زبان را، که از دروس بسیار مهم برای رشته کامپیوتر است، بسیار خوب و تخصصی میآموزند، اما در کار دانش اصلا ریاضی نداشتیم؛ این موضوع هنرجوهای کار دانشی را دچار مشکل میکند. عدالت در این رابطه چگونه معنا میشود؟ دانش آموزانی هستند به دلیل داشتن ساعات بیشتر عملی در کاردانش و یا نبود شاخه فنی و حرفهای در محل سکونت خود مجبور به انتخاب این شاخه میشوند، اما در هنگام ورود به دانشگاه با چنین مسئلههایی رو به رو خواهند شد.
کاردانی کفایت می کند؟ از دیگر مصائب این شاخه می توان به رشته هایی اشاره کرد که فقط کاردانی داشته و فاقد کارشناسی ناپیوسته هستند و طبعا داوطلبانی که علاقمند به تحصیل در چنین رشته هایی باشند باید پس از اخذ مدرک کاردانی در آزمون کارشناسی رشته دیگری شرکت کنند. رشته IT یکی از این رشته ها است. یکی از فارغ التحصیلان از مقطع کاردانی رشته IT عنوان کرد: این رشته فاقد کارشناسی ناپیوسته است؛ من و دوستانم مجبوریم برای ادامه تحصیل رشته دیگری انتخاب کنیم و این موضوع برای کسانی که به این رشته علاقمند هستند سخت است.
هنرجوهای فنی و کاردانش پس از کنکور در یک دسته تحصیلی قرار می گیرند. گله هایی نیز در مورد آموزشکده های هنرجوهای فنی وجود دارد. هنرجوی سابق رشته IT ادامه داد: زمانی که هنر جو بودم، کادر آموزش کاملا از آموزشکده ما جدا بود؛ دریغ از یک کار فرهنگی؛ در ساختمانی تحصیل می کردیم که اصلا اوضاع مناسبی نداشت.
هر مشکلی راه حل و مسئولی دارد. آیا مسئولین ذی ربط پاسخگو خواهند بود که دلیل و چرایی عدم سهمیه بندی مناطق، تفاوت آموزش در هنرستان های فنی و حرفه ای و کار دانش با وجود یکی بودن آزمون و مقصد برای اکثر هنرستانی ها و عدم وجود کارشناسی ناپیوسته برخی رشته ها و مهجوریت این شاخه ها حاصل چیست؟!
این مسئله که مهارت در کشوری دغدغه باشد اما بسترهای مهارت آموزی همچون این شاخه های تحصیلی غبار گرفته باشند، بسیار در خور تامل است. باید دید هدف به مقصود رساندن هنرستانی ها و متعالی کردن مهارت هایشان است یا صرفا سرگرم کردنشان.