مقصر این آلودگی همانهایی هستند که در طول این سالها باید مترو و بی. آر. تی راهاندازی میکردند، اما نکردند، تاکسیها و اتوبوسها را نوسازی میکردند، اما خواب ماندند، کارخانهها را از شهر دور و نو میکردند، اما به خودشان زحمت ندادند.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، سالهاست که با فرارسیدن فصل سرما رنگ آسمان به رنگهای تیره متمایل و نفسها از آلودگی هوا تنگ میشود، در این ایام همیشه شاهد همان هشدارهای تکراری هستیم، «از خانه خارج نشوید»، «از تردد غیرضروری بپرهیزید»، «فعالیت بدنی سنگین در فضای باز انجام ندهید» و در نهایت کار به تعطیلی مدارس کشیده میشود.
پاسخ به اینکه چرا هر سال همین وضعیت تکرار میشود ساده است، چون برای کاستن از این وضع ناگوار نه تنها کاری نکردهایم بلکه علیرغم تجربه شهرهای دنیا در بهتر کردن اوضاع، انگار ما یک تیم از محققان را به کشورهای خارجی موفق در کاهش آلودگی هوا فرستادهایم تا تحقیق کنند آنها چه کاری برای کاهش آلودگی هوا کردهاند و ما دقیقاً همان کار را انجام ندهیم!
به گزارش ایسنا، درمان این روزهای آلوده در شش محور مشخص است، توسعه سریع مترو، تاسیس خطوط بی. آر. تی، ترویج دوچرخهسواری، نوسازی تاکسیها، کاهش دوره زمانی تست معاینه فنی و دور کردن صنایع آلاینده از محدوده شهری؛ ولی در کرج هیچکدام از این کارها را به درستی انجام ندادهایم و هر سال وقت را کشتهایم و نهایت تدبیرمان در زمان آلودگی فقط به تعطیلی مهدها، پیش دبستانیها و دبستانهای نوبت صبح و بعداز ظهر ختم شده است.
کرج نه مترو دارد نه بی. آر. تی، شهری هم نیست که دوچرخهسوار در آن به راحتی تردد کند، از طرف دیگر بیش از ۷۵۰ هزار خودرو در این کلانشهر ثبت پلاک شده در حالی که خیابانهایش فقط ظرفیت ۳۵۰ هزار خودرو را دارد؛ همچنین ۱۳ هزار تاکسی دارد که ۴ هزارتای آن فرسوده شده و باید از رده خارج شود، اما برنامهای برای این کار تعریف نشده، حدود ۶۰۰ اتوبوس هم دارد که تعداد زیادی از آنها کارخانه تولید دود هستند، همه اینها با هم ۶۸ درصد آلودگی کرج را به خود اختصاص دادهاند.
صنایع هم که آنقدر مشکل دارند که آلایندگی و فرسودگی فعلاً برای کسی موضوعیت ندارد، از معاینه فنی هم که بگذریم وقتی همین روزهای آلوده ماشینهای زیادی را میبینیم که همچون هواپیما ردی از دود پشت سر خود بر جا میگذارند، پس میماند همان تعطیلی مهدها و مدرسهها.
پس در نهایت باید گفت که مقصر این آلودگی همانهایی هستند که در طول این سالها باید مترو و بی. آر. تی راهاندازی میکردند، اما نکردند، تاکسیها و اتوبوسها را نوسازی میکردند، اما خواب ماندند، کارخانهها را از شهر دور و نو میکردند، اما به خودشان زحمت ندادند و شهر را جوری توسعه میدادند که بتوان دوچرخه هم سوار شد، اما لزومی ندیدند؛ علیایحال این روزها عمیق نفس نکشید شاید باد وزید و هوا تمیز شد.