بی تردید، مدیران و برنامه سازان رسانه ملی، آنگاه می توانند نقش خود را در زمینه فرهنگسازی برای تحقق سیاست جمعیتی نظام اسلامی بهخوبی ایفا کنند که خود درباره این سیاست جدید متقاعد شده و درباره آن به شناخت و باور قلبی رسیده باشند
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو،الهام معین قفقازی-«میزان تولد کشور در پایان سال ۹۸ نمایانگر رشد جمعیت به کمتر از یک درصد است ». شورای عالی انقلاب فرهنگی با ارائه گزارشی ضمن بیان این مطلب، بار دیگر زنگ خطر وضعیت جمعیتی کشور را به صدا در اورد. این در حالی است که در بلند مدت براساس پیش بینیهای سال ۲۰۱۰ سازمان ملل متحد در صورت ادامه روند کنونی کاهش باروری بر اساس سناریوی حد پایین، جمعیت ایران تا سال ۱۴۳۰ به حدود ۷۳ میلیون نفر با شاخص سالخوردگی ۵/۳۸ درصد و در سال ۱۴۴۵ به حدود ۶۱ میلیون نفر با شاخص سالخوردگی ۵/۴۷ درصد میرسد و این یعنی در ایندهای نه چندان دور، چیزی حدود نیمی از جمعیت کشور را سالمندان تشکیل خواهند داد. کاهش جمعیت و افزایش سالخوردگان در کشور تبعات جبران ناپذیری از جمله نبود نیروی کار و فعالیت و مهمتر از همه به خطر افتادن امنیت کشور را به دنبال دارد و همین مساله، افزایش جمعیت را به مسالهای مهم و بااهمیت مبدل میسازد.
از اوایل سال ۱۳۹۱ موضوع تدوین «راهبردها و اقدامات ملی مربوط به جلوگیری از کاهش نرخ باروری و ارتقای آن متناسب با آموزههای اسلامی و اقتضائات راهبردی کشور» در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت و در نهایت در اردیبهشت ۱۳۹۱ این راهبردها به تصویب این شورا رسید. بر همین اساس در بند ۱ ماده ۳ آن، «تهیه طرح جامع تولید و اجرای انواع برنامههای آموزشی، پژوهشی، اطلاعرسانی، نمایشی، تبلیغی و ... در رسانههای جمعی به ویژه صدا و سیما و شبکههای استانی آن با هدف گفتمان سازی و ترویج فواید فرزندآوری و تبیین آثار منفی کاهش نرخ باروری، با رعایت شرایط و مقتضیات راهبردی» یکی از اقدامهای ملی متناسب با راهبردهای جلوگیری از کاهش نرخ باروری و ارتقای آن، برشمرده شده است.
در بین رسانههای جمعی به اذعان دکتر فرشته روح افزا معاون فرهنگی اجتماعی زنان در شورایعالی انقلاب فرهنگی، "صداوسیما، بازیگر نقش اول سیاستهای جمعیتی است و حتی گزاف نگفتهایم اگر که مطرح کنیم که تلویزیون به عنوان رسانه ملی تعیین کننده جمعیت ". اما کارنامه صدا و سیما در دهه ۹۰، گویای این مطلب است که این رسانه چندان در این امر موفق عمل نکرده است.
طبق نتایج مرکز پژوهشهای سازمان صدا و سیما، در سالهای اخیر، چند رویداد مهم در عرصه بازنمایی خانواده در این رسانه رخ داده است:
ـ کوچک شدن بعد خانواده: در بیشترِ برنامه های نمایشی، خانواده هایی به تصویر کشیده می شوند که یا فرزندی ندارند، یا حداکثر یک یا دو فرزند دارند.
در سالهای اخیر تعدد سریالهای نمایشیای با خانوادههای تک فرزند و یا بدون فرزند افزایش قابل توجهی داشته است. این در حالیست که از سوی دیگر، خانوادههای پر جمعیت گاها در سریالها، خانوادههایی ناموفق با مشکلات عدیده بسیار و بستری برای معضلات اجتماعی تصویر میشوند.
ـ حذف کودک از موضوع داستان ها و برنامه های نمایشی: در حال حاضر، کمتر برنامه نمایشی وجود دارد که در آن، گره و تعلیق داستان بر محور کودک باشد؛ در سالهای اخیر مهمترین تلاش رسانه ملی در ساخت برنامههایی با محوریت کودکان برای خانوادهها را میتوان برنامه هایی، چون کودک شو و اعجوبهها دانست که در عین انتقاداتی که به انها وارد است، قدم مهمی برای ایجاد گفتمان افزایش جمعیت در کشور است، اما کافی نیست. با توجه به سیاست کاهش جمعیت در طول دو دهه ۶۰ و ۷۰، اقدامات بیشتری برای تغییر این گفتمان نیاز است. گفتمانی که برای ایجاد ان در جامعه باید برنامه ریزی طولانی مدت داشت.
ـ حذف درگیری و اختلاف بچه ها از برنامه های نمایشی: در پی کوچک شدن بعد خانواده ها در برنامه های نمایشی، موضوع اختلاف ها و درگیری های بچه ها در کانون خانواده که نقش مهمی در جامعه پذیر شدن کودکان دارد، از برنامه های نمایشی حذف شد.
ـ کاهش تعداد یا حذف کلی بستگان نسبی از فضای برنامه های نمایشی، در بیشتر فیلم ها و سریال هایی که در سال های اخیر در رسانه ملی پخش شده است، یا بهطورکلی از بستگان نسبی اعم از عمو، عمه، دایی و خاله خبری نیست، یا حداکثر به نمایش یک یا دو نفر از این بستگان بسنده شده است.
در مجموع، رسانه ملی با این بازنمایی از خانواده، اولاً خانواده بدون فرزند یا حداکثر با یک یا دو فرزند را تبدیل به هنجاری پذیرفتهشده کرده است؛ و ثانیاً احساس نیاز به داشتن بستگان نسبی را از بین برده و مردم را متقاعد کرده است که نداشتن عمو، عمه، دایی و خاله هیچ مشکلی برای افراد جامعه ایجاد نمی¬کند؛ درحالیکه ضرورتها و کارکردهای بسیار مهم خویشاوندان برای رشد روحی و عاطفی فرزندان یک خانواده، امروزه کاملاً به اثبات رسیده است. علاوه براین به موارد دیگری نیز میتوان اشاره کرد:
-عدم استفاده درست از ظرفیتهای تبلیغی سلبریتیها در افزایش جمعیت
پدیده سلبریتیسم با گسترش شبکههای اجتماعی به مسالهای همه گیر در تمام جهان تبدیل شده است و به تبع ان در همه جهان از این پدیده استفادههای مثبت و منفی زیادی میشود. رسانه ملی نیز در چند سال اخیر تلاش کرده است با ساخت برنامههایی به اصطلاح تاک شو، چون دورهمی و خندوانه و دعوت از سلبریتیها ضمن فراهم کردن اوقات سرگرم کنندهای برای مخاطبین، از ظرفیت جذب مخاطب انها استفاده کرده و مخاطب بیشتری را با خود همراه کند. در هر حال این افراد به الگوهایی برای مردم و به ویژه نسل جوان تبدیل شده اند؛ الگوهایی که ابعاد مختلف زندگی انها بر عموم جامعه تاثیرگذار خواهد بود. در این بین، اما اغلب این افراد که به برنامههای پربیننده دعوت میشوند یا تشکیل زندگی نداده اند و یا فرزندی ندارند و نهایتا افراد کمی از انها دارای نهایتا یک فرزند هستند. بی شک رسانه ملی با استفاده بهتر از ظرفیت افراد مشهوری که مورد توجه مردم هستند و در عین حال زندگیهای موفق را تجربه میکنند، و همچنین سلبریتیهایی که فرزندانی بیش از یک فرزند دارند قادر است در فرهنگ سازی مقوله افزایش جمعیت نقش پررنگ تری ایفا کند.
-نمایش خانوادههای متمول و زندگیهای تجملاتی
خانههای بزرگ، زندگیهای پرزرق و برق و تجملات بسیار، نمایی از اغلب سریالهای سیما است. بازنماییای که به تدریج چنین شکل زندگیای را به زندگیای معیار و استاندارد تبدیل میکند و طبیعی است که جوانی که تازه خواهان شروع یک زندگی است با تماشای این نوع از زندگیها، توان فراهم ساختن زندگی در خود نمیبیند و جسارت تشکیل زندگی را از دست میدهد.
بی توجهی به سیاستها و راهبردهای مدون
پس از مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، اداره کل خدمات رسانهای مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما با بهره گیری از کارشناسان حوزههای گوناگون، راهبردها، سیاستها و برنامههای رسانه در زمینه افزایش جمعیت را تدوین کرده است. اما در عمل به نظر میرسد در برنامه سازیها، بسیاری از این راهبردها و سیاستها نادیده انگاشته میشود.
دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی استاد حوزه و دانشگاه و مجری تدوین راهبردها و سیاستهای جمعیتی صدا و سیما، راهبردها و سیاستهایی را پیشنهاد میکند که فرایند فرهنگ سازی صدا و سیما در بحث افزایش جمعیت سرعت یابد.
الف) اقناع مدیران و برنامهسازان رسانه ملی درباره سیاست جدید جمعیتی
بی تردید، مدیران و برنامه سازان رسانه ملی، آنگاه می توانند نقش خود را در زمینه فرهنگسازی برای تحقق سیاست جمعیتی نظام اسلامی بهخوبی ایفا کنند که خود درباره این سیاست جدید متقاعد شده و درباره آن به شناخت و باور قلبی رسیده باشند؛ زیرا در غیر این صورت برنامه هایِ تولیدی آنها فقط جنبه سفارشی و دستوری خواهد داشت و اثر چندانی بر مخاطب نخواهد گذاشت. بنابراین، سازمان صدا و سیما در نخستین گام به سوی فرهنگ سازی برای افزایش جمعیت، باید با برگزاری همایش ها و نشست های علمی و تخصصی، مدیران گروههای برنامه ساز، تهیه کنندگان، کارگردانان و پژوهشگران و نویسندگان خود را در این زمینه توجیه کند و به پرسش ها و ابهام های آنها در این زمینه پاسخ دهد.
ب) بهرهگیری از رویکرد القای غیرمستقیم پیام
با توجه به مشکلات گوناگونی که در حال حاضر در زمینه اشتغال، ازدواج، مسکن، تأمین هزینه های زندگی و... در جامعه ما وجود دارد، بهره گیری از پیام های مستقیم در زمینه ضرورت افزایش جمعیت، اثر مثبت چندانی ندارد و چه بسا موجب عکسالعمل های منفی شود. ازاینرو در تبلیغ و ترویج سیاست جدید جمعیتی کشور، باید از روش القای غیرمستقیم پیام استفاده کرد؛ پیام هایی که بیشتر ناظر به آثار و پیامدهای منفی کم شدن زادوولد برای خانواده و اجتماع است.
برخی موضوعهایی که در این زمینه می توان به آنها پرداخت، به شرح ذیل است:
ـ آثار و پیامدهای نامطلوب پیرشدن جمعیت؛ ـ ضرورت وجود ارتباط¬های خویشاوندی (عمو، عمه، دایی، خاله) برای رشد عاطفی فرزندان؛ ـ جایگاه و نقش تعدد فرزندان در جامعه پذیری و توانمند شدن آنها برای مقابله با مسائل و مشکلات؛ ـ آثار و پیامدهای تنها شدن پدر و مادرها در سنین پیری؛ ـ آثار و برکات دنیوی و اخروی تربیت فرزندان صالح؛ ـ نقش فرزندان در افزایش نشاط و سرزندگی خانواده¬ها؛ ـ نقش زایمان و فرزندآوری، در سلامت جسمی و روحی بانوان؛ ـ بررسی مسائل و مشکلات خانوادگی و اجتماعی جوامع غربی که دچار کاهش یا رشد منفی جمعیت شده اند
ج) زمینه سازی برای تسهیل شرایط ازدواج جوانان
برخی اقدام هایی که رسانه ملی در این زمینه میتواند انجام دهد به این شرح است:
ـ فرهنگسازی برای کاستن سطح توقع جوانان و خانوادههای آنان؛ ـ پرهیز از نشان دادن بی دلیلِ خانه ها و زندگی های اشرافی و پرتجمل در برنامه های نمایشی؛ ـ پرهیز از به تصویر کشیدن زندگی زوج های جوانی که برخلاف بسیاری از همسران جوان، نخستین روزهای ازدواج خود را در کمال رفاه و آسایش و بیهیچ نگرانی مالی تجربه می کنند؛ ـ ترویج قناعت و ساده زیستی و دوری از زیادهخواهی و تجمل گرایی، با بهره گیری از قالبهای اثرگذاری همچون فیلم¬ها و سریال-های تلویزیونی؛ ـ برگزاری نشست های کارشناسی درباره دلایل و زمینه های بالا رفتن سن ازدواج؛ ـ برگزاری نشست های کارشناسی درباره پیامدهای بالا رفتن سن ازدواج
در مجموع همیشه تلاشهایی پیرامون افزایش جمعیت در صدا و سیما به صورت جسته و گریخته صورت گرفته است، اما از سازو کار مشخص و مستمری برخوردار نبوده و سال به سال نیز از میزان این کارها کاسته شده است. به نظر میرسد با گذشت زمان، اهمیت این ماجرا در صدا و سیما به فراموشی سپرده و یا کمرنگتر میشود.
اما این نکته را نیز نباید نادیده گرفت که صدا و سیما با وجود انتظارات بسیار و توقعات بیشماری که در عرصههای مختلف به ویژه در بعد تغییر گفتمان جمعیتی از ان انتظار میرود؛ نقش اولی تنهاست. نقش اولی که قادر نیست به تنهایی بار سایر ارگانها و بخشهای کشور در جهت افزایش جمعیت را بر دوش کشد. هر چند رسانه نقش بسیار تعیین کنندهای در تاثیر گذاری فرهنگی و فرهنگ سازی در جامعه دارد، اما به تنهایی کاری از پیش نخواهد برد؛ ان هم در عصری که تعدد رسانههای مختلف موجب کاهش مخاطب رسانههای جمعی ای، چون صدا و سیما شده اند. این نقش اول رسانهای تنها در صورتی قادر به فرهنگ سازی گسترده و اثرگذار خواهد بود که طرحهای حمایتی دولت در جهت افزایش جمعیت رنگ و بوی متفاوتی به خود بگیرد و مساله جمعیت به دغدغه دولت تبدیل شود. علاوه براین تغییر سیاست گذاریهای اموزش و پرورش و وزارت علوم و اموزش اهمیت تحکیم خانواده و افزایش جمعیت در مدارس و دانشگاهها به صدا و سیما کمک خواهد کرد تا با قدرت بیشتری، به وظایف خود در این زمینه عمل کند و راه هموارتری برای تثبیت گفتمان افزایش جمعیت و فرزند اوری، پیش روی خود داشته باشد.
کنترل بهداشت نژادی برای جلوگیری از بیماران شدید ارثی باید باشه. نه انسان های سالم که حالا تو یه روستایی فقیر هم باشه! این برنامه ای که در ایران از همون ابتدا پیاده شد مناسب با سیاست صهیونیستی یهودیان برای گویم های احمق بوده. مرگ بر دجال ها. صد رحمت به نازی ها که ملتشون رو بها می دادند و دنبال تشویق فرزند آوری بیشتر مادران سالم سرزمینشون بودند.
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.