محققان هوش مصنوعیای را با نام GPT-۳ طراحی کردهاند که همانند انسان میتواند بنویسد، اما بحث اینجاست که چنین سیستمی که قادر به نوشتن است، قدرت تفکر ندارد؟
به گزارش خبرنگار فناوری خبرگزاری دانشجو، اوایل سال میلادی که محققان از نرمافزار جدید تولید زبان مبتنی بر هوش مصنوعی خود با نام GPT-۳ رونمایی کردند، توجه بسیاری به دلیل قابلیت این نرمافزار در تولید عبارتهایی جلب شد که دقیقا شبیه به نوشتههای انسان است.
برخی میگویند که این برنامه چیزی شبیه به هوش مصنوعی عمومی یا AGI است که توانایی درک یا اجرای هر کاری را دارد که انسان میتواند انجام دهد. ناگفته نماند که این نرمافزار توسط شرکت اپنایآی (OpenAI) نوشته شده که متعلق به ایلان ماسک، مدیرعامل شرکتهای تسلا و اسپیسایکس، است.
زبان و اندیشه اگرچه به طور واضح یکی نیستند، اما به شدت با هم رابطه نزدیک دارند. برخی از مردم معتقدند که زبان آخرین نشانه تفکر است. اما از نظر مهندسان و محققان، زبان میتواند بدون وجود روح زنده نیز به راحتی تولید شود! تنها چیزی که لازم است یک پایگاه دادده از زبانی است که توسط انسان تولید شده و یک برنامه کامپیوتری مبتنی بر هوش مصنوعی.
برنامه کامپیوتری GPT-۳ قادر به تولید محتواست و اشراف بسیاری هم به علم نحو دارد. این برنامه طیف گستردهای از واژگان را در خود جا داده و به دلیل داشتن دانش بیسابقهای که دانشمندان در اختیار آن گذاشتهاند میتواند بیانیههای کاملا منسجم و مرتبط با مضمون ایجاد کند. با این حال، این برنامه کامپیوتری عمیقا قادر به استدلال نیست و تفکری ندارد.
به عنوان مثال این برنامه متنی نوشت که پیشبینی میکند بعد از نوشیدن آب کرنبری (میوهای شبیه به تمشک) با یک قاشق چایخوری آب انگور ممکن است ناگهان بمیرید. در واقع این سیستم برای نوشتن این متن به اطلاعات مربوط به آب انگور در وب دسترسی داشته است.
محققان میگویند: اگر هدف از ساخت GPT-۳ ایجاد سیستمی باشد که بتواند چت کند، منصفانه است. ولی اگر هدف این است که برخی تفکرات را وارد سیستم کنیم، پس تکلیف ما این وسط چه میشود؟ در واقع هوش مصنوعی با «هضم» پایگاه داده محتوای زبان، زبان جدیدی را تولید میکند. در واقع منبع زبان است و محصول هم زبان. این وسط یک جعبه سیاه اسرارآمیز وجود دارد که هزار برابر کوچکتر از ظرفیت مغز انسان است و هیچ وقت نمیتواند شبیه به آن کار کند.
اما چرا یک برنامه کامپیوتری که ممکن است مبتنی بر هوش مصنوعی باشد، به صدها گیگابایت اطلاعات دسترسی دارد، ولی از زیستشناسی یا استدلال اجتماعی چیزی نمیداند؟ جواب این است که آن هیچ تجربه واقعی از دنیا ندارد. هیچ وقت نمیتواند جهان را آنگونه که ما میبینیم ببیند. در واقع این سیستم فقط یک الگوریتم است و دلیلی ندارد که از آن انتظار داشته باشیم بتواند هر نوع استدلالی را ارائه دهد.
زمانی که متن تولید شده GPT-۳ را میخوانیم، تازه درک میکنیم که مغز ما بیشتر این کارها را به صورت ناخودآگاه انجام میدهد. ما منطقی داریم که این سیستم ندارد و زبان منسجمی داریم که با احساس ما آمیخته است. آنقدر در هر لحظه از زندگی به این کارها عادت کردهایم که حتی نمیفهمیم در حال انجام آنها در هر لحظه هستیم. نکاتی را به بیان میکنیم میتوانیم به یکدیگر ربط بدهیم و حتی گاهی وسوسه میشویم تا عبارتهای هوشمندانهتری را به جای عبارات عادی به کار ببریم.
محققان میگویند: هوش مصنوعی فقط خلاصهای از تلاش نهایی ما به عنوان انسانی است که به اقیانوسی از تولیدات زبان دسترسی دارد.