به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، صبح فردای ۱۳ دی‌ماه، وقتی خبر شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی میان مردم پیچید، فضای سنگینی بر جامعه حاکم شد، دیگر اشک‌ها برای جاری شدن اجازه نمی‌گرفتند. حتی آن‌هایی که کاری به کار انقلاب نداشتند، غم رفتن سردار را روی سینه‌شان حس کردند. اختیار اشکمان را که به دست گرفتیم، همه یک چیز می‌خواستیم، انتقام. اما چطور می‌شد پاسخ ابرقدرتمندترین جنایتکار تاریخ را داد؟
پاسخ این سؤال را مردم می‌دانستند، وقتی چنان شکوهمند در تشییع سردار حاضر شدند، به همه دنیا گفتند که اگر حاج قاسم ثمره انقلاب باشد، ما یک قدم هم از آرمان‌های آن کوتاه نمی‌آییم. چنین شد که مشت‌های گره کرده و فریاد‌های هماهنگ انتقاممان، سوخت موشک‌هایی شد که چشم عین الاسد را درآورد و مقدمه‌ای شد برای پایان حضور شوم آمریکا در منطقه.
ما مردم ایران در این امتحان هم سربلند شدیم، اما امتحان دیگری مانده که اگر در آن پیروز شویم، می‌توان امیدوار بود جبهه اقتصادی را هم از دست دشمن خارج کنیم، نه تنها دشمن خارجی، بلکه از دست تمام مغز‌های پوسیده‌ای که راه پیشرفت را جز در مذاکره با غرب نمی‌بینند و به کلی ظرفیت جوانان در پیشرفت ایران را فراموش کرده‌اند.
راه تغییر وضع موجود جز از طریق انتخابات نیست و این پوسیده مغزها، چون می‌دانند شکستشان حتمی شده، مردم را از تأثیر رأی‌شان در تعیین سرنوشت خود مأیوس می‌کنند. اما ملت شریف ایران فراموش نکرده برای به دست آوردن همین حق تعیین سرنوشت چه خون دل‌ها که نخورده و چه خون‌ها که به پایش نریخته است.
برای تغییر وضعیت موجود، مجلس شورای اسلامی که محل قانون‌گذاری است بایستی قوی باشد؛ این قوی شدن ۲ رکن دارد:
۱. یک رکن آن وقتی است که مجلس شورای اسلامی با رأی بالایی تشکیل شود این مجلس آن وقت قوی خواهد بود و به پشتوانه مردم می‌تواند جلوی زورگویان خارجی و کجروی‌های داخلی بایستد. ما مردم ایران با همان بصیرتی که در تشییع سردار سلیمانی با حضورمان از خود نشان دادیم و نتیجه‌اش را دیدیم، در این زمینه هم شرکت فعالی خواهیم داشت، تا با مجلس قوی، کشور قوی بسازیم و حتی اگر از خیلی چیز‌ها ناراضی باشیم، برای ایران هم که شده شرکت می‌کنیم.
۲. دومین رکن مجلس قوی و اراده‌مند برای تغییر وضعیت موجود، انتخاب نمایندگان لایق و شجاع است، آن نماینده‌ای که از حرف زدن علیه فلان قدرت خارجی هم می‌ترسد، لایق نمایندگی این مردم شجاع نیست. خلاصه آنکه نماینده ما تا می‌تواند باید شبیه حاج قاسم باشد، که هم شجاع بود، هم مرد عمل، هم مرد خدا.
همه این‌ها که شد، می‌شود امیدوار بود که تغییر را ببینیم. در این اثنا مسأله اقتصاد خیلی مهم است، مسأله فرهنگ هم خیلی مهم است. مسأله تقویت علمی و پیشرفت هم خیلی مهم است، اما اساس همه این‌ها مسأله انتخابات است. انتخاب ما اگر یک انتخاب قوی و درست و عمومی باشد، همه این مشکلات به تدریج حل خواهد شد که این نشان‌دهنده اهمیت انتخابات است.
پاسخ این سؤال را مردم می‌دانستند، وقتی چنان شکوهمند در تشییع سردار حاضر شدند، به همه دنیا گفتند که اگر حاج قاسم ثمره انقلاب باشد، ما یک قدم هم از آرمان‌های آن کوتاه نمی‌آییم. چنین شد که مشت‌های گره کرده و فریاد‌های هماهنگ انتقاممان، سوخت موشک‌هایی شد که چشم عین الاسد را درآورد و مقدمه‌ای شد برای پایان حضور شوم آمریکا در منطقه.
ما مردم ایران در این امتحان هم سربلند شدیم، اما امتحان دیگری مانده که اگر در آن پیروز شویم، می‌توان امیدوار بود جبهه اقتصادی را هم از دست دشمن خارج کنیم، نه تنها دشمن خارجی، بلکه از دست تمام مغز‌های پوسیده‌ای که راه پیشرفت را جز در مذاکره با غرب نمی‌بینند و به کلی ظرفیت جوانان در پیشرفت ایران را فراموش کرده‌اند.
راه تغییر وضع موجود جز از طریق انتخابات نیست و این پوسیده مغزها، چون می‌دانند شکستشان حتمی شده، مردم را از تأثیر رأی‌شان در تعیین سرنوشت خود مأیوس می‌کنند. اما ملت شریف ایران فراموش نکرده برای به دست آوردن همین حق تعیین سرنوشت چه خون دل‌ها که نخورده و چه خون‌ها که به پایش نریخته است.
برای تغییر وضعیت موجود، مجلس شورای اسلامی که محل قانون‌گذاری است بایستی قوی باشد؛ این قوی شدن ۲ رکن دارد:
۱. یک رکن آن وقتی است که مجلس شورای اسلامی با رأی بالایی تشکیل شود این مجلس آن وقت قوی خواهد بود و به پشتوانه مردم می‌تواند جلوی زورگویان خارجی و کجروی‌های داخلی بایستد. ما مردم ایران با همان بصیرتی که در تشییع سردار سلیمانی با حضورمان از خود نشان دادیم و نتیجه‌اش را دیدیم، در این زمینه هم شرکت فعالی خواهیم داشت، تا با مجلس قوی، کشور قوی بسازیم و حتی اگر از خیلی چیز‌ها ناراضی باشیم، برای ایران هم که شده شرکت می‌کنیم.
۲. دومین رکن مجلس قوی و اراده‌مند برای تغییر وضعیت موجود، انتخاب نمایندگان لایق و شجاع است، آن نماینده‌ای که از حرف زدن علیه فلان قدرت خارجی هم می‌ترسد، لایق نمایندگی این مردم شجاع نیست. خلاصه آنکه نماینده ما تا می‌تواند باید شبیه حاج قاسم باشد، که هم شجاع بود، هم مرد عمل، هم مرد خدا.
همه این‌ها که شد، می‌شود امیدوار بود که تغییر را ببینیم. در این اثنا مسأله اقتصاد خیلی مهم است، مسأله فرهنگ هم خیلی مهم است. مسأله تقویت علمی و پیشرفت هم خیلی مهم است، اما اساس همه این‌ها مسأله انتخابات است. انتخاب ما اگر یک انتخاب قوی و درست و عمومی باشد، همه این مشکلات به تدریج حل خواهد شد که این نشان‌دهنده اهمیت انتخابات است.
ارسال نظرات