عضو مجمع دانشجویان جهان اسلام گفت: اینکه جوان عراقی برایش پذیرفته شده که نظامی آمریکایی باید در کشورش باشد، نتیجه هزینههایی است که آمریکا در بعد فرهنگی انجام داده است.
محمدرضا عبیدیان، عضو مجمع دانشجویان جهان اسلام، در گفتگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، پیرامون مسئله عراق و سیاست های حاکم بر آن باتوجه به برگزاری انتخابات زود هنگام در این کشور گفت: در باب عراق؛ از زاویههای گوناگونی ما میتوانیم به این مسئله بپردازیم. ابتدا لازم است یک توضیحات کلی درباره ساختار و تشکیلات و چالشهایی که عراق دارد، مطرح شود و بعد به سیاستهای روز بپردازیم.
وی افزود: امریکاییها در سال ۲۰۰۳ به دنبال یک دولت سازی مدرن به عراق آمده و توقع داشتند که عراق به مثابه یک دموکراسی اروپایی در منطقه شود و قدم اولش هم حذف صدام از حکمرانی بود. دولتی که مدنظر امریکاییها به وجود آمد یک دولتی بود که خیلیها در آن سهیم شده بودند( از اهل تسنن، شیعیان و کردها)، ولی حالا هیچ کسی هم نمیتوانست حرف آخر را بزند؛ یعنی در واقع میشود گفت یک دولت غیر مقتدری سرکار بود که حجم ناکارآمدی آن زیاد بود؛ به طوری که هفت میلیون نفر بیکار در عراق و اوضاع نابسامان اقتصادی و فسادهای گسترده را به بار آورد.
بودجه عراق نمی تواند صرف آبادانی این کشور شود
عبیدیان اظهار کرد: داخل عراق اینگونه است که ۸۵ درصد همین بودجهای که دارند، صرف حقوق کارمندان میشود. علاوه بر این ها هزینههای داعش و جنگهایی که عراق با آن درگیر هستند را اضافه کنید میفهمید چیز خاصی برای عمران و توسعه عراق باقی نمیماند و این میشود که عراق همچنان در فلاکت به سر میبرد. حالا فارغ از اینکه چه دولتی سرکار باشد، این چالشهای یکسانی است برای هر دولتی که سرکار بیاید چه عبادی، چه المهدی و چه الکاظمی!
این عضو lمجمع دانشجویان جهان اسلام مستقل گفت: این بودجه به خودی خود عامل فساد است و از صبح تا ظهر بسته می شود و لابی هایی در این کشور وجود دارد که در تصاحب بودجه تاثیرگذارند و دستی دارند. در واقع میشود گفت بعد از بعثیها یک فرهنگ سیاسی جدیدی مبتنی بر فساد گسترده در عراق شکل گرفت. حتی میبینیم برخی جاها داخل عراق، شوراهای محلی ۷۰ تا ۲۰۰ برابر یک کارمند ساده حقوق میگیرند و این فساد در بدنه حاکمیت رخنه کرده است و می توان به جرات گفت که فساد در عراق، واقعی است و امیدی هم برای توسعه و بهبود شرایط اندک است.
آمریکا در کشور عراق به دنبال حداقل رساندن روح دینی و قومی مردم است
وی افزود: آمریکا در بعد اجتماعی یک عراق مدنی و مدرن در عبور از سنت ها را میخواست. در واقع خواهان به حداقل رسیدن حساسیت ها از دین و قومیت در داخل جامعه عراق است و می خواهد یک حضور حداقلی از دین را در عراق شاهد باشد و در این زمینه برنامه ریزی هم داشته است. یک نقشه راه کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدتی را برای خودش تنظیم کرده است.
عبیدیان تصریح کرد: در زمینه بعثی زدایی یکسری حرکات در عراق انجام شد. بعثی ها از کار کنار رفتند ولی تشکیلات اجتماعی حزب بعث همچنان پابرجا است. همچنان میبینیم که در داخل خیلی از رویدادها و تظاهراتی که در عراق شکل گرفت از پاییز پارسال به این طرف و چه قبل از آن که سر هر بزنگاهی یک تظاهراتی شکل میگرفت. تشکیلات حزب بعث با پشتیانی کامل اطلاعاتی آمریکا همراه بود و حضور داشته است. نمیتوانیم از نقش این حزب در گرم کردن آتش اعتراضات عراق غافل باشیم.
این عضو مجمع دانشجویان جهان اسلام گفت: جالب این است که افراد شرکت کننده در تظاهرات عراق که نمونه بارز آن را در حوادث سال قبل دیدیم و منجر به برکناری دولت المهدی و روی کارآمدن الکاظمی شدند، ۷۰ درصدشان صدام را درک نکردند؛ اما این رخنهای که حزب بعث در بدنه اجتماعی داشت، توانست بازتولید اندیشه هایش را در نسل جدید برقرار کند و این یک خطر جدی است و باید یک کار فرهنگی درست انجام شود. ۱۲۴ مؤسسه در قالب فعالیتهای NGO که سازمان دهی آن با آمریکا است، داخل عراق خیلی جدی کار میکنند و اینها روی افکار عمومی و تربیت نخبگانی که قرار است آینده عراق را رقم بزنند، بسیار تاثیرگذار هستند و میبینیم که چقدر اینها را فرسنگها از مبانی اصلی و آرمانهای اسلامی دور کردند.
عبیدیان ادامه داد: یک جوان عراقی در عراق را دارند با ارزش های غربی تربیت میکنند. آمریکا غیر از آن هزینه ای که در بعد نظامی میگذارد در بعد اطلاعاتی و... میگذارد یک بودجه خیلی هنگفتی هم در بحث فرهنگی میگذارد یک بازوی کار بازوی پیشبرد نظامی است یک بازوی محکم تر و موثرتر آن در بعد نرم و فرهنگی است، اینکه جوان عراقی برایش پذیرفته شده که آن نظامی آمریکایی در کشورش باشد، عده ای برایشان آن حالت طبیعی و یک امر پذیرفته شده ای است و این نتیجه هزینه هایی است که آمریکا در بعد فرهنگی انجام داده است و یک جوان استحاله شده ای را در عراق روی کار آورده است.
فعالیت های حول محور مقاومت تبلیغات ضعیفی دارد
وی ادامه داد: اگر بخواهیم منطقی نگاه کنیم، خیلی از کارهای محور مقاومت در عراق در بعد تبلیغاتی ضعیف بوده است. ایران یک حضور خیلی موثری برای ایجاد امنیت در عراق انجام داد و برای نابودی داعش واقعا هزینه دادیم چه مالی، چه جانی و در این زمینه الحق و الانصاف ایران یعنی جمهوری اسلامی توانست نقش موثری ایفا کند. در کنار حشدالشعبی عراق، نیروی قدس ما در یک نقشه راه مشترک توانستند نقشه های شوم افراطی گری اسلامی را از بین ببرند؛ اما در بعد فرهنگی و تبلیغات ما نتوانستیم در عراق موثر باشیم یعنی آن دید جوان عراقی به ایران شاید خیلی از آنها مبانی جمهوری اسلامی را درک نکنند مبانی کار ما را درک نکنند و کار ما را به مثابه ارتش آمریکا بگذارند و بگویند این ها هم در عراق حضور دارند اشغال گر هستند و ایرانی ها هم آمده اند دنبال منافع خودشان هستند و میخواهند عراق را تاراج کنند و منافع ما را بگیرند و... یعنی آن دید و بازخورد مثبت را ما ما نتوانستیم به حد انتظاری که داریم دریافت کنیم و این نیازمند یک کار فرهنگی دقیق است یعنی ما یک هزینه مضاعفی را در باب نظامی دادا ایم ولی در بعد فرهنگی همچنان ضعیف هستیم.
عبیدیان گفت: یک ایراد اساسی دیگری که واقعا جای تأسف دارد حالا خیلی از مراکز تصمیم گیری داخلی یعنی نهادهای نظامی و امنیتی ما به این امر اشراف دارند و بررسی کردند و به تصمیم و جمع بندی رسیده اند؛ اما در بعد عمل متاسفانه شاهد این هستیم که در این زمینه آن پیشرفت مدنظر مهیا نشده است و آن بعد اقتصادی است؛ یعنی بعد از این همه هزینه های نظامی و... اگر ما میخواستیم از بعد فرهنگی هم خودمان را نزدیک کنیم و برروی افکار عمومی فعالیت درست انجام دهیم، باید در بعد اقتصادی یک حضور مؤثری داشته باشیم، که حضورمان کمرنگ است.
وی ادامه داد: بخش خصوصی ما وقتی که با وضعیت اقتصادی عراق گره بخورد باعث توسعه عراق می شود. چون در ساختار اقتصادی عراق ضعف های زیادی اعم از بودجه بندی و فسادها وجود دارد، اگر امید مردم به توسعه ای هم باشد باید یک کشوری کمکشان کند، ایران در این زمینه میتوانست خیلی موثر واقع شود و در بعد توسعه و اقتصادی در عراق وارد شود هم بخش خصوصی خودمان قوی می شود و هم ایجاد اشتغال در داخل را داریم هم کمک به داخل است هم داخل عراق میتوانیم موثر واقع شویم، همچنان که میبینیم کشوری مانند ترکیه که هیچ کمک شایانی نکرده است چه بسا پهبادهایش قسمت هایی از عراق را بمباران کردند و تعرض کردند آنها می آیند در بحث اقتصادی سریع حضور پیدا میکنند و این برای ما نقطه ضعفی است.
عبیدیان افزود: قبل از ترور سردار سلیمانی یکسری استراتژیها مدنظر محور مقاومت بود که امریکایی ها بالاخره باید از منطقه خارج شوند و در این زمینه تقابلاتی هم شکل گرفت و ضربات متقابلی طرفین به يکديگر زدند؛ اما آمریکا یک قمار خیلی بزرگی انجام داد در بحث ترور سردار سلیمانی و خیلی مصمم روی این قضیه است که این تصمیم صرف تصمیم آمریکایی ها نبود؛ یعنی رژیم غاصب صهیونیستی که خودش توان زدن و از آن طرف بازخورد رفتاری محور مقاومت را نداشت آمریکا را جلو انداخت که این هدف آنها را محقق کند.
این عضو مجمع دانشجویان جهان اسلام ادامه داد: بعد از ترور سردار سلیمانی بحث اخراج آمریکا به عنوان یک انتقام خون سردار، جلوه بیشتری به خودش گرفت و محور مقاومت بر تحقق هرچه سریع تر این امر مصمم شدند. دراین زمینه پژوهشکده ها و تیم های تحقیقاتی سپاه قدس ما خیلی خوب عمل کردند؛ یعنی یک نقشه راهی را به صورت دقیق و علمی به وجود آوردند که بتوانند این تاکتیک را گام به گام جلو ببرند. محور مقاومت شاید هر دوهفته یکباری ضرباتی حملاتی به نیروهای لجستیکی نیروهای ایالت متحده، راکت هایی به منطقه سبز بغداد می زد و بازخوردهایی را هم دریافت میکرد. قرار نبود به قول معروف مشت اول و اخرمان را باهم بزنیم؛ بلکه قرار بود این یک مسیر مستمری باشد که هم ناامنی ذهنی و هم ناامنی عینی را برای نیروهای آمریکایی به وجود بیاورد در منطقه و این ناامنی را به گوش واشنگتن برساند.
عبیدیان اضافه کرد: حالا این ضربات مقاومت که خیلی هم بیشتر و شدیدتر شد بر خلاف ادعاهای رسانه های معاند مانند بی بی سی و امثال ذلک که میگفتند این حملات بیشتر نمایشی است یک آتش سوزی است و یک ضرباتی است که خسارت جانی ندارد ولی واقعیت امر این است که چند هفته پیش بود که یکی از نیروهای بلند پایه امنیتی آمریکا در عراق مورد حمله قرار گرفت و به درک واصل شد و اتفاقا آنها این خطر را خیلی جدی تر از بازتاب های رسانه ای دریافت کردند که وزیر خارجه شان را به عراق فرستادند و پمپئو خیلی محکم گفت اگر این روند ادامه داشته باشد، سفارتمان را میبندیم و دیگر تبعات نظامی و حمله ماهم به گروه های مقاومت عراقی باید بپذیرید.
عبیدیان ادامه داد: این حرف پمپئو از طریق وزیر خارجه عراق هم به ایران رسید و در یک جمع بندی کلی، تهران و نیروهای مقاومت بر همین سبک مقابله با نظام سلطه تا اخراج کاملشان تأکید دارند و ان شاء الله آینده روشن باشد و اما در مورد یک استراتژی دیگری که ما در عراق داریم در بحث گروه های مقاومت، خیلی از گروه های مقاومتی که امروز یعنی یک فشار خیلی مضاعفی به حشدالشعبی است، چه نیروهای سیاسی دولتی داخل عراق و چه نیروهای آمریکایی یا نظامی. برای اینکه حشدالشعبی تا حدودی بتواند فرصت نفس گیری داشته باشد، یکسری گروه های با اسم های مختلفی اخیرا ما چند هفته یک بار داریم یک گروه مقاومت با یک اسم جدید را می بینم که داخل عراق دارد اعلام موجودیت میکند و خیلی از این گروه ها که به ظاهر مستقل و جدای از هم هستند، مسئولیت همراه های راکتی و حمله به نیروهای لجستیکی آمریکایی را برعهده گرفتند. فایده این امر این است که آن فشار مضاعفی که به نیروی حشدالشعبی است یک مقداری کاسته شود.
یک سوی محوریت منطقه جمهوری اسلامی و یک سوی دیگر رژین غاصب اسرائیل است
وی اظهار کرد: حالا اگر ما بخواهیم منطقه را به صورت یک محور در نظر بگیریم یک سر محور جمهوری اسلامی ایران است و یک سر دیگر رژیم غاصب صهیونیستی است. آمریکا هم در منطقه شده بازوی اجرایی سیاستهای تلآویو یعنی این حضور ۷۰_۶۰ سالهای که صهیونیستها در هیئت حاکمه آمریکا داشتند و پای ثابت بودند، امروز بهره برداری شان را میبینیم که آمریکا هزینه میدهد تا این سیاستهای تل آویو با صهیونیستها پیش برود. مسائل منطقه از لبنان گرفته تا سوریه و تا عراق دایرههای مجزا نیستند؛ بلکه یک دایرههای مکمل هم هستند که باید در کنار هم دیده شود. مسئله بعدی، انتخابات پیش روی عراق است که آمریکا خیلی دارد تلاش میکند با ایجاد تفرقه سیاسی و عدم ثبات سیاسی که در هیئت حاکمه عراق، گروههای سیاسی است بتواند از این آب گل آلود ماهی بگیرد و یک نیروی نزدیک به خودش را روی کار بیاورد و میشود گفت یک انتخابات کاملا حساس است؛ یعنی نمیشود گفت اگر یک نیروی موافق آمریکا یا یک کمی زاویه دار با جمهوری اسلامی بیاید، همه چیز تمام شده است؛ ولی قطعا کار ما را در منطقه سخت میکند.
این عضو مجمع دانشجویان جهان اسلام در پایان گفت: به طور کلی میشود آینده عراق را در انتخابات آتی پرتلاطم دید. البته تلاش جریان غربی_عبری در کوتاه کردن دست توانمند نیروی نظامی مقاومت در عراق برای ایجاد حاشیه ای امن جهت پیشبرد اهداف شوم منطقه ای قابل تامل است. اما جوشش هر چه بیشتر روحیه مقاوت و ضربات پی در پی به نیروهای تروریستی جریان استکبار که پیامد ناامنی روانی و عینی را تا کنون داشته، بیش از پیش معادلات را تغییر داده است. می توان روزها و هفته های آتی را یک تقابل جدی تر تلقی کرد.