محمدحسین لطیفی کارگردان سینما و تلویزیون گفت: یک زمانی ما وقتی کار میکردیم سقف آن ۴۰ درصد بودجه فیلم از آنِ بازیگران فیلم بود و ۶۰ درصد بقیه فیلم، الان رسیده به ۷۰ درصد و برخی از جاها ۷۵ درصد برای بازیگران است.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، خبرگزاری تسنیم با محمدحسین لطیفی کارگردان سینما و تلویزیون درباره پشت پردهها و وضعیت نابسامان و آزاردهنده شبکه نمایشخانگی به گفتگو پرداخته است که مهمترین بخشهای آن در ادامه از نظرتان میگذرد.
- واقعیت این است که رسانه خانگی اگر نیاز نبود اتفاق نمیافتاد. شما درست اشاره میکنید خدا رحمت کند سیدکمال طباطبایی با پیشنهاد ایشان و حمایتهایی که آن زمان آقای معماریان در پخش داشتند یک سه وجهی با من ایجاد شد و تصمیم گرفتیم یک سریال خانگی را شروع کنیم و به ما حامد عنقا اضافه شد و بحمدالله دو فصل "قلبیخی" را ساختیم. همزمان "قهوه تلخ" هم که برای تلویزیون ساخته شده بود به واسطه مسائلی که پیدا کردند زودتر از ما وارد بازار شدند. اما اولین تولید شبکه نمایشخانگی، همان "قلبیخی" به شمار میرود. من از همان موقع هم میدانستم اگر شروع کنیم و آگاهانه و درست ادامه ندهیم میتواند آفتهایی داشته باشد. چرا میگوییم رسانه خانگی؟ ما تلویزیون جمهوری اسلامی ایران شبکههای مختلف داریم، اما یکسری سلایق دیگر هم هست، باید رقابت هم ایجاد شود.
- ما شبکههای خصوصی نداریم، به همینخاطر خیلی خوب است که ما وارد این عرصه بشویم و هنوز هم باقی بمانیم و تلاش و کار کنیم. البته آسیبها کم هم نبوده است! رسانه خانگی باعث شده محملی ایجاد شود یکسری از بازیگران که صحبت میکنیم میگویند ما رسانه میآییم، اما تلویزیون نمیآییم! دلایل خودشان را دارند و در رسانه رقمهایی داده شده که کل بازار تولید را مقداری متشنج کرده است.
- جامعه متأسفانه به سمتِ خوبی در طول سالهای گذشته و اخیراً نرفته است، یعنی تجملگرایی زیاد شده و آنهایی هم که نمیتوانند تجملگرایی را لذتش را ببرند آرزویشان شده است. یک زمانی میگفتند در سینمای هند، شاه و قصرها و لباسهای آنچنانی بود و مردم فقیر بودند، چون مردم دنبال رویاها و آرزوهایشان هستند. مجموعههایی که امروز میبینید، به این سمت هدایت میشود و میگویند مردم از این نوع کارها خوششان میآید و دنبال آرزوهایشان هستند.
- آیا منِ فیلمساز موظف هستم چنین خوراکهایی را به این جامعهای که مقداری حالش خوب نیست، بدهم یا نه؟ شاید جامعه امروز خیلی چیزها بخواهد، اما من میتوانم تلطیفش کنم و شرایط و خانهها، زندگیها و هزینههای آنچنانی در آن ایجاد کنم، اینها جزو آرزوهای یکسری جوان میشود که بعد از مدتی غمباد میگیرند و حالشان بد میشود؛ ما متوجه نیستیم که ما مکرراً چنین صحنهها و محتواهایی را در معرض نگاهش قرار میدهیم. شاید او طالب چنین موقعیتهایی باشد، اما آیا منِ فیلمساز هم باید به او این محتواها را نمایش دهم؟ سرجایش چرا.
-ای کاش که الان با هم صحبت میکنیم من بازیگر سریال "آقازاده" نبودم و راحتتر حرف میزدیم. در این سریال هم خانههای آنچنانی میبینیم، اما داریم آن را نفی میکنیم نویسنده و کارگردان این کار را میکنند. کاری که سر و شکل دارد و بیننده هم دنبالش میکند. به نظرمن خیلی رضایت در قسمت اول وجود داشت، اینطوری نبینیم تعداد مخاطبمان آنقدر است چه ربطی دارد. نتیجه کار چیست؟ میزان رشد بازیگرانت چقدر است؟ شاید بازیگر آن سریال، بدترین بازی عمرش را دارد، اما این تصویر و کار را مردم میبینند.
- بگذارید در وهله اول من خودم از ملت ایران عذرخواهی کنم، من دو فصل "قلب یخی" ساختم برای فصل سوم، به دلایلی که چهار قسمت آخر سانسورها خیلی سنگین شد و حالم از آن بخشها بد شد، مشکلاتی برای من بهوجود آمد با سرمایهگذار، چون آگاه به مجموعه کارهای ما نبودند؛ من معتقدم که تهیهکننده خیلی مهم است و برخی اوقات پول حرف اول را نمیزند و تهیهکننده میزند. شرایط تهیهکننده ما شرایطی بود که باید تن میدادند و من مجبور شدم کنار بروم.
- قرار ما این بود که دوستِ من سامان مقدم این کار را ادامه دهد، رفتند همه چیز را تغییر دادند و فقط یک نام را نگه داشتند. مردم مقداری ناراحت شدند؛ در تمام دنیا همینطور است فصل اول را یک کارگردان میسازد و فصلهای بعدی را کارگردانهای دیگر؛ پس من خودم را زیاد مقصر نمیدانم من شرایطی داشتهام کار را تا فصل سوم رساندهام و کار را تحویل شخص دیگری دادهام. اما آنها آمدند حرکت دیگری کردند یعنی همان حرکت غلطی که امروز اتفاق میافتد، آنجا هم سریع گفتند فیلمنامه که مهم نیست برویم چند بازیگر معروف بیاوریم و تا دلتان بخواهد آوردند. آن موقع متحمل هزینه ۵ و نیم میلیاردی شدند، که خیلی هزینه بالایی بود. الان بخواهیم همان پول را بدهیم ۴۵ میلیارد هزینه است نسبت به زمانهای که داریم و ضرر کردند، نفروختند و مردم ندیدند.
- خیلی سخت است این را میگویم، اگر قرار است نظارتی باشد معتقدم نظارت پدرانه باشد. نظارت به این معنا نیست وزارتخانه گوش همه را بپیچاند. با شیوه تنبیهی هیچوقت جواب نداده و با شیوه تشویقی کار جلو میرود.
- من دوست دارم برای سلیقههای مختلف، گونههای نمایشی در شبکه نمایشخانگی عرضه شود، اما این سلایق مختلف، نیاز به عرضه با استاندارد هم دارند.
- نکته اینجاست که داریم فاصله میگیریم از استاندارد سینما و آرام آرام ذائقه بیننده را عوض میکنیم. ما حق این که وقتِ بیننده را به بطالت بگذرانیم نداریم و این یعنی کمفروشی و بیمعرفتی. من اگر میتوانم با ۳۰ دقیقه این کار را بکنم چرا به ۹۰ دقیقه رساندم. من میگویم یکمقدار کمفروشی!
- الان به گونهای شده که میگویند تولید این مجموعه بدون بازیگر، فلان هزینه را دارد. بازیگر را بعداً به توافق میرسیم؛ یک زمانی ما وقتی کار میکردیم سقف آن ۴۰ درصد بودجه فیلم از آنِ بازیگران فیلم بود و ۶۰ درصد بقیه فیلم، الان رسیده به ۷۰ درصد و برخی از جاها ۷۵ درصد برای بازیگران است و ۲۵ تا ۳۰ درصد به کیفیت و کارگردان و نویسنده و فیلمبردار و صحنه و گریم میرسد. آن آدم میگوید من برای بازیگران پول میدهم و بقیه عوامل برایشان مهم نیست.
- فکر نکنیم فقط بازیگر میتواند کاری را بالا ببرد، بازیگر مکمل است و به لحاظ توانایی و محبوب است به دیده شدن بیشتر کار کمک کند.
- دست کسانی که درست کار میکنند و هزینه بالایی هم دارند، اما محاسبه دارند و این کارهاند، میبوسم؛ ما خودمان میدانیم برخی از این سرمایهها چگونه آمده است.
- من اعتراضِ واقعیام به مجموعهای است که موظف به نظارت در جامعه است. در خودِ آمریکا حق ندارید برخی از جملات را بگویی و دیالوگها را بیاوری! البته در آنجا هم کودکان و نوجوانان طوری تربیت شدهاند که میگویند فلان فیلم یا سریال را نباید ببینند و برای سنشان ساخته نشده، نمیبینند. اینجا برعکس است ۱۶ سال به پایین نبینید اتفاقاً میبینند.
- مواردی بوده که درِ باغِ سبزی به من نشان دادند که هرچه میخواهید در اختیارتان است، اما خوشبختانه من اینطور کار را بلد نیستم و در چنین کارهایی که هرچه میخواهند بدهند حاضر نمیشوم. چرا که میدانم این یعنی در پشتِ آن کار خبری است! با عدم ذکر نام میگویم پروژههای سنگین گفتند فلانی این کار را شروع کنیم اینطور کارها پشت آن بخور بخور است. پروژهای ۱۲۰، ۲۰۰ میلیارد و تعریف از ابتدا معلوم است عدهای منتظرند آن پشت، کاری کنند.
- من میایستم سریال مقبول و سینمایی درست کار میکنم یا در نمایشخانگی با قصهای میآیم که نیاز به این نباشد که ۱۵ استار و بازیگر معروف بگذارم که هزینهاش بالا برود؛ و با هزینه استاندارد و منطقی کار را جلو ببریم و داستان داشته باشیم حتماً بیننده هم تماشاگرش میشود.
- من معتقدم سازمان سینمایی نباید از مسئولیتی که دارد فرار کند. این فرار مقداری کملطفی است. تلویزیون خودش به عنوان یک رقیب است. اگر بخواهید این رقابت را از بین ببرید کار خوبی نیست.
- بگذاریم این رقابت وجود داشته باشد! نمایندگانی در شورای پروانه ساخت و نمایش قرار دهید که بستههای تشویقی تلویزیونی در اختیارشان قرار بگیرد تلاش بیشتری کنند این مسیر روز به روز زیباتر شود و هر روز کار خوب ببینیم. مردم کار خوب را از بد تشخیص میدهند.
- به کسانی پروانه بدهید که این کارهاند و هرکسی رسیده با شرایط ویژهای و رفتید جلو و سال گذشته پروانه دادهایم. اکثراً ساخته نشده است؛ بنابراین ایجاد بیکاری برای بچههای ما میکند و سرمایه مشخص دارند و پول مشکوک ندارند.
- باید شرایط تنبیهی برای مجموعهای که نیمهکاره رها میشود، لحاظ کنند؛ حداقل نیمی از کار را ساخته باشند و کار مجوز نمایش بگیرد.