حرکتهای دینی با خواست مردم کلید میخورد و اگر همراهی مردم نباشد، مشروطه به اعدام شیخ فضل الله میرسد، نهضت کوفه به عاشورا و الجزایر بعد از دادن یک و نیم میلیون شهید به سکولاریسم و نهضت ملی نفت به کودتا.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- محمد صادق شهبازی*؛ عدالتخواهی عادلانه، ملاک مشروعیت قدرت و حرکتهای اجتماعی است.
متنی از امام حسین (ع) روایت شده که یا مربوط به سخنرانی ایشان در روز عاشوراست یا به روایتی پاسخ ایشان به نامهی کوفیان: «فَتَبّاً لَکُمْ أَیَّتُهَا الْجَمَاعَةُ وَ تَرَحاً حِینَ اسْتَصْرَخْتُمُونَا وَلِهِینَ فَأَصْرَخْنَاکُمْ مُوجِفِینَ سَلَلْتُمْ عَلَیْنَا سَیْفاً کَانَ فِی أَیْمَانِنَا وَ حَشَشْتُمْ عَلَیْنَا نَاراً اقْتَدَحْنَاهَا عَلَى عَدُوِّنَا وَ عَدُوِّکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ إِلْباً لَفّاً عَلَى أَوْلِیَائِکُمْ وَ یَداً لِأَعْدَائِکُمْ بِغَیْرِ عَدْلٍ أَفْشَوْهُ فِیکُمْ- وَ لَا لِأَمَلٍ أَصْبَحَ لَکُمْ فِیهِمْ وَ عَنْ غَیْرِ حَدَثٍ کَانَ مِنَّا وَ لَا رَأْیٍ تَفَیَّلَ عَنَّا فَهَلَّا لَکُمُ الْوَیْلَاتُ تَرَکْتُمُونَا وَ السَّیْفُ مَشِیمٌ وَ الْجَأْشُ طَامِنٌ وَ الرَّأْیُ لَمْ یُسْتَحْصَفْ وَ لَکِنِ اسْتَسْرَعْتُمْ إِلَیْهَا کَتَطَایُرِ الدَّبَى وَ تَدَاعَیْتُمْ عَنْهَا کَتَدَاعِی الْفَرَاشِ.»
«ای جماعت! هلاک شوید و اندوهگین باشید (از غصه بمیرید)! هنگامیکه از ما با اشتیاق کمک خواستید و ما به سرعت به داد شما رسیدیم؛ آنگاه شمشیری را که در دستان ما بود بر روی ما کشیدید و آتشی را که ما بر ضد دشمن ما و شما روشن کرده بودیم، بر ضد ما افروختید. صفبندی واحدی و مجتمعی علیه دوستانتان و دست دشمنان خود شدید.
بدون اینکه آنان بین شما عدالت گستری کرده باشند و شما امیدی به آنان داشته باشید! بدون اینکه خطایی از ما سر زده باشد و نظر ضعیفی داده باشیم. پس وای برشما! ما را رها کردید، درحالیکه شمشیر در غلاف و قلب آرام است (اتفاقی نیفتاده است) و نظر برنگشتهاست. ولی شما به مانند پرواز دستهی ملخها به سمت آنها شتافتید و مانند پروانهای (که به آتش میخورد) فروافتادید» (تحف العقول: ۲۴۱-۲۴۰).
۱- حرکتهای دینی با خواست مردم کلید میخورد، اگر همراهی مردم نباشد این حرکتها آغاز نمیشود و یا بعد از شروع متوقف میشود. مسئولیت اصلی بیش و پیش از همه با مردم است. رهبران دینی، وقتی مردم در صحنه هستند با سرعت عمل میکنند. اگر مردم همراهی نکنند، یا در مقابل حرکتهای دینی بایستند، این حرکتها شکست میخورد و این همراهی نکردن گاهی میتواند حرکت را به ضد خودش و اهدافش تبدیل کند. باید تا اخر در صحنه ماند وگرنه مشروطه به اعدام شیخ فضل الله میرسد، نهضت کوفه به عاشورا و الجزایر بعد از دادن یک و نیم میلیون شهید به سکولاریسم و نهضت ملی نفت به کودتا.
۲- عدالتگستری و یا امید داشتن به عدالتگستری، شرط اعتماد به حرکتهای اجتماعی و ملاک مشروعیت قدرت است. اگر کسی دادگستری حقیقی و بدون ظلم ندارد، نباید پشت او حرکت کرد؛ ممکن است کسی داد عدالتخواهی بدهد، اما عملش ظلم باشد، یا اخلاق عدالتخواهی را رعایت نکند، یا به قصد کسب قدرت و جذب قلوب مردم عدالتخواهی کند، یا در حوزه خصوصی خود به عدالت فردی و شخصی توجه نکند، یا برای تحقق عدالت و اهداف دینی برنامه و ایده دقیقی نداشته باشد، نباید کنار چنین افرادی ایستاد. در روایات میگوید بدترین ظلم این است که کسی ظلمش را عدل بپندارد. پس هم عدالتخواهی و عدالت گستری ملاک مشروعیت است هم ا. باید عدالت در خود این حرکت رعایت شود. مدعی عدالتخواهی که با دشمن مرزبندی نمیکند، دم انتخابات پیدایش میشود، تحقیق نمیکند، خودنمایی میکند عدالت ندارد. اما به بهانه ضعف علمداران یا قدرت یا حرکت، نمیتوان عرصه را خالی کرد.
۳- لازمه پیش بردن حرکتهای اجتماعی، عدالتخواهی و عدالتگستری است که عدالت را در فرآیند و عناصر برپادارندهاش عدالت کند، لازم است مردم هم در این عدالت فردی و جمعی دقت کنند، هم بر تصمیمات، نظرات و ایدههای حرکت و ضعف و قوت آن نظارت کنند. عدالتخواهی اگر با عقلانیت و معنویت همراه نشود، به ضد خودش تبدیل میشود.