به گزارش گروه سیاسی
خبرگزاری دانشجو، آقای روحانی روز یکشنبه گفت: در مورد FATF نظر دولت و مجلس مشخص بود و همه اقدامات اجرایی را انجام داد و لوایح چهارگانه از جمله دو لایحه پالرمو و CFT را نیز به تصویب رساند. قصد دولت، اعلام تصمیم جدی نظام در مبارزه با پولشویی و جرائم سازمان یافته و تامین مالی تروریسم بود.
وی افزود: تلاش ما این بود اجازه ندهیم علیرغم این که پیشتاز مبارزه با پولشویی و مقابله با تروریسم هستیم، توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی به عنوان ناقض این اقدامات معرفی بشویم.
روحانی گفت: در هر حال FATF، عدم تصمیم جمعی خارج از اختیار دولت و مجلس را بهانه قرار داده و مصوبهای خلاف مصالح ملت ایران صادر کرد که همانگونه که انتظار میرفت موجب خرسندی آمریکا شد و توجیهگر تشدید تحریمهای ظالمانه و غیرانسانی خواهد بود، اینک وقت آن است که آنها که بهانه به دست آمریکا دادهاند، پاسخگوی موضعگیری غیرکارشناسانه خود باشند.
این سخنان در حالی است که همزمان رئیس بانک مرکزی تاثیر FATF بر اقتصاد ایران را رد کرد. همتی گفته است: در شرایط تحریمی کنونی، مخالف پیوستن به FATF هستم. اصلا در حال حاضر کاملا تحریم هستیم و تجارت ما بر اساس FATF نیست که ورود ایران به لیست سیاه آن بخواهد برای ما مشکل درست کند.
وی افزود: واقعیت این است که امروزه بسیاری از مبادلات خارجی، پولی و مالی را با روشهای غیرتحریمی انجام میدهیم. از این نظر، بودن و نبودن FATF تاثیر زیادی در اقتصاد ندارد و اگر همه تمرکز را بر روی FATF بگذاریم شاید خیلی چیزها را از دست بدهیم.
درباره اظهارات آقای روحانی چند سوال مهم مطرح است: ۱- چرا همکاری پنهانی با FATF بدون اطلاع مجلس و امضای اکشن پلن آن و سپس اجرای ۳۹ بند از ۴۱ مطالبه FATF، کمترین نقشی در کاهش تحریمها نداشت بلکه بر آنها افزود و حتی موجب لو رفتن برخی راههای دور زدن تحریمها شد؟ ۲- چرا FATF با متهمان اصلی پولشویی و حمایت مالی از تروریسم (آمریکا، برخی کشورهای اروپایی، عربستان و رژیم صهیونیستی) کمترین برخوردی نمیکند و بر عکس، مبارزهکنندگان با پولشویی در تروریسم را هدف اقدامات مقابلهای خود قرار داده است؟ یعنی مثلا تفاوت رفتار ایران با عربستان و رژیم صهیونیستی درباره مقابله یا حمایت از تروریسم معلوم نیست؟!
۳- آقای روحانی به واسطه واگذاری امتیازهای یکطرفه به آمریکا و اروپا در برجام کدام بهانه را از آنها گرفت و کدام تضمین را دریافت کرد که اکنون با نقض رسمی توافق از سوی آمریکا و نقض عملی آن توسط اروپا طرف است و تحریمها چند برابر شده، اما او (روحانی) نمیتواند همین توافق یکطرف را به هم بزند؟ آیا واقعا بهانهای از دست دشمن گرفته شده یا بهانه دست او دادهاند؟
۴- چرا آقای روحانی برخلاف واقعیتهای کارشناسی اصرار دارد به فضاسازی روانی دشمن ضریب دهد و بیتدبیریها و بیکفایتیهای دولت خود را پشت لولویی به نام FATF پنهان کند؟ او با این اظهارات خود، دنبال گرفتن بهانه از دست دشمن است یا تشویق او به بهانهجویی؟! یعنی مثلا اگر آمریکا درباره قدرت نظامی و توانمندی موشکی ما بهانهجویی کرد، باید به خواست او تمکین و قدرت خود را واگذار کنیم؟ این گرفتن بهانه از دست دشمن است یا تسلیم شدن در برابر خواست او؟