جمعیت پایین حمله دشمنان را به دنبال دارد/ رفتار ناشیانه رسانه ملی در نمایش خانواده پر جمعیت

دیناروند روانشناس و محقق حوزه جمعیت با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، گفت: یکی از کار‌هایی که صدا وسیما به عنوان رسانه جمعی میتواند انجام دهد فرهنگ سازی صحیح از طریق محتوا سریال هاست یعنی در سریال‌ها و فیلم‌هایی که ساخته می‌شود دقت شود القای اینکه یک خانواده‌ای که تعداد فرزند بالا داره بد بخت است و مشکلات مالی زیاد دارد صورت نپذیرد الان دقت و توجه مردم بیشتر بر روی مسائل اقتصادی هست و این مسئله تا حد زیادی تمایل افراد به فرزند آوری را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

وی ادامه داد: متاسفانه در سریال‌های ما عموما نشان داده می‌شود آن خانواده‌ای که یک فرزند دارد بسیار مرفه و تحصیل کرده است و آن خانواده‌ای که چهارتا یا بیشتر فرزند دارند همه بی سواد و کارتن خواب و با مشکلات بالای اجتماعی هستند!

دیناروند بیان کرد: خب این‌ها در ذهن مردم خیلی تاثیر می‌گذارد و به مرور باعث فرهنگ سازی غلط می‌شود البته علاوه بر رسانه ملی نیاز هست همه بخش‌های دست اندر کار در موضوع فرهنگ اعم از آموزش و پرورش و کتاب‌های درسی، روزنامه‌ها، حتی تبلیغات در معابر برای اصلاح این فرهنگ برنامه داشته باشند و تلاش کنند.

دیناروند درباره اینکه مشکل بحران جمعیت جنبه اقتصادی دار یا فرهنگی بیان کرد: نگاه به جمعیت یک نگاه چند بعدی است یعنی از جوانب مختلف فرهنگی سیاسی اقتصادی و حتی امنیتی تاثیر می‌پذیرد و آن‌ها را تحت تاثیر قرار میدهد و نمی‌تواند مرز دقیقی قائل شد.

وی ادامه داد: کشوری که جمعیت پایین داشته باشه علی الخصوص جوانان درصد پایینی از ترکیب جمعیتی را تشکیل دهند به سادگی مورد تعرض و حمله دشمنان قرار خواهد گرفت.برای بعضی‌ها جا افتاده خانواده با تعداد فرزند بالا نشان دهنده فرهنگ پایین و زمینه مشکلات اقتصادی است، متاسفانه در کشور ما برای برخی جا افتاده که خانواده اگر تعداد فرزند بالا داشته باشد این نشان دهنده فرهنگ پایین آن خانواده است  یا مثلا تعداد بالا فرزند باعث می شود اقتصاد خانواده و حتی کشور دچار مشکلات اساسی بشود در صورت اینکه دقیقا عکس این مطلب صحیح است و شما می‌بینید این مسئله در کشور‌های غربی کاملا جا افتاده که فرد تا وقتی جوان هست باید تولید نسل انجام بدهد و البته دولت‌ها هم از این قضیه حمایت کامل انجام میدهند چرا که بازوی اولیه اقتصاد یک کشور نیروی کار آن کشور است و هر چی تعداد جوانان یک جامعه بیشتر باشد به تبع آن نیروی کار وسرانه ملی بالاتر می‌رود که باعث رشد و پیشرفت سریع‌تر اقتصاد کشور می‌شود.

این محقق گفت: این‌ها همه در اثر تبلیغات منفی بر علیه جمعیت و فرزند آوری بوده که سال‌ها سازمان‌ها و دستگاه‌های مختلف داخلی و خارجی حتی سازمان بهداشت جهانی با هزینه‌های بسیار بالا انجام داده اند، اما حالا نیاز است که ما در کشور خودمان با توجه به نیاز‌ها و آداب و رسوم ملی این مسئله را حل کنیم.

دیناروند مطرح کرد: در خیلی از کشور‌ها خود این سلبریتی‌ها و ورزشکاران تعداد فرزند بالا دارند و اصلا مشوق بحث فرزند آوری و افزایش جمعیت هستند خب این خودش تاثیر زیادی بر روی جوانان طرفدار اینا‌ها دارد اما متاسفانه در کشور ما به قول شما اصلا این اتفاق نمی‌افتد.

وی با بیان اینکه ترس والدین از عدم رسیدگی و تربیت فرزندان در خانواده‌های پر جمعیت ناشی از تبلیغات غلط است اضافه کرد: شما وقتی قدیمی‌تر‌ها را نگاه میکنید همه ۶-۷ فرزند به بالا داشتند مشکلی هم عموما در بحث تربیت پیش نمی‌آمد قدیمی‌ها میگفتند فرزند اول را درست تربیت کن بقیه فرزندان خودشان تربیت می‌شوند، چون این بچه اول الگوی بقیه قرار می‌گرفت، در حقیقت بچه‌ها کنار والدین در تربیت خواهر‌ها و برادر‌های خود دخیل بودند امروز علم روانشناسی می‌گوید وقتی فرزند دوم خانواده به دنیا می‌آید به نحوی در فرزند اول در قبالش محبت و مسئولیت ایجاد کنید، این‌ها همه خود جنبه تربیتی دارد و باعث میشود این کودک دلسوز متعهد و مسئولیت پذیر بار بیاد این دو وجه دارد هم کمکی است برای پدر و مادر هم باعث میشود کودک تجربه تربیتی کسب کند و فرزند خودش را بهتر تربیت کند.

وی در پاسخ به این سوال که دولت و مجموعه‌های حاکمیتی چه نقشی در حل بحران جمعیت میتوانند داشته باشند اظهار کردند:به نظر من برای اینکه یک چیزی فرهنگسازی بشه نیاز هست که پشتوانه اجرایی حقوقی پیدا کند و این یعنی باید مصوب و تبدیل به قانون شود.

 

دیناروند تصریح کرد: متاسفانه بحث جمعیت در کشور ما هملا هیچ متولی ندارد به خاطر همین است که یا کاری در این حوزه انجام نمی‌شود یا حتی اگر یک تصمیم خوب هم گرفته و اجرایی می شود در عمل آسیب‌های زیادی دارد که مشخص است به آن‌ها فکر نشده
مثلا در همین دولت مرخصی زایمان از ۴ ماه به ۹ ماه افزایش یافت خب این اتفاق خوبی بود، اما در عمل باز نقاط ضعف بسیار داشت مثلا خانومی که مرخصی زایمان میرفت اطمینان مداشت که بعد از ۹ ماه اگر به سرکار برگردد شغل یا سمتش را هنوز دارد یا از دست میدهد، یا مثلا در این ۹ ماه با عناوین مختلف اینقدر از حقوق این خانوم کم میشود که گاهی تصمیم میگیرند قبل از اتمام دوران مرخصی به سر کار باز گردند، یا مثلا همین نقص قوانین در حمایت از مادرانی که در دوران شیرهی به فرزندان خود قرار دارند، یا بحث عدم حمایت بیمه‌ها از مادران یا زوج‌هایی که مشکلات نازایی دارند این‌ها همه گویاست که یک مرجع برای رسیدگی به مشکل جمعیت در کشور وجود ندارد.