حکومتهای مستبد دنیا، هدفشان این است که مردم سیاسی نباشند؛ اما حکومتی که میخواهد به دست مردم اداره شود، مگر میشود که مردمش و بخصوص جوانان سیاسی نباشند؟!
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- رامین مرادی؛* در زمان سلطنت پهلوی و ماقبلتر درزمان رضاخان قلدر هر اتفاقی که در مملکت میافتاد جز یک قشر اندک هیچ کسی اظهار وجود و واکنشی نسبت به آن مسائل نشان نمیداد و هیچ جایگاهی برای اظهارنظر و رساندن مطالبات نیز برای آن قشر اندک وجود نداشت، اکثریت مردم در لاک خود فرورفته بودند و کاری به دنیای سیاست و مسائل داخل وخارج نداشتند، در این زمان کشورهای مستعمر به راحتی تمامی منابع نفتی و دیگر منابع ارزشمند کشور را به تاراج می بردند وهمینطور سران مملکت نیز بریز بپاشها و فسادهای زیادی داشتند، و عمومیت جامعه هم تنها نظاره گر این موارد بودند و تنها به یک نماز خواندن و قرآن خواندن در کنج خانه بسنده میکردند.
این نشان از آن بود که مردم آن زمان مفهوم اسلام واقعی، اسلام مبارزه با ظلم، استکبار، تزویر و... را نفهمیده بودند.
اما همان اندک افرادی که همواره در صحنهها حاضر و اثرگذار هم بودند، تغییر اساسی را در زمان محمدرضا خان رقم زدند و انقلابی با مبانی کاملا اسلامی با شعار آزادی، استقلال و جمهوریت اسلامی به راه انداختند؛ همان اندک اشخاص تمامی ملت را از خواب بیدار کرده و علیه نظام حاکم شوریدند و نیز پس از سالها مبارزه به پیروزی رسیدند.
اما بعد از گذشت ۴۰ سال از آن انقلاب شکوهمند و با پشت سرگذاشتن بلایا و فتنهها به مسئلهای مهم برخوردیم که میبایست تقویت شود و آن مساله همان بصیرت سیاسی در بین قشرعام است که حتی در بین جوانان و دانشجویان یاهمان خونهای تازه جریان یافته در رگ نظام مقدس جمهوری اسلامی دیده میشود.
همان طور که خداوند در قرآن به ما دستور داده است (کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ) یعنی اینکه مردم برشما نوشته شده که مبارزه کنید، اما مبارزه علیه چه چیزی؟ مبارزه علیه تزویر، دورویی و علیه مشرکان و مستکبران و... مردم باید بر عملکردهای مجلس و دولت نظارت کامل داشته باشند و این مهم است و نباید نسبت به آن بی تفاوت باشند، اما اگر بی تفاوت باشند و خود را از این فضاها دور کنند اسلام و انقلاب به سمت تباهی خواهد رفت که آن زمان فرصت طلبان و منفعت طلبان امور مملکت را بدست گرفته و برمردم حاکم خواهند شد، سیاست یک مورد ارثی نیست که مال دولت باشد، یا مال مجلس باشد، یا مال افراد خاصی باشد.
سیاست معنایش همین وضع آن چیزهایی است برای اداره یک کشور. همۀ اهالی این کشور در این معنا حق دارند. همگان از همه اقشار حق دارند در سیاست دخالت بکنند. دین اسلام یک دین سیاسی است، یک دینی است که همه چیزش سیاست است، حتی عبادتش.
اتفاقاتی که اخیرا در کشور رخ داده است، مسئله تصویب یکسری لوایح که دولتمردان نهادهای گوناگون را تحت فشار قرار داده و حتی چندین مرتبه به جایگاه، ولی فقیه حمله کرده اند، باید قابل توجه اقشار عام وخاص باشد که چرا اینچنین اتفاقهایی براحتی در کشور باید رخ دهد.
و، اما اصل صحبتم با دانشجویان، این قشر فرهیخته است؛ چرا دانشجویان سراسر کشور بی تفاوت از کنار برخی مسائل میگذرند؟ آینده این کشور از آن همه ما جوانان است و ما هستیم که باید برای آینده مان تصمیم بگیریم و تلاش کنیم. همانطور که خداوند در قرآن فرموده اند سرونوشت هیچ قومی تغییر نمیکند جز اینکه خودشان بخواهند؛ کشوری که جوانانش سیاسی نباشند، اصلاً در باغ مسائل سیاسی نباشند، مسائل سیاسی و جریانهای سیاسی دنیا را نفهمند و تحلیل درستی نداشته باشند، مگر چنین کشوری میتواند از طریق مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند؟!
حکومتهای مستبد دنیا، هدفشان این است که مردم سیاسی نباشند؛ مردم درک و تحلیل و شعور سیاسی نداشته باشند. اما حکومتی که میخواهد به دست مردم اداره بشود؛ مگر میشود که مردمش و بخصوص جوانان دانشجو و غیردانشجو غیر سیاسی باشند؟! عالِمترین عالِمها و دانشمندترین دانشمندها را هم، اگر مغز و فهم سیاسی نداشته باشند، دشمن براحتی همه آنها را گول خواهد زد و ما باید این را درک کرده و بفهمیم.
رامین مرادی-دبیر تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.