حسن روحانی خطاب به وزیر جهاد کشاورزی و وزیران کشور، نیرو، میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، رییس سازمان حفاظت محیط زیست و استاندار قزوین دستور داد تا از باغات قزوین حراست شود.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری بنا به اهمیت باغستان قزوین به عنوان یک میراث ملی که تخریب آن پیامدهای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی فرا استانی دارد، گزارشی را در اینباره تهیه کرده است. این گزارش به استحضار رئیس جمهور رسید و وی خطاب به وزیر جهاد کشاورزی و وزیران محترم کشور، نیرو، میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، رییس سازمان حفاظت محیط زیست و استاندر قزوین دستور داد تا از باغات قزوین حراست شود.
پس از نابودی باغستان سنتی قزوین در پهنه شمالی آن در دهههای ۵۰ و ۶۰، در حال حاضر روندهای اقتصاد سیاسی شهری بهسمتی نابودی پهنه شرقی باغستان عمل میکند. اینک، حفاظت از باغستان سنتی به یکی از موضوعات چالشی در استان قزوین بدل شده است.
۱. مهمترین عوامل زوالِ باغستان سنتی قزوین
عامل اصلی تخریب باغستان در حال حاضر اقتصاد سیاسی زمین شهری است. تا زمانی که تولید رانت از طریق تغییر کاربری زمین ممکن است، صاحبان اراضی از راههای قانونی و غیرقانونی، روابط رسمی و غیررسمی، مذاکرات علنی یا پشت پرده تغییر کاربری اراضی باغستان را رقم میزنند. عوامل درجة دوم و فرعیِ تخریب باغستان موارد زیر است:
کمبود آب آتشسوزیهای مکرر پروژههای غیرضروریِ جادهکشی و تعریض جادهها داخل محدودة باغستان تضعیف سازمانیابی سنتی باغداران رشد کالبدی شهر قزوین بهسمت باغستان
۲. تحلیل
در عوامل درجه دوم نیز نقش دستگاههای اجرایی و نهاد برنامهریزی در سطح استان قابل ردیابی است: کمبود آب معلولِ مسدود کردن کانالهای آب در جریان رشد شهر، برداشت آب از بالادستِ رودخانهها توسط شهرداری برای آبیاری پارک جنگلی، برداشت آب توسط ویلاها در بالادست، و پایینرفتنِ بستر رودخانهها بهعلتِ برداشتِ ماسه توسط بهرهبرداران خصوصی، … است. آتشسوزیهای عمدی در باغستان بهانگیزة اخذ تغییر کاربری و آتشسوزیهای غیرعمدی بهعلت رهاشدگی باغاتِ کنارِ جادهها توسط مالکان است که خود عمدتاً معلولِ پیدا شدنِ انگیزة زمینفروشی است. توسعه جادهها در داخل باغستان نیز انگیزة زمینفروشی را در مالکان باغاتی که کنار جاده قرار میگیرند ایجاد میکند. آتشسوزیها عمدتاً در کنار جادهها رخ میدهند. در تضعیف نهاد اجتماعی باغستان نیز مدیریت شهری نقش دارد. از سالها پیش دلالان، کسانی که باغ را بهانگیزة تغییر کاربری میخرند، به جمع باغداران وارد شدهاند. آنها باغدار نیستند، باغها را رها میکنند و از همیاریها و امور مشارکتی باغستان اجتناب میکنند. بهعلاوه شهرداری میتواند با کنترلی که بر توزیعِ آب حاصل کرده است، در سازمانِ اجتماعی باغستان اختلال ایجاد کند.
۳. راهکار حفظ و احیاء باغستان
ممنوعیت تغییر کاربری: هر گونه تغییر کاربری در حاشیه یا عمق باغستان در هر کمیسیونی (نظیر کمیسیون ماده پنج) ممنوع شود. همچنین از وارد کردن اراضی حریم شهر به محدودۀ شهر ممانعت شود. اصلاح تقسیم مسئولیت میان بخش دولتی-عمومی و بخش تعاونی-خصوصی: فعالیتهای مربوط به باغستان سنتی شامل سه دسته از اقدامات است: فعالیتهای حیاتی باغستان: فعالیتهایی که بهطور تاریخی و سنتی توسط اهالی باغستان انجام میشده است (هرس درختان، علفزنی، کاشت نهال، دفع آفات، آبیاری، …) مسئولیتهای حاکمیتی و قانونی: مانند ثبت جهانی باغستان، جلوگیری از تغییر کاربری، حفاظت از تنوع زیستی، مبارزه با گونههای مهاجم، جلوگیری از تخریب انهار و برداشت آب در بالادست، تأمین حقآبۀ باغستان. مسئولیتهای حمایتی: نظیر تحقیق در خصوص روشهای دفع آفات و اطفاء حریق. در حال حاضر شهرداری در فعالیتهای حیاتی باغستان ورود کرده است. حکومت محلی باید از فعالیتهای اجرائی در حوزۀ باغستان بهنفع نهاد اجتماعی باغستان (تعاونی باغداران) عقبنشینی کند. دولت در نقشهای نظارتی، حاکمیتی، و نقشهای اجرائیِ غیرقابل واگذاری به حفاظت از باغستان کمک کند. فنسکشی: فنسکشی برای تأمین امنیت باغستان در برابر برخی تخریبها و ممانعت از دزدی محصول روی مرز بیرونی کلِ باغستان ضروری است. فنسکشی در داخل باغستان همچنان ممنوع خواهد بود. مسدود کردن جاده گاز: این جاده برای استفادۀ باغداران و پیادهروی عموم در نظر گرفته شود. تأمین آب: قطع برداشت از آب باغستان در بالادست؛ انتقال آب از تصفیهخانۀ فاضلاب به باغستان سنتی؛ مجوز برداشت از چاههای آب در باغستان. ایجاد باغ اشتراکی: تغییر کاربری اراضی تملک شدة باغستان توسط شهرداری، به هر کاربری دیگری حتی فضای سبز طبق قوانین متعدد از جمله قانون حفظ کاربری اراضی کشاورزی ممنوع است. این ممنوعیت باید محترم شمرده شود و تحت هیچ شرایطی و با هیچ مصوبهای نقض نشود. ادارۀ این باغها به تعاونیای متشکل از عموم مردم شهر سپرده شود. این الگو در برخی کشورها تجربه شده است و از آن با عنوان «باغ اشتراکی» یا «باغ اجتماع» یاد میشود.