همایشی تحت عنوان آسیب اجتماعی و خودکشی در راز و جرگلان خراسان شمالی برگزار شد و در آن سعی شد بار دیگر مشکلات زنان به فراموشی سپرده شود و این قشر وارد حاشیه دیگری شوند.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو از بجنورد؛ مرگ انسان در هر شرایطی و به هر شکلی میتواند بسیار ناراحت کننده باشد. از دست دادن هر فرد که سرمایه گذاری فراوانی برای او شده و بناست سالها در کشور به فعالیتهای مختلف مشغول باشد، یقینا باعث از دست رفتن سرمایه اجتماعی بزرگی است.
بخشی از این مرگها در اثر انواع بیماری اتفاق میافتد؛ تعدادی بر اثر حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله؛ بخشی به علت کهولت سن؛ در ایران تعداد قابل توجهی در تصادفات و سوانح رانندگی و بخش کوچکی از آن تعداد نیز بر اثر خودکشی رقم میخورد.
حال میخواهیم به یک برنامه اجرا شده در استان خراسان شمالی رجوع کنیم. همایش «پیشگیری از آسیبهای اجتماعی با محوریت خودکشی» که طی روزهای گذشته در شهرستان راز و جرگلان برگزار شد. این برنامه با سخنرانی افراد مختلفی مانند معاون اداره کل بهزیستی خراسان شمالی، داستان دادگستری رازوجرگلان و یکی از علمای اهل تسنن به اجرا در آمد.
اما در این برنامه چه گذشت و چه آماری ارائه شد؟ علی اکبر صحرانورد، معاون اداره کل بهزیستی خراسان شمالی اقدام به خودکشیهای انجام شده در سال ۹۶ در این شهرستان را ۷ مورد اعلام کرد که ۴ نفر از این افراد آقا و سه نفر خانم بودند.
صحرانورد ادامه داد: در سال ۹۷ نیز ۴ نفر اقدام به خودکشی کردند که یک نفر آقا و سه نفر خانم بودند.
به عبارتی در این شهرستان برای یک جامعه آماری اندک چنین همایش بزرگی صورت میگیرد. اما کار به اینجا ختم نمیشود. برای این آمار حداقلی رسانهها پای کار آمده و آنچنان تیتر میزنند که گویی یک فاجعه عمیق به وقوع پیوسته. سخنرانها نیز سعی در تشریح علل خودکشی میکنند.
ماجرا به سمت حقوق زنها میرود. به عنوان نمونه در همین جلسه صحرانورد ازدواج اجباری در سنین پایبن، مشکلات خانوادگی و مسائل زناشویی را از مهمترین دلایل اقدام به خودکشی در این شهرستان عنوان میکند.
خال محمد آخوند سرفراز از علمای اهل تسنن منطقه جرگلان نیز با اشاره به آمار بالای خودکشی در بین زنان ترکمن بر تحصیل زنان تاکید میکند و میگوید: دختران و زنان با جدیت به فکر تحصیلات خود باشند. اگر جلوی ترک تحصیل و تربیت دختران گرفته شود و آنان بتواند حق خودشان را بگیرد هرگز خودکشی نخواهد کرد.
ماجرا به کل از موضوع خودکشی خارج شده و وارد بحث حقوق زنان میشود. نکته جالب آن است که در همین آمار حداقلی نیز حداقل ۵۰ درصد افرادی که اقدام به خودکشی کرده اند از آقیان بوده اند. حال چرا باید صرفا موضوعات زنان مطرح و از سوی رسانهها بلد شود؟
نکته قابل توجه دیگر اصل برگزاری چنین همایشی است. طبق اخبار منتشره از سوی مسئولان بهزیستی، در سال ۹۷ تمام افرادی که در خراسان شمالی اقدام به خودکشی کرده اند نجات یافته اند. درواقع حتی یک نفر نیز در سال گذشته جان خود را از دست نداده، اما با این حال این موضوع سر دست مسئولان قرار میگیرد.
اما میشود برخی اولویتهای دیگر را به مسئولان یادآوری کرد. طی ۵ ماه نخست سال ۹۸، ۸۱ نفر در سوانح رانندگی در خراسان شمالی جان خود را از دست داده اند. بخش قابل توجهی از این حوادث در جاده بجنورد-گرگان که معروف به جاده مرگ است اتفاق افتاده. آیا برگزاری همایش و اقدام برای بهبود این جاده نباید در اولویت مسئولان استان باشد؟
همچنین به آمار قتل در استان میتوان اشاره کرد. طی نیمه اول سال ۹۸، ۱۵ نفر جان خود را بر اثر قتل از دست داده اند. در سال گذشته نیز ۶ نفر بر اثر این اتفاق جان باخته بودند. آیا این موارد از خودکشی بی ارزشتر است؟
مسئولان پمپاژ ناامیدی نکنند محسن نجفی، معاون مطالبه گری بسیج دانشجویی خراسان شمالی با اشاره به برگزاری این همایش میگوید: در چنین شرایطی که استان با چالشهای بسیار جدی مواجه است چرا باید چنین همایشی برگزار شود؟ به نظر میرسد شورای سیاست گذاری این برنامهها رویه خود را تغییر دهند؛ زیرا این موضوع به هیچ عنوان اولویت اصلی ما نیست.
نجفی برخی اغراض سیاسی را پشت پرده برگزاری این همایشها میداند و ادامه میدهد: وقتی فردی از مجموعا ۱۱ خودکشی نتیجه میگیرد که سن پایین ازدواج مشکل اساسی بانوان استان است چه نیتی دارد؟ جالبتر آن که نیمی از این ۱۱ نفر را آقایان تشکیل میدهند.
معاون مطالبه گری بسیج دانشجویی خراسان شمالی خاطرنشان میکند: به نظر میرسد هدف دیگر این برنامهها پمپاژ ناامیدی باشد. خودکشی مسئله مهمی است، اما چنین اقدامات و برنامههایی صرفا تزریق ناامیدی در بین مردم است. آن هم وقتی بدون کار کارشناسی و بر اساس ذهنیتها علت تراشی کرده و خودکشی را به مسائل نادرست مرتبط کنیم.
در حقیقت موضوعات اجتماعی فرصت خوبی برای به حاشیه کشاندن مطالبات اساسی است. وقتی میشود با یک همایش و به سادگی اولویتها و خواستههای بانوان یک استان را تغییر داد، چرا به سمت اجرای برنامههای عمیق برویم؟ به نظر میرسد این اقدامات بیشتر برای مظلومیت نمایی و تغییر در اولویتها برنامه ریزی شده باشد. مشتری این دست اتفاقات نیز در داخل و خارج کشور کم نیست.
استفاده ابزاری از بانوان و مظلومیت آنها فرصت خوبی را برای به حاشیه کشاندن معضلات اساسی مهیا کرده است. چندی پیش نیز دختری که خودکشی کرده بود، با نام «دخترآبی» در رسانههای مطرح شد و حواشی فراوانی را به وجود آورد. آیا بلد سازی برخی مشکلات بانوان خراسان شمالی و ربط دادن آن به مسئله خودکشی در راستای به حاشیه راندن مطالبات اساسی مردم است؟