مسعود تقیزاده درباره نحوه ترور آیتالله قاضیطباطبایی میگوید: من نزدیک شدم و با شلیک سه گلوله، به آن طرف خیابان که مهدی با موتور منتظرم بود، رفتم.
گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ سید محمدعلی قاضی، فرزند حاج میرزا باقر، در سال ۱۲۹۳ شمسی، در تبریز متولد شد. تحصیلات مقدماتی علوم دینی را از والد ماجد خود و عموی گرامیش، میرزا اسدالله، در مدرسهی طالبیه تبریز فرا گرفت. در سال ۱۳۱۶ شمسی، هنگام قیام مردم تبریز به اتفاق پدرش، به خاطر مبارزه، به تهران تبعید گردید و پس از چند ماه توقف اجباری در تهران و ری، به تبریز بازگشت.
در سال ۱۳۱۸ شمسی، برای ادامه تحصیل به قم مشرف شد و از محضر آیات عظام، گلپایگانی، حجت، صدر، بروجردی، و امام خمینی کسب فیض کرد. در سال ۱۳۲۸ شمسی، راهی نجف شد و در درس مدرسین بزرگی، چون حکیم، عبدالحسین رشتی، میرزا باقر زنجانی، بجنوردی و کاشف الغطاء شرکت کرد و بهرههای شایانی برد و در سال ۱۳۳۱ شمسی، به تبریز مراجعت نمود.
آیت الله قاضی در دوران مرجعیت و زعامت حضرت امام نماینده تام الاختیار معظم له بودند، از این رو مسؤولیت سنگینی را بر عهده داشتند.
با شروع نهضت اسلامی در سال ۱۳۴۱ شمسی، مبارزات او علیه رژیم پهلوی اوج گرفت رژیم، شهید قاضی را در قزل قلعه زندانی کرد و سپس به شهرهای بافت و کرمان و زنجان تبعید نمود و هم چنین مدت سه ماه به سبب فشارها و ضربات روحی و جسمی، در یکی از بیمارستانهای تهران بستری شد. بعد از خارج شدن از بیمارستان به عراق تبعید و یک سال در آن جا به سر برد، بعد از یک سال به ایران بازگشت و به هدایت مردم، روشنگری و تبلیغ اسلام پرداخت.
قاضی طباطبایی در دهم آبان ۱۳۵۸ شمسی، مصادف با عید سعید قربان، نماز عید را اقامه و در خطبه نماز میگوید: که را تهدید به قتل میکنند، من از شهادت نمیترسم و آماده ام و ا ز خدا میخواهم. در همان روز، بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء در راه مراجعت به منزل توسط منافقین در خیابان مورد اصابت گلولههای ناجوانمردانه قرار میگیرد. جسد غرق در خون ایشان به بیمارستان منتقل میگردد؛ و به آرزوی دیرینه خود که همان شهادت در راه اسلام باشد، نایل میگردد. گروهک فرقان مسئولیت این ترور را بر عهده گرفت. مرقد ایشان در مسجد مقبره تبریز (در اول بازار کفاشان) است. آیت الله قاضی پس از شهادت استاد مطهری بارها گفته بودند:ای کاش من هم مثل استاد مطهری، روزی شربت شهادت بنوشم.
در اوایل پیروزی انقلاب، در آذربایجان، به ویژه تبریز، تراکم کار و فعالیت زیاد بود و گروههای منحرف سعی در ایجاد تفرقه بین مردم غیور آذربایجان داشتند. از این رو امام خمینیقدس سرهآیت الله شهید مدنی را به عنوان همکار و کمک به آیت الله قاضی به تبریز فرستادند. شهید قاضی قبل از آن که شهید مدنی وارد این شهر بشوند، اعلامیه داد که برادرم آیت الله مدنی وارد منزل این جانب میگردد.
پس از حضور آیت الله مدنی در تبریز اشخاص مغرض شب و روز فعالیت میکردند تا بین آن دو بزرگوار فاصله بیندازند، ولی آن دو شهید آن قدر باهم خوب و صمیمی بودند و در خط امام قدس سره حرکت میکردند که دشمنان از فعالیتهای خود طرفی نبستند و سرانجام مأیوس و ناامید شدند.
شهید آیت الله قاضی طباطبایی در رابطه با نماز ظهر حضرت سیدالشهدا (ع) مطالبی را بیان داشته اند که اهمیت نماز اول وقت را میرساند. در تفسیری که ایشان از نماز ظهر امام حسین (ع) نموده، آمده است: سید مظلومان در آن موقع که شمشیرهای دشمن از هر طرف از غلاف کشیده شده و تیرها مثل قطرات باران او را هدف قرار داده بود، نماز را در اول وقت ترک نفرموده و با جماعت ادا فرمود… اگر واقعاً علاقهمند به آن حضرت هستید و محبت به آن بزرگوار دارید و میخواهید تبعیت از سید مظلومان کنید و در دین خودتان از روی فهم و عقل قدم بر میدارید، باید بدانید که سید الشهداء (ع) روز عاشورا، در آن موقع گرمای هوا و تشنه لب و هجوم دشمن که لشکر کفر و ضلالت برای از بین بردن آن حضرت و یاران باوفایش جمع شده بودند، نماز را فراموش نکرد و برکسی که عرض کرد: یابن رسول الله (ع) وقت نماز است با این که آن شخص تذکر دهنده از شهدای کربلاست فرمودند:
نماز را به یاد آوردی، خدا تو را از نمازگزاران قرار بدهد. نفرموده خدا تو را از شهدا قرار بدهد. پس مقام نمازگزاران واقعی، مقامی است که آن حضرت دعا میکند که آن شخص را که از شهدای کربلاست خداوند از نمازگزاران قرار دهد و از فرمایش امام (ع) عظمت و اهمیت نماز واضح و نمایان است.
چگونگی ترور آیتالله شهید سید محمدعلی قاضی طباطبایی طراح ترور آیتالله سید محمد علی قاضی، مسئول شاخه نظامی محمد متحدی بود و ضارب نیز مسعود تقیزاده نام داشت. او در بازجوییها گفت: یک دفعه برای شناسایی رفتیم، علاوه بر اینکه در آن محل به من مشکوک شدند، قاضی هم نیامد و فردایش من دیگر در خیابان ایستادم و قرار بود که مهدی قبل از او بیاید و با زدن راهنمای سمت راست به من اطلاع دهد که ماشینش میآید. (آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده مسعود تقیزاده، کد ۵۱۶۸)
مسعود تقیزاده درباره نحوه ترور آیتالله قاضیطباطبایی میگوید: من نزدیک شدم و با شلیک سه گلوله، به آن طرف خیابان که مهدی با موتور منتظرم بود، رفتم. بعد از سوارشدن من از سوی محافظ وی چند تیر شلیک شد که به دلیل تاریکی و دوری فاصله هیچ کدام اصابت نکرد. (همان)
اکبر گودرزی، رهبر فرقان نیز طبق معمول اقدام به نوشتن اعلامیه کرد. (همان پرونده اکبر گودرزی، شماره بازیابی ۷۴۴) در جریان ترور، تقیزاده با شلیک سه گلوله آیتالله قاضی را به شهادت رساند، دو گلوله یکی به سر و دیگری به شانه آیتالله قاضی خورد، ایشان را با همان ماشین به بیمارستان شیر و خورشید انتقال دادند. (آیتالله قاضی پس ازاقامه نماز مغرب و عشا از مسجد شعبان تبریز راهی منزل بود که به بهانه طرح سؤال شرعی راه او را بستند. [روزنامه اطلاعات، ۱۲ آبان ماه ۱۳۵۸، ص ۹])
تلاش پزشکان بینتیجه ماند و ایشان به شهادت رسیدند. جریان شهادت ایشان در آن شب که احتمال بروز خطرات امنیتی میرفت، باید مسکوت میماند و با اقدامات مسئولین آن شب بحرانی در تبریز سپری شد. (جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به: رحیم نیکبخت و صمد اسماعیلزاده، زندگی و مبارزات آیت الله قاضی طباطبایی، تهران مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰، ص ۳۷۴ – ۳۷۳.)
روز جمعه ۱۱ آبان، با حضور جمعیتی نزدیک به دومیلیون نفر پیکر آیتالله قاضی تشییع و در مسجد مقبره در کنار اجدادش به خاک سپرده شد. (بر پیکر مطهر آیتالله قاضی، آیتالله دینوری از علمای تبریز اقامه نماز کردند.) امام خمینی که شاهد از دسترفتن عزیزترین یارانش توسط گروهک وابسته و بیمنطق فرقان بودند، طی پیامی این ضایعه را به مردم دلاور آذربایجان تسلیت گفتند. در بخشی از پیام آمده است: ملت عزیز و برومند ایران و آذربایجان غیرتمند عزیز، باید در این مصیبتهای بزرگ که نشانه شکست حتمی دشمنان اسلام و کشور و ناتوانی و خودباختگی آنان است، هر چه بیشتر مصمم باشند و در راه هدف اعلای اسلام و قرآن مجید، بر مجاهدت خود افزوده و از پای ننشیند تا از جباران زمان، حق مستضعفین را احقاق بنمایند.
مراجع تقلید نیز با ارسال پیامهایی شهادت آیتالله قاضی را تسلیت گفتند و از سوی دولت موقت نیز روز شنبه، دوازدهم آبان، عزای ملی اعلام شد. فرقان در ارائه دلایل ترور شهید قاضی طباطبایی میگوید: ۱. همکاری فعالانه با رژیم طاغوتی قبلی و رژیم ضد توحیدی و ضد مردمی فعلی. ۲. سرسپردگی به دیکتاتوری آخوندیسم و طراحی و اجرای سیاستهای استعمایاش در حوزه مأمورت خود. ۳. کمیته بازی برای تحکیم پایههای رژیم پلیسی و فاشیستی و تداوم بخشیدن به جنایتهای ساواک. ۴. مفسد فی الارض. ۵. همدستی با فرماندهان خائل محلی ارتش مزدور و تلاش برای بازسازی آن. ۶. ساخت و ساز با سرمایه داران و فئودالهای منطقه و کوشش در موجه جلوه دادن آنها از طریق تکفیر روشنفکران متعهد و انقلابگران توحیدی. (فوق العاده فرقان، مورخ ۱۳آبان۵۸ با عنوان اعدام انقلابی محمد علی قاضی طباطبایی.)