گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فرزانه جعفری؛ «من حداقل دو سناریو و برنامه را كه میتوانند به هرج و مرج در كشور و سقوط تدریجی بیانجامد، در نظر دارم. یكی نیروهای تمركز یافته كه بر اثر نارضایتیهای منطقهای و قومی تحریك شده باشند و اگر به نحوی غلط با اینها برخورد شود، ممكن است باعث تعطیل شدن و بسته شدن مناطق نفتی گردد ، .... تا تودهها به مخالفت با رهبران مذهبی برخیزند. سناریو دیگر اینكه نفاق در مدارس بین محصلین و بین كادرهای مدارس و هر دو میتواند باعث بسته شدن مدارس برای مدت طولانی شود و در نتیجه باعث نارضایتی عمومی گردد یا تبدیل به خشونتهای افراطی شود.»
این متن بخشی از نامه یكی از اعضای سفارت ایالات متحده آمریکا در ایران به نام جان گریوز به رؤسای خود در واشنگتن است که برای تضعیف وحدت ملی و هرج و مرج در كشور و سقوط حكومت ایران راهکارهایی پیشنهاد میدهد و از طریق اسنادی که به همت دانشجویان پیرو خط امام در روند تسخیر لانه جاسوسی گردآوری شده، به دست آمده است.
در بخشهای مختلف این اسناد که امروزه در چندین جلد کتاب جمع آوری شدهاند با مطالبی مواجهیم که نشاندهنده این واقعیت است که سفارت آمریکا به عنوان یک ستاد طرح و برنامهریزی و مركز هماهنگی توطئهها برای حفظ نظام شاهنشاهی و بعدها ایجاد موانع در مسیر انقلاب و نهایتاً براندازی و یا منحرف كردن آن بسیار فعال بوده و سفارتخانه تنها پوششی برای این فعالیتها بوده است.
توطئههایی که حتی قبل از انقلاب اسلامی هم علیه منافع ملت ایران با دخالتهای اقتصادی و سیاسی در ماجراهایی مانند کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، تحمیل کاپیتولاسیون، فروش نفت و اصلاحات ارضی مشهود است اما بخش عمده این توطئهها که هدف اصلی آن براندازی بود به بعد از انقلاب مربوط میشود.
یکی از این توطئهها طرحریزی کودتا و براندازی توسط ژنرال هایزر است. بهطور کلی با شدت گرفتن جریانات انقلاب در ایران، آمریكا که از بعد از کودتای ۲۸ مرداد تمام تلاشش را برای حفظ رژیم شاهنشاهی کرده بود و در تشکیل ساواک نیز نقش مهمی داشت؛ احساس خطر نمود و برای حفظ این منطقه حساس و منافع سرشار آن حداكثر تلاشش را انجام داد. حمایت از رژیم در هنگام سركوبهای بیرحمانه و قتل عامه مردم بیگناه و باز گذاشتن دست شاه در انجام هر كاری برای سركوب جریانات انقلاب تنها یك قسمت از این تلاشها بود. اما بعد از مدتی با وخیم شدن اوضاع در ایران تعدادی از نظامیان عالی رتبه آمریكایی به فرماندهی ژنرال هایزر به ایران آمدند. هدف این افراد كمك به ارتش در كنترل انقلاب و در صورت لزوم اجرای كودتای نظامی و برقراری دولتی دستنشانده بود. ژنرال هایزر هدف خود را از سفر به ایران در کتاب خاطراتش چنین عنوان میکند: «دستورات من از آمریكا این بود كه برای واشنگتن حیاتی است كه در ایران حكومت قوی و باثبات و دوست آمریكا روی كار بیاید». خوشبختانه این کودتا که قرار بود در ۲۱ بهمن ۵۷ رخ دهد با فرمان امام(ره) مبنی بر نادیده گرفتن حكومت نظامی و حضور مردم در خیابانها به شكست انجامید.
در ادامه بررسی اسناد لانه نکته حائز اهمیت ارتباطگیری سفارت با مخالفین انقلاب و حمایت از آنها و تلاش برای نفوذ است؛ که در ادامه به نمونههایی از آن اشاره میکنیم:
۱) بنیصدر: یکی از این ارتباطگیریها، ارتباط با ابوالحسن بنیصدر از همان آغاز فعالیتش با نیروهای انقلاب است. در سندی که به بررسی نقاط مثبت و منفی شخصیت بنیصدر – از دید جاسوس سیا – پرداخته شده چنین آمده است: «چون او یک توطئهگر (طراح) کهنهکار است؛ اگر احساس کند که رژیم از اهداف او دور میشود یا اینکه به نفع خودش خواهد بود؛ ممکن است در آینده برای توطئه علیه رژیم مانعی سر راه خود نبیند. اگرچه او به خمینی احترام میگذارد، اما او را مصون از خطا نمیداند ... او جاهطلبی سیاسی دارد. افشا شدن روابط مخفیانهاش با ما احتمالاً به زندگی حرفهای سیاسی فرد مزبور خاتمه خواهد داد».
۲) منافقین: مسعود رجوی و گروهش نیز به عنوان گروهی ضد نظام برای آمریکا اهمیت داشتند و از سوی آنها حمایت میشدند. در بخشی از اسناد نیز این حمایت و سازماندهی این گروه برای مقابله با جمهوری اسلامی آمده است: «زودترین موقعی که این نوع مقابلهی چپیها میتواند سازمان داده شود؛ پاییز ۵۸ خواهد بود».
۳) شریعتمداری: سید کاظم شریعتمداری یکی از مراجع تقلید شیعه و از معروفترین چهرههایی بود که به علت مواضعش با انقلاب اسلامی مورد توجه آمریکا قرار داشت. «این سند به تاریخ ۱۶ خرداد ۱۳۵۸ حاوی اظهارات یکی از ژنرالهای ارتش وفادار به شاه مخلوع است. او میگوید ارتش خود را آماده میکند تا سازماندهی شده و از خود در مقابل انقلاب دفاع کند. گروه الهی [نام یک ژنرال ارتش شاه] و بقیه امیدوارند که با شریعتمداری متحد شوند. بهطوری که گفته شده رئیس سابق ستاد ارتش – ژنرال قره باغی – تحت حمایت شریعتمداری در خفا به سر میبرد. این مسأله امید را به میانهروها داده است که وقتی شریعتمداری وضع را مناسب ببیند با آنها کنار خواهد آمد».
۴) ارتباط با دولت موقت:
الف. مقدم مراغهای استاندار آذربایجان شرقی در دولت موقت: طبق اسنادی که از سفارت آمریکا بدست آمده ارتباط او با سفارت اینگونه توصیف میشود: «آقای مراغهای آنچنان دلسوزانه به مأموران سفارت توصیه میکند تا برای آنکه بتوانند در ایران فعالیت کنند، با امام خمینی(ره) ملاقات کنند که هر فرد منصفی به خوبی در مییابد که ایشان به جای اینکه در راه منافع ملت خود گام بردارد؛ در جهت منافع دولت آمریکا خدمت مینماید».
ب. ناصر میناچی وزیر ارشاد دولت موقت: حجم فراوان تماسهای او و آمریکاییان که در اسناد سفارت آمریکا ثبت شده نشان میدهد که وی نیز یک منبع اطلاعاتی مناسب برای سفارت آمریکا محسوب میشده. در سندی میناچی میگوید: «نخست وزیر اخیراً موافقت خمینی را جلب کرده تا انتقادات خود را در مورد امور خارجی عموماً و روابط با ایالات متحده خصوصاً کم کند. .... میناچی میگوید امیدش را بر روی کوششهای نخست وزیر برای بیرون بردن خمینی از عرصه بینالمللی گذاشته است».
اینها تنها گوشهای از تلاشهای آمریکا برای براندازی حکومت جمهوری اسلامی ایران در قالب سفارت خانهاش در خاک سرزمینمان بود که در مدت کوتاه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا تسخیر لانه جاسوسی رخ داده است. تلاشهایی همه جانبه از نفوذ در دستگاه دولت گرفته تا طرحریزی کودتا و حمایت از نیروهای ضد انقلاب و تجزیهطلب که پشت نام روابط دیپلماتیک و مصونیت سفارت هر کشور پنهان شده بود در نهایت به وسیله دانشجویان و دانشآموزانی هوشیار و انقلابی شکست خورد. اما متأسفانه این جنایات حتی با وجود اسنادی که برای حفظ و جمع آوریشان کوششهای فراوانی شد مغفول مانده است و مخالفتهایی از همان سالها تا کنون درباره اشغال این لانه جاسوسی مطرح شده است. در هر صورت این اسناد به تنهایی وجه تسمیه و برترین حجت برای آنکه اقدام دانشجویان انقلابی در اشغال سفارت آمریکا انقلاب دوم نامیده شود، هستند.
در آخر مهمترین نکته که باید از این روایت آموخت، ثمره و نتیجه اعتماد به آمریکا است که در این سالهای بعد از انقلاب از هیچ تلاشی برای سرنگونی جمهوری اسلامی و ملت ایران فروگذاری نکرده است. اما هنوز هم با وجود تمام دشمنیهای ثابت شده این شیطان بزرگ برخی مسئولان جمهوری اسلامی ایران علم مذاکره و ارتباط با آمریکا را به دست دارند و از هیچ تلاشی برای این ارتباط مضایقه نمیکنند. همانا بهترین سخن خطاب به این بزرگواران همان جمله امام رحمت الله درباره دولت موقت است که میفرمایند: «این ننگ را ما به کجا ببریم که برخی از اهالی مملکت، حالا که آمریکا را شکست داده است، باز روابط با آمریکا دارند».
فرزانه جعفری - دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه تهران
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.