۲۱ بانک کشور در سهام ۳۲۵ شرکت شریکند؛ مسکن، صنعت سیمان، صرافی، لیزینگ، فولاد و بیمه از بخشهای جذاب برای سرمایهگذاری بانکها هستند. در جهان بهازای هر ۱۰۰ هزار نفر ۱۲ شعبه بانکی وجود دارد، این میزان در ایران ۳۳ شعبه است. آیا با این وصف میتوان به داد تولید رسید؟
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو - سید مهدی حاجیآبادی؛ بانکها امروز تبدیل به کلاف سردرگم اقتصاد شدهاند؛ از سویی بزرگترین بازیگران اقتصادی هستند و از سویی بدهکاران بزرگ دولت و بانک مرکزی. بر اساس آخرین گزارشهای آماری، بدهی بانکهای خصوصی به بانک مرکزی به ۸۴ هزار و ۷۴۰ میلیارد تومان رسیده که این رقم معادل ۳۵.۸ درصد از کل پایه پولی شده است. بانکها از سویی علنی دست در تمام اقتصاد ایران بردهاند، چنانکه همتی رئیس کل بانک مرکزی گفت: بانکها بنگاه داری را دوست دارند، اعمال نفوذهایی در شرکتها میکنند و ... راهکارهایی را با وزیر اقتصاد در نظر گرفته ایم تا امسال کارهای مهمی انجام شود. بانکهای ناتراز را جمع و جور میکنیم. به گفته رئیس بانک مرکزی «بیش از ۸۰ درصد بازارهای مالی کشور در کنترل بانکها و بازار پول است و بانکها متهم ردیف اول التهاباتی همچون بحران ارزی اخیر هستند که بهواسطه ناترازی سیستم بانکی و رشد وحشتناک نقدینگی و اصرار بانکها بر تداوم نقدینگی رقم خورده است.»
در این میان وضعیت بانکهای دولتی نیز چندان متفاوت نیست و در واقع کمبود سرمایه معضلی است که تقریبا عمده بانکها را گرفتار کرده است. ماجرا هم از این قرار بوده که این بانکها سپردهها را دریافت کردهاند، اما در محلهایی آنها را هزینه کردهاند که اگر نگوییم بازگشتی ندارد، اما پول پرقدرت به حساب نمیآید. حجم زیادی از این داراییها در پروژهها و طرحهای ساختمانی و مالسازی صرف شده که به گفته کارشناسان در رکود مسکن قفل شده و از سویی تسهیلات به کسانی داده شده که یا صوری بوده یا امکان و توانایی بازگشت مبالغ دریافتی را ندارند. نمونه آن را در ماجرای تخلف بانک سرمایه شاهد بودیم. این بانک حدود ۹۴ درصد تسهیلات مشکوکالوصول داشته و در واقع ۹۴ درصد تسهیلات پرداختی اساسا بازنگشته است. غلامحسین دوانی، میگوید تقریبا بهجز یک بانک که بهجای بنگاهداری مشغول بانکداری است، سایر بانکها با شدت و ضعفهای مختلف دچار ریسکهای بالا هستند. طبق محاسبات دوانی، از میان ۳۵ بانک مجوزدار موجود، حدود ۱۸ بانک دچار بحران کفایت سرمایه هستند و شش بانک نیز وضعیتی لب مرز دارند.
۲۱ بانک کشور در مدیریت ۳۲۵ شرکت سهام دارند که بانک ملی با ۵۴ شرکت (مجموع شرکتهای تحت مدیریت و تحت پوشش)، پاسارگاد با ۴۹ شرکت، سپه با ۳۲ شرکت، بانک شهر با ۲۳ شرکت، بانک مسکن با ۲۰ شرکت، اقتصاد نوین با ۱۹ شرکت، پارسیان با ۱۷ شرکت، ملت با ۱۶ شرکت، تجارت و بانک دی هرکدام با ۱۵ شرکت، ۱۰ بانک دارای بیشترین بنگاه هستند. مسکن و مستغلات، فرآوری معدنی، کارگزاری، بیمه، صرافی، لیزینگ، سیمان و فولاد ازجمله بخشهای جذاب برای سرمایهگذاری بانکهاست.
وقتی مقوله بنگاه داری را عرضه کنید میبینید در ادبیات اقتصادی بانک تجاری اساسا نباید به هیچ وجه بنگاه داری کند برعکس بانک سرمایه گذاری کارش بانگداری است. بانک سرمایه گذاری برای اصلاح کارها اجازه دارد که وارد کار بنگاه داری شود و بانک تخصصی در زنجیره خلع ارزش و توسعهای به نحوی به شکل زیرساختی باید وارد کار بنگاه داری شود.
با بانکهایی مواجه هستیم در یک مقطعی کار تجاری و در جایی دیگر تبدیل به بانک سرمایه گذاری شده اند، بانکها به دنبال راه اندازی شرکت سرمایه گذاری و بنگاه داریهای مختلف هستند و متاسفانه فقدان بانک مرکزی به معنای واقعی در کشور باعث بی نظارتی و آشوب و رها شدن در عرصه پولی و بانکی شده ست.