عضو مرکزیت حزب کارگزاران میگوید: عرصه سیاست خارجی هیجان را برنمیتابد و باید با عقل رفتار کرد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، احد نقیبزاده در روزنامه سازندگی نوشت: «هفته گذشته در مجلس شورای اسلامی برخی نمایندگان در واکنشهای تندی از اظهارات محمدجواد ظریف درباره مذاکره با آمریکا انتقاد کردهاند. آنها معتقدند که باتوجه به ترور شهید سردار سلیمانی طرح این اظهارات نوعی خیانت محسوب شده و نباید دیگر بعد از این اقدام آمریکا، به هیچ عنوان و در هیچ سطحی با آمریکا مذاکره کرد. ترور شهید سردار سلیمانی و از دست رفتن شخصیتی مسلط به مباحث منطقه همچون ایشان خسران بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران بود. مسئلهای که بدون شک و بهطور حتم باید با واکنش و پاسخ جمهوری اسلامی ایران مواجه میشد که این اقدام در حمله موشکی به پایگاه عینالاسد صورت گرفت و خسارات وارده به آمریکاییها در این حمله هر روز بیش از روز گذشته توسط خود آنها گزارش میشود؛ بنابراین نه کسی منکر اهمیت شخصیت شهید سلیمانی است و نه از خون او گذر شده و کوتاهی صورت گرفته است.
در کنار این مسئله ارتباط ایران با دنیای بیرون از مرزها بهخصوص غرب است. باید بهخاطر داشت که دیپلماسی مفاهیم خود را دارد و موضوع مذاکره بین کشورها به شهادت یا کشته شدن افراد و یا حتی بروز و ظهور جنگها و درگیریهای نظامی ارتباطی ندارد. این مهم تنها به خواست و توافق طرفین باز میگردد. اساسا ضایعهای حتی در سطح جنگ مانع دیپلماسی نمیشود و از این به بعد نیز با حفظ اهمیت خطوط قرمز جمهوری اسلامی در مباحث مختلف در صورت تغییر در رویههای طرف مقابل در روند چانهزنی و مذاکره، مسئله و ماهیت و اصل موضوع «امکان مذاکره» پا برجا است. در نتیجه آقای ظریف حرف بیمنطقی نزده است. در صورتی که آمریکا به تعهدات خود عمل کند، میتوان به مذاکره بازگشت. دیپلماسی زبان خود را دارد و همواره نیز بر اساس اصول خود توانسته تا تنشها را کاهش دهد. مجلس باید مرکز تعقل باشد نه نقطه ثقل رفتارهای احساسی. باید از رفتارهای احساسی از قبیل: حمله به وزیر امور خارجه در این شرایط حساس دوری کرد».
درباره این یادداشت گفتنی است: اولا مبنای مذاکره احترام به طرف مقابل و موجودیت اوست. در واقع گفته میشود مذاکره نقطه مقابل تخاصم و منازعه است؛ بنابراین وقتی طرف مقابل در اقدامی صددرصد تروریستی، فرمانده نظامی ارشد شما را که مهمان رسمی کشور ثالث بوده، مورد هدف قرار میدهد، در واقع به مذاکره شلیک کرده است و اگر کسی یا کسانی با این وجود بگویند باید به مذاکره ادامه داد، در واقع به طرف مقابل پاداش و دستخوش داده و او را به ارتکاب رفتار خصمانه بیشتر تشویق کردهاند.
فقدان خط قرمز، در ادامه میتواند تشجیع حریف و تحقیر طرفی که به هر قیمت دم از مذاکره میزند، منجر شود. چنانکه از سوی ترامپ و پمپئو دیدیم.
ثانیا باید متذکر شد که عنوان رفتار هیجانی اتفاقا بیش از هر کسی فریبنده شیدائیان مذاکره با شیطان بزرگ و توافق با اوست به خاطر داریم که چگونه دنبال جشن خیابانی بودند و چگونه با هیجان تمام از فتحالفتوح بزرگ قرن، توافق بزرگ قرن و... دم میزدند؛ و حال آنکه امتیازات نقد فراوان به آمریکا داده و وعدههای فاقد ضمانت دریافت کرده بودند. به همین دلیل نیز، ریلگذاری تحریمهای شدیدتر (ویزایی، آیسا و کاتسا) در همان دولت اوباما آغاز شد و دولت وقت آمریکا، از دادن ویزا به نماینده ایران در سازمان ملل (ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور) خودداری کرد.