
اشعاری از حسین عبدی در «صدای درخت ها»
کتاب «صدای درخت ها» نوشته حسین عبدی، دربردارندۀ ۵۷ قطعه شعر در موضوعات مختلف است و در قالب غزلیات، مثنوی و رباعی سروده شده است.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «صدای درخت ها» (مجموعه شعر) نوشته حسین عبدی، دربردارندۀ ۵۷ قطعه شعر در موضوعات مختلف است و در قالب غزلیات، مثنوی و رباعی سروده شده است.
حسین عبدی درباره کتاب حاضر بیان کرده است: این مجموعه که با قریب به ۶۰ شعر همراه است از سال ۷۶ تا ۹۱ سروده شده و اغلب موضوعاتی آیینی، انقلاب و دفاع مقدس و اجتماعی را شامل میشود.
اشعار این کتاب بیشتر در سبک کلاسیک و در رباعی، مثنوی و غزل گفته شدهاند. این اثر در واقع دومین مجموعه شعر من بعد از کتاب شعر «صدای بومی یک مرد» است که هر دو آنها برای گروه سنی بزرگسال سروده شدهاند که به نظرم این مجموعه اخیر «صدای بوم یک مرد» دارای پختگی است به این دلیل که در «صدای بوم یک مرد» که سرودهای من در سالهای ۶۵-۷۲ است بیشتر شعرها تحت تاثیر هیجانات دوران جوانی بودهاند.
به گفته نویسنده، «صدای درخت ها» یکی از غزلیات این کتاب است که عصاره تمام آن چیزی است که در این اثر مد نظر داشته؛ این غزل دارای مضمون خداجویی و توحیدی است.
در بخشی از کتاب «صدای درخت ها» (مجموعه شعر) میخوانیم:
روی دست خاک، نعش آسمانی مانده است
در دل پیر زمین، داغ جوانی مانده است
خواب بودیم و کسی از کوچههای ما گذشت
بر زمین، رد عبور کهکشانی مانده است
خانهها از عشق و گل خالیست، اما باز شکر
لااقل در سفرههامان تکه نانی مانده است
این زمان، افسوس! آرشها اساطیری شدند
روی دست کودکان تیر و کمانی مانده است
چشمه آوازهای آسمانی خشک شد
کو؟ مگر جز زنجره، آوازهخوانی مانده است؟
بوی مرگ از خوابهایم برنمیخیزد هنوز
در دل خاکسترم آتشفشانی مانده است
حسین عبدی درباره کتاب حاضر بیان کرده است: این مجموعه که با قریب به ۶۰ شعر همراه است از سال ۷۶ تا ۹۱ سروده شده و اغلب موضوعاتی آیینی، انقلاب و دفاع مقدس و اجتماعی را شامل میشود.
اشعار این کتاب بیشتر در سبک کلاسیک و در رباعی، مثنوی و غزل گفته شدهاند. این اثر در واقع دومین مجموعه شعر من بعد از کتاب شعر «صدای بومی یک مرد» است که هر دو آنها برای گروه سنی بزرگسال سروده شدهاند که به نظرم این مجموعه اخیر «صدای بوم یک مرد» دارای پختگی است به این دلیل که در «صدای بوم یک مرد» که سرودهای من در سالهای ۶۵-۷۲ است بیشتر شعرها تحت تاثیر هیجانات دوران جوانی بودهاند.
به گفته نویسنده، «صدای درخت ها» یکی از غزلیات این کتاب است که عصاره تمام آن چیزی است که در این اثر مد نظر داشته؛ این غزل دارای مضمون خداجویی و توحیدی است.
در بخشی از کتاب «صدای درخت ها» (مجموعه شعر) میخوانیم:
روی دست خاک، نعش آسمانی مانده است
در دل پیر زمین، داغ جوانی مانده است
خواب بودیم و کسی از کوچههای ما گذشت
بر زمین، رد عبور کهکشانی مانده است
خانهها از عشق و گل خالیست، اما باز شکر
لااقل در سفرههامان تکه نانی مانده است
این زمان، افسوس! آرشها اساطیری شدند
روی دست کودکان تیر و کمانی مانده است
چشمه آوازهای آسمانی خشک شد
کو؟ مگر جز زنجره، آوازهخوانی مانده است؟
بوی مرگ از خوابهایم برنمیخیزد هنوز
در دل خاکسترم آتشفشانی مانده است
لینک کپی شد
گزارش خطا
۱
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.