با گذشت حدود ۱۰ سال از آغاز عملیات اجرایی پتروشیمی در استان فارس هیچ کدام نه پیشرفتی داشته و نه به اشتغالزایی کمک کرده است.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ استان فارس با پهنه وسیع و پهناوری که دارد همواره بستری برای طرحهای دولتی و خصوصی بوده است. یکی از طرحهایی که از سال ۱۳۳۷ در کشور آغاز شد، فعالیتهای پتروشیمی بود که در استان فارس هم، با توجه به نیاز مجتمعهای پتروشیمی به گاز طبیعی به عنوان ماده اولیه (خوراک) مورد استقبال واقع شد.
استهبان، فسا، داراب، جهرم و فیروزآباد، کازرون و ممسنی از جمله شهرهایی هستند که در این استان پیشرو شدند، ولی عدم امکان احداث این طرح ها نه تنها موجب محروم شدن بیشتر این استان از طرح های مناسب جایگزین شده، بلکه کشور را از این توقف های چندین ساله متضرر کرده است. چرا که در کشورهای پیشرو در صنعت پتروشیمی، نه تنها این صنعت را در مناطق مختلف پخش نمی کنند، بلکه سعی می کنند طرح ها را به صورت متمرکز در کنار دریا بسازند. حالا استان فارس به بیابانهای فنس کشی شدهای تبدیل شده که بعد از گذشت چندین سال بلاتکلیفی، در انتظار گوشه چشمی از مسئولان هستند.
موضوع صدور مجوز احداث پتروشیمی در استان فارس در سال ۱۳۸۶ توسط هیئت وزیران، با هدف توسعه صنعتی استان فارس و با تعهد تأمین خوراک از خط اتیلن مرکز در شهرهای فیروزآباد، فسا، جهرم، داراب و استهبان و مشارکت بخش خصوصی مورد تأیید قرار گرفت؛ اما همگی آنها یک مشکل مشترک و اساسی دارند و آن هم عدم تامین آب و خوراک پایدار است. برای این منظور هم عملیات اجرایی خط لوله اتیلن مرکز در سال ۱۳۹۰ کلید خورد تا انتقال گاز اتان از پالایشگاه پارسیان به مجتمع پتروشیمی فیروز آباد و انتقال اتیلن به مجتمعهای پتروشیمی جهرم، فسا، داراب و استهبان جهت تامین خوراک اولیه آنها صورت بگیرد.
کارشناسان این موضوع معتقدند که بیشتر این طرح ها، به نوعی دارای تعریف غیر کارشناسانهای از نظر محیط زیستی و اقتصادی است. آنها میگویند طرحهای پتروشیمی استان فارس در صورت راه اندازی در مجموع سالانه نیازمند ۳۳ میلیون متر مکعب آب هستند و این حجم از آب برابر با مقدار آب مصرفی ۴۵۲ هزار نفر در سال است. این درحالیست که کمبود آب در منطقه و اولویت مصارف شرب و کشاورزی نسبت به مصارف صنعتی، روز به روز بیشتر احساس میشود.
پتروشیمی داراب
طرح احداث پتروشیمی داراب همراه با ۳ پتروشیمی جهرم، فسا و فیروزآباد در سال ۱۳۸۶ به تصویب رسید و کلنگ این پروژه در سال ۱۳۸۶ با وعده بهره برداری آن در ۴ سال به زمین خورد. بنا بود خوراک داراب از خط لوله اتیلن مرکز تامین شود و ظرفیت تولید سالانه ۳۰۰ هزار تن پلیاتیلن برای آن پیش بینی شده بود؛ اما به گفته فرماندار داراب تا سال ۹۶ هزینهای بالغ بر ۱۰۰ میلیارد تومان برای این پروژه هزینه شده و حاصل آن طی ۱۰ سال تنها چند عدد سوله و دیوارکشی و فنسکشی بوده است.
کارشناسان دلیل اصلی عدم پیشرفت این طرح را تعریف آن در منطقهای کمآب عنوان میکنند که با خشکسالی دست و پنجه نرم میکند. به همین علت، مجری پروژه اعلام کرده است که قصد انتقال پتروشیمی داراب به عسلویه را دارد. هرچند که این جا به جایی به مزاج مسئولان شهری و استانی خوش نیامده و با اجرای آن مخالف هستند. البته جمعی از مردم داراب هم در تجمعی در تیرماه ۹۶ مقابل فرمانداری این شهرستان، خواهان تجدید نظر قرارگاه خاتم الانبیاء برای متوقف کردن و تعطیلی ساخت ۴ پتروشیمی استان فارس بویژه پتروشیمی داراب شدند.
اما به گفته کارشناسان مهمترین مانعی که سبب شده است این پتروشیمی به یکی از طرحهای غیرفعال پتروشیمی ایران تبدیل شود، تعریف آن در منطقهای نامناسب از لحاظ تامین آب و خوراک پایدار است. وابستگی خوراک این مجتمع به پتروشیمی فیروزآباد با پیشرفت فیزیکی کمتر از ۱۳ درصد از یک طرف و خشکسالی و بحران آب در سراسر استان فارس، مسائلی نبوده و نیستند که با اعتراض نمایندگان مجلس یا مسئولان شهری و استانی مرتفع شود.
در همین راستا رضا انصاری، نماینده مردم داراب در مجلس با اینکه به خشکسالی و بحران آب در شهرستان داراب و تاثیرات منفی آن بر بخش کشاورزی این شهرستان اذعان دارد؛ اما احداث پتروشیمی در شهرستان را نیز ضروری میداند. با توجه به نیاز این واحد به حدود ۳ میلیون متر مکعب آب در سال معلوم نیست در شرایطی که بخش کشاورزی این منطقه از نبود آب رنج میبرد، چگونه قرار است آب مورد نیاز پتروشیمی داراب تامین شود!
آنطور که از شواهد پیداست این طرح بدون توجیه اقتصادی باید به عسلویه منتقل شوند، اما برخی نمایندگان فارس این انتقال را یک موضوع امنیتی قلمداد کرده و پتروشیمیهای فارس را ناموس این استان دانسته اند!
پتروشیمی جهرم
وعده احداث پتروشیمی جهرم هم از سال ۸۶ و همزمان با اعلام پایان مطالعات طرح خط لوله اتیلن مرکز داده شد. بعد از ۲ سال کلنگ احداث این پتروشیمی به زمین زده شد و بهره برداری از آن طی ۴ سال به مردم جهرم وعده داده شد. با وجودی که در اردیبهشت سال ۸۷ ابراهیم پور، مدیر طرحهای شرکت ملی صنایع پتروشیمی از آغاز عملیات اجرایی این طرح در همان سال خبر داد، اما آغاز احداث این واحدها با یکسال تاخیر و همزمان با دور دوم سفر هیئت دولت دهم به استان در اردیبهشت سال ۸۸ و با وعده اشتغال ۲ هزار نفری به صورت رسمی اعلام شد.
این پتروشیمی در تیرماه سال ۱۳۹۰ به عنوان یکی از شرکتهای زیرمجموعه شرکت مادر تخصصی ملی صنایع پتروشیمی از سوی سازمان خصوصی سازی قابل واگذاری اعلام شد؛ اما مورد رغبت بخش خصوصی قرار نگرفت و در فهرست ۲۰ شرکت پتروشیمی بدون مشتری باقی ماند. همچنین سهام این پتروشیمی با وجود عرضه مجدد در بازار فرابورس خریداری نداشت.
سوالی که پیش میآید این که پیشرفت فیزیکی کمتر از ۱۲ درصد در طول ۱۲ سال برای طرحی که به طور متوسط کمتر از ۴ سال زمان برای احداث نیاز داشت، با چه بهانههایی قابل توجیه است؟
پتروشیمی استهبان
پتروشیمی استهبان هم از مجتمعهای پتروشیمی تعریفشده در مسیر خط لوله اتیلن مرکز است که با ظرفیت تولید سالانه ۱۰۰ هزار تن اتیلن وینیل استات (EVA) در زمینی به مساحت ۲۳۶ هکتار، همزمان با سایر طرحهای پتروشیمی خط لوله اتیلن مرکز در اردیبهشت ۱۳۸۸ کلنگزنی شد.
حجم آب مورد نیاز برای پتروشیمی استهبان در صورت راه اندازی برابر با ۳ میلیون مترمکعب در سال (معادل ۸ میلیون لیتر د. ر. شبانه روز) است که این مقدار آب میتواند آب مورد نیاز ۴۰ هزار نفر در شبانه روز را تامین کند. این حجم زیاد آب مصرفی مشکلاتی را برای تامین آب شرب و کشاورزی منطقه به وجود آورده و همه این عوامل باعث شده بعد از چندین سال مرحله احداث پتروشیمی استهبان به تاخیر بیفتد و حتی سخن از جابجایی آن به میان آید.
جالب توجه است اینکه به گفته مرضیه شاهدایی، مدیر وقت طرحهای شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران در سال ۹۳، پتروشیمی استهبان حتی مجوز احداث هم ندارد.
پتروشیمی فیروزآباد
در شهرستانی همچون فیروزآباد که در آن تامین آب مورد نیاز شهروندان با مشکل رو به رو است، ۱۲ سال پیش و در پی صدور مجوز احداث پتروشیمی در استان فارس، محل احدات طرح اُلفین چهاردهم یا همان پتروشیمی فیروزآباد فارس از بندر عسلویه به فیروزآباد تغییر کرد. این پتروشیمی که قرار بود عهدهدار تبدیل اتان پالایشگاه گاز پارسیان به گاز اتیلن به عنوان خوراک سایر پتروشیمیهای استان باشد، پس از گذشت ۱۰ سال و با پیشرفتی کمتر از ۱۳ درصد، عملا به یکی از طرحهای غیرفعال پتروشیمی کشور تبدیل شده است.
یکی از مشکلات اصلی پتروشیمی فیروزآباد و سایر پتروشیمیهای استان فارس، پراکنده بودن این پتروشیمیها عنوان شده که سبب شده احداث این مجتمعها از نظر اقتصادی به صرفه نباشد.
به عنوان تنها یکی از هزینههای جانبی ایجاد شده، میتوان به احداث خط لوله اتیلن مرکز اشاره کرد. طول خط لوله انتقال گاز اتان از پالایشگاه گاز پارسیان به مجتمع پتروشیمی فیروزآباد ۲۴۰ کیلومتر و طول خط لوله انتقال گاز اتیلن از مجتمع پتروشیمی فیروزآباد به مجتمعهای پتروشیمی جهرم، داراب، فسا و استهبان ۳۱۰ کیلومتر است که سرمایه گذاری ساخت این خط لوله ۲۸۵ میلیون دلار برآورد شده است. بر اساس یک برآورد دیگر، هزینه انتقال خوراک از عسلویه یا پارسیان به فیروزآباد، حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان بوده است که این مسئله باعث شده است که سرمایهگذاران این طرحها رغبتی به تکمیل پروژهها نداشته باشند.
با همه این مشکلات از شهریور ماه ۱۳۹۶، همزمان با شدت گرفتن موضوع تامین آب طرحهای صنعتی به ویژه پروژههای پتروشیمی، سهامداران طرح پتروشیمی اتیلن فیروزآباد با انجام مطالعاتی به این جمعبندی رسیدند که برای بالا رفتن ضریب تولید و بهره برداری اقتصادی طرح، آن را از فیروزآباد به سواحل خلیج فارس در عسلویه منتقل کنند، ولی اردیبهشت سال ۹۷ عضو کمیسیون انرژی مجلس از منتفی شدن انتقال پتروشیمی فیروزآباد به عسلویه خبر داده و گفته است که وزارت نفت یک میلیون و ۳۰۰ هزار تن اتان را برای این پتروشیمیها تامین میکند تا در پتروشیمی مادر فیروزآباد تبدیل به اتیلن شوند.
پتروشیمی ممسنی
پتروشیمی ممسنی هم در سال ۱۳۸۶ با شعار توسعه شهرستان ممسنی و کاهش بیکاری کلنگ زنی شد؛ اما بعد از ۱۰ سال بدون هیچ پیشرفتی به صورت زمین خالی باقی مانده است. برای اجرایی و کامل شدن نیاز به حدود ۵۰۰ میلیون دلار داشت که البته هرگز مدیران پروژه و مسئولان، موفق به جذب چنین سرمایهای نشدند. حتی واگذاری سهام شرکت ملی پتروشیمی به هلدینگ خلیج فارس نیز نتوانست موانع بر سر راه این پتروشیمی را برطرف کند.
پتروشیمی فسا
پتروشیمی فسا نیز مثل دیگر طرحها بدون پیشرفت محسوسی، رها شده در دستان بی رحم فراموشی است. مشکل فسا دقیقا شبیه به دیگر طرح هاست؛ یعنی تعریف آن در منطقهای که همواره با بحران بیآبی مواجه بوده است. جای تاسف است که پیشرفت فیزیکی ۱۲ درصدی این مجتمع در فنس ودیوار کشی و ساختمانسازیهای جزئی خلاصه میشود.
آنچه محسوس است اینکه پتروشیمیهای استان فارس هیچ کدام نه پیشرفتی داشته و نه به اشتغال زایی در شهرها کمک کردند. نه از لحاظ مالی باری از دوش کارگران برداشته و نه از نظر محیط زیست برای این منطقه مناسب بوده اند. تنها چیزی که در این پروژهها چشم را خراش میدهد، زمینهایی بی نام و نشان و بدون استفاده است که با صرف هزینههای بسیار و بدون توجه به زیر ساخت های محیطی استان، باعث امید مردم شدند.