استاد اقتصاد گفت: اگر دولت بورس را به درستی مدیریت و سرمایههای مردم را به سمت تولید هدایت کند حداقل تا یکی دو سال آینده میتوانیم از وقوع برخی مشکلات در اقتصاد جلوگیری کنیم.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو آیا دولت برای ماههای پیش رو برنامهای دارد؟ این سوال مردم از دولتی است که به نظر میرسد بازار و هر آنچه به اقتصاد مربوط است را به حال خود رها کرده است. اگر دولت برنامهای نداشته باشد و همین بی نظمی و بی برنامگی در همهی بخشهای اقتصادی بر سر مردم آوار شود، برداشتن آوار از سر اقتصاد و معیشت مردم برای دولت بعدی به مراتب سختتر از حل و فصل مسائل در حال حاضر میشود. بازار سرمایه با ریزشهای متوالی مردم را از سرمایه گذاری در این بازار ناامید کرده است، سکه از مرز ۱۲ میلیون تومان عبور کرده و نرخ ارز هر روز گرانتر از قبل میشود، خودرو یک شبه آنچنان گران میشود که توانی برای خرید ارزانترین خودرویی که از آن به عنوان ارابه مرگ یاد میشود یعنی همان پراید تولید خودمان! هم باقی نمیماند، اما آقای رئیس جمهور به سرپرست وزارت صمت دستور رسیدگی به وضعیت بازار خودرو میدهد و رئیس بانک مرکزی هم از تدابیری میگوید که مشخص نیست چه زمانی در بازار ارز به کار گرفته میشود. ثبات قیمتها از پایههای اصلی اقتصاد است که میتواند اقتصادی را شکوفا کرده یا به زمین بزند. حسین درودیان؛ اقتصاددان و استاد دانشگاه دراین گفتگوبه چند دغدغه فکری مردم درباره وضعیت اقتصادی کشور پاسخ داده است. بیشتر بخوانید:
بازار سرمایه به هم ریخته و مردم گمان میکنند بهتر است از این بازاری که یک بار تجربه کردند دل بکنند، به نظر شما آیا دولت نباید از مردم برای سرمایه گذاری در بورس دعوت میکرد یا اینکه مدیریت درستی بر بازار سرمایه حاکم نبود؟ سود آوریهای بازار سرمایه در ماههای گذشته که با تبلیغ هدفمند دولت آغاز شد، بسیاری از مردم را به عنوان سرمایه گذاران خرد راهی بورس کرد. سرمایه گذارانی از اقشار و طبقات مختلف اجتماعی که ترجیح دادند از طریق پس اندازها و آوردههای خود سودهای چند صد درصدی کسب کنند و این بار اینها از تورم جلو بزنند. وقتی بورس چنین پالسی به مردم دارد تبعا زمینه کاهش انگیزه تولید و اشتغالزایی را در مردم ایجاد میکند. بورس از دید مردم یک بازار بی دردسر برای کسب سودهای بالا شده بود لذا در مجموع دولت از این منظر که آوردههای مردم به بورس اقتصاد و تولید را تهدید کرد عملکرد قابل قبولی نداشت. هدایت مردم به بازار سرمایه و ایجاد انگیزه در مردم برای سرمایه گذاری در بورس مساله خوب و قابل تقدیری است، اما پیش نیازهای این موضوع باید رعایت میشد که متاسفانه دولت توجهی به آن نکرد. یکی از این اشتباهات دولت که تهدیدی برای اقتصاد بود و اینک برخی از تبعات آن را مشاهده میکنیم، رشد غیر واقعی شاخص بود. دولت میبایست با برنامه ریزی و مدیریت درست بورس رشد شاخص را در حد متعادل نگاه میداشت و سعی میکرد این پیام به جامعه داده نشود که سود آوری قابل توجهی آن هم بدون متحمل شدن زحمتی از طریق بازاری به نام بازار سرمایه به مردم میرسد. دولت در این زمینه در سالی که به نام جهش تولید نامگذاری شده کم لطفی و بی اعتنایی خاصی به خرج داد، به عبارت دیگر با دادن این پیام به مردم تولید را تهدید کرد؛ لذا عملکرد دولت در سال جهش تولید در بازار سرمایه هم از این جهت قابل نقد است که سیاست گذاری دولت در اولین هفتهها و ماههایی که از آغاز سال میگذشت و جهش تولید به تازگی نام سال شده بود معطوف به موضوع رونق و جهش تولید نبود.
چه سیاستهایی باید به کار گرفته میشد که دولت بی توجه به آن چنین وضعیتی را به اقتصاد تحمیل کرده است؟ به نظر بنده وضعیت کنونی اقتصاد ایران حاصل سیاستها نیست، بلکه حاصل فقدان سیاستها است! آنچه امروز بر سر اقتصاد کشور آمده ناشی از تداوم یک الگوی اقتصادی غلط و اصرار دولتها بر اجرای آن است. به این معنا که هیچ گاه برای تبعیت نکردن از این الگو دولتها برنامه ریزی نکردند، الگوی غلط خام فروشی نفت و صدور انرژی به جهان و در ازای آن وارد کردن محصولاتی که امکان ساخت آن در داخل وجود داشت. اکنون که بر اثر تحریمها این الگو مختل شده دولت هیچ الگویی ندارد که جایگزین آن کند و هیچ درمانی برای اقتصاد بیمار کشور ندارد. به هر حال مشخص است که روندی که در اقتصاد بوده و هنوز هم مشاهده میشود محصول فقدان نگاه راهبردی و فقدان مدل جایگزین برای آن مدل چهل ساله اقتصادی است که اینک تحت فشار قرار گرفته، اما دولت راهکار و چارهای برای عبور از این سیاست غلط کهنه ندارد، بنابراین باید گفت اقتصاد امروز ما از فقدان سیاست درست رنج میبرد تا اتخاذ یک سیاست روشن و علمی! بیشتر بخوانید:
متاسفانه عملکرد آقای روحانی زمینههای ناامیدی مردم نسبت به رشد اقتصادی را رقم زده و مردم نگران آینده اقتصادی خانواده و معیشت خود هستند، آیا روند منفی کنونی آیا تداوم خواهد داشت؟ به نظر نمیآید که اقتصاد دائما کوچک شود و رشدهای منفی اقتصادی ادامه بیابد، اگر دولت و تمام ارکان نظام تلاش کنند و با هم برای رشد اقتصاد متحد شوند میتوانیم به شرایط با ثباتی برسیم یعنی عملا وارد شرایطی شویم که رشد منفی اقتصادی در آن مهار شود به ویژه اگر بتوان مسئله بودجه دولت را به نوعی حل و فصل کرد، یعنی کاری کنیم که کسری بودجه دولت برطرف شود چرا که درغیر این صورت منجر به اتفاقات بدی در کشور میشود.
عمر دولت آقای روحانی رو به پایان است، با اینکه مقام معظم رهبری سه صد روز و مابقی آن را به دولت تذکر دادند، اما روز به روز وضعیت بدتر میشود آیا میتوان به دولت بعدی برای برنامه ریزی بهتر برای اقتصاد کشور امیدوار بود؟ حتما دولت آینده به دلیل تازه نفس بودن و امیدی که مردم به روی کار آمدن یک دولت با دیدگاهها و رویکردهای متفاوت اقتصادی ازدولت بعدی دارند موجب افزایش خوش بینی میشود و دولت بعدی میتواند برای اقتصاد کاری کند. در یک حالت خوشبینانه دولت جدید که روی کار بیاید و عزم خود را برای به کار انداختن موتورهای اقتصادی کشور جزم کند قطعا در یکی دو سال آینده شاهد رسیدن به یک حد تعادلی در اقتصاد خواهیم بود، اما به هر حال نمیتوان این موضوع را کتمان کرد که شرایط اقتصادی کنونی نامساعد است گرچه ممکن است چه این دولت یا دولت بعدی با اتخاذ سیاستهایی مانع بدتر شدن اقتصاد از وضعیت کنونی شود، اما بهبود و رونق یافتن اقتصاد و رسیدن به جهش تولید طبیعتا نیازمند کارهای بزرگ و اساسی تری است.
مثلا چه راهکارهایی برای عبور موقتی از وضعیت موجود وجود دارد؟ مثلا دولت برای درآمد زایی باید راههای معقول و علمی تری را پیش بگیرد. انتظار نداشته باشیم در کوتاه مدت اتفاقات بزرگی بیفتد، اما راه حلهای زیادی پیش روی ما قرار دارد که تا حدودی بتوانیم از وضعیت کنونی عبور کنیم. اگر دولت بورس را به درستی مدیریت و سرمایههای مردم را به سمت فعالیتهای مولد هدایت کند حداقل تا یکی دو سال آینده میتوانیم از وقوع برخی مشکلات شدید در اقتصاد جلوگیری به عمل بیاوریم.
چگونه میتوانیم انتظار داشته باشیم که سال آینده با روی کار آمدن دولت جدید بودجهای بدون نفت و بدون کسری داشته باشیم وقتی این دولت نشان داده در بودجه نویسی اشتباهات فراوانی دارد و، چون بودجه سال آینده هم توسط این دولت نوشته میشود چه عواقبی در انتظار ماست؟ البته این موضوعی که شما بدان اشاره کردید واقعا یک مخاطره است که این دولت برای دولت بعدی بودجه بنویسد، به این دلیل که ممکن است ملاحظه برخی مسائل را نکند، البته مجلس یازدهم باید به این موضوع حساس باشد، لذا مجلس باید در بودجه تمام آنچه که دولت بعدی و اقتصاد را در نحوه بودجه نویسی این دولت تهدید میکند مدنظر داشته باشد که مبادا دولت برای چند ماه آخر خود بودجه را به گونهای ببند که منافع خود را تامین کند، هرچند که حتما این مجلس مقابل دولت در صورت وقوع چنین مسائلی مقاومت میکند.