وی در تشریح این موضوع با بیان اینکه شکی نیست که بخشی از راه حل اقتصاد هر کشور معطوف به فضای خارجی است؛ اما اینکه ما تمام مشکلات را در سامان بخشی به روابط خارجی ارزیابی کنیم خیلی قابل قبول نیست، افزود: رئیس جمهور طی سخنانی در بانک مرکزی اظهار کرد که بنده اداره اقتصادی کشور را بدون روابط خارجی سالم بلد نیستم. مناقشه ای نسبت به این موضوع وجود ندارد چون هیچ وقت اقتصاد هیچ کشوری بدون تنظیم مناسب روابط خارجی آن پیش نمی رود و هرکز ممکن نیست که نیمی از ماجرای اقتصاد یک کشور لنگ بزند و نیمه دیگر آن بتواند حیات کارآمدی داشته باشد. معتقدم یک کارشناس روابط بین الملل همواره باید در کنار کارشناس اقتصادی حضور داشته باشد و این دو باید توان گفتگو و مفاهمه را با هم داشته باشند و از دل ملاحظات سیاست خارجی و همچنین توانمندی ها و نیازهای اقتصادی کشور به راه حل های مشترکی برسند؛ اما اینکه ما تمام مسئله را بر دوش دستگاه سیاست خارجی محول کنیم مشخصا نوعی شانه خانه کردن از ارائه پاسخ است. تجربه برجام عبرتی داشت که حل و فصل های سیاسی در بهترین حالت شرط لازم است . متوجه شدیم که پس از انعقاد توافق، سرمایهگذار خارجی به ایران آمد ولی متوجه شد که در کشورمان مزیت های اقتصادی، سامان بخشی اقتصادی و زیرساختهای آماده برای سرمایه گذاری خارجی وجود ندارند.
دبیر دفتر مطالعات دیپلماسی اقتصادی گفت: اشکال دوم این است که اگر ما حتی روابط خارجی کشور را روزنه ورود تکانه ها و بروز مشکلات و معضلات اساسی کنونی در اقتصاد ایران بدانیم باز هم این موضوع را در مسئله رفع تنش های سیاسی در روابط خارجی محصور می کنیم. روابط خارجی گستره ای دارد که بخشی ازآن روابط سیاسی است. با این وجود چرا ما به عنوان یک کارشناسی اقتصادی اگر هم نگاهی فرامرزی داریم این نگاه را روی برونگرایی اقتصادی متمرکز نمی کنیم؟چرا در همین هندسه روابط اقتصادی نیز عمده موانع را متوجه اختلال در جریان واردات کشور می دانیم؟ چرا تمرکز ما در روابط خارجی به روابط اقتصادی خارجی به صورت فنی و با تکیه بر راهبردها و تجریه های موفق در ورود به بازارهای جهانی نیست. شاید یک پاسخ اولیه به این ادعا این باشد که ورود ما به بازارهای دیگر منوط به اجازه ورود دیگران به بازار داخلی ایران است. با این وجود آیا تمام معظل شکل نگرفتن این جریان بده- بستان، مشخصا به وجود عامل مزاحم سیاسی و آن هم تنش های میان ایران و آمریکا برمی گردد؟ آیا ما دقیقا محاسبه کرده ایم که چه مقدار از خسارت های اقتصادی ایران طی چند ساله اخیر مربوط به تحریم های اقتصادی آمریکا بوده و یا چه مقدار از آن مربوط به عدم رفت و آمدها، چانه زنی ها و طی کردن یک فرآیند به صورت حرفه ای و متجرب در تعاملات اقتصادی بین ایران و فضای خارجی بوده است.
توکلی اضافه کرد: اشکال سوم این است که اگر ما معضل اقتصاد ایران را در سامان بخشی به روابط خارجی می دانیم و بعد هم می توانیم قانع شویم که این روابط خارجی از جهت روابط اقتصادی خارجی اهمیت دارد باید یک نگاه دو سویه نسبت به رفع موانع از واردات و بسترسازی برای رونق صادراتی داشته باشیم و حتی نگاه مان به واردات باید یک نگاه فنی باشد به این معنی که واردات را تحریم نکنیم اما آن را به واردات کالاهای واسطه ای، مواد اولیه، محصولات با فن آوری های بالا و نه واردات کالاهایی با تشابه فناورانه داخلی و کالاهای مصرفی نهایی و عموما در رده کالاهای لوکس محدود کنیم.
وی بیان کرد: معضلی که وجود دارد این است که چون زمینه ذهنی ما محدود به زمینه واردات است به همین دلیل فضای خارجی را صرفا به مناطق دور دست مثل اروپا و آمریکا محدود می کنیم. مستند به اینکه ببینید تا حرف از رابطه اقتصادی با کشورهای دیگر می زنیم؛ به جای اینکه گفته شود این کشورها مگر چه بازاری برای ما دارند؛ گفته می شود مگر آنها چه دارند که به ما بدهند؟ این یعنی خسارت محض در نحوه محاسبه و تفکر مدیران راهبردی کشور و بدنبال آن تجار و مردم. و البته این نگاه یک ریشه تاریخی هم دارد به گونه ای که اگر روند تجارت خارجی ایران را حداقل از دوران قاجار بررسی کنیم می بینیم که عمده مسائل ما مسائل ریشه دار تاریخی هستند که در هر برهه زمانی بروز پیدا کرده اند؛ مثلا مسئله ارز، مسئله دولت یازدهم و دوازدهم و دوره40 ساله جمهوری اسلامی و پهلوی نیست بلکه این معضل را در دوره قاجار در رابطه با نرخ معاوضه
طلا و پول خارجی می بینیم. شما گزارش های نمایندگان شرکت های بریتانیایی و خاطرات سفرایی که در ایران حضور داشته اند مشاهده می کنید.
او با بیان اینکه نگاه صادرات محور ما را به سمت منطقه ای ترغیب می کند که آنجا حوزه استراتژیک تجاری ماست، و اینجاست که ما ناچار می شویم حوزه همسایگی خود را از این جهت که مزیت ورود ما به بازار است را ارتقاء ببخشیم، افزود: حوزه همسایگی در مدل های تجارت بین الملل به دلیل قرابت جغرافیایی، نزدیکی فرهنگی، ملاحظات سیاسی و امنیتی، اثرات جانبی مثبت بیشتر چه از لحاظ اقتصاد و چه از لحاظ سیاسی و امنیتی اهمیت می یابد و لاجرم به اولویت کشورها تبدیل می شود.
دبیر مطالعات دیپلماسی اقتصادی دانشگاه امام صادق (ع) گفت: هیچ وقت کسی نمی تواند مدعی شود که جمهوری آذربایجان برای کشور ترکیه اولویت نخست در روابط خارجی نیست و از طرفی هیچ کس هم نمی تواند منکر این شود که افغانستان، عراق، کشورهای حوزه خلیج فارس و در مجموع 15کشور همسایه و 10 کشوری که پشت آنهاست با توجه به حجم اقتصادی که بازار مصرفی آنها برای تولیدات ایرانی دارد اولویت تجارت خارجی کشورمان نباشند.
توکلی بیان کرد: کافیست نگاه ما صادرات محور باشد تا وقتی که به سراغ کشورهای اروپایی و آمریکا میرویم متوجه شویم که جای پای استراتژیک ما در اروپا و ایالات متحده نیست. به هر روی تا مادامی که این کشورها از ما فرش و پسته میخرند در همین حد با آنها هم سلامعلیک خواهیم خواهیم داشت؛ اما ورود استراتژیک و زیرساختی ما که شاید با خود نیز کمکهای بین المللی بلاعوض را به همراه داشته باشد باید به کشورهایی باشد که حائز اولویت می شوند و تشخیص اولویتها نیز یک مسئله فنی خواهد بود و این مسئله فنی را می توانیم با مدل سازی های که تجارت بین الملل تا کنون انجام داده به دست بیاوریم.
وی تصریح کرد: حتماً قرابت جغرافیایی، پذیرش فرهنگی، ثبات سیاسی، همخوانی سیاستهای خارجی بین دو کشور، تاریخچه ورود ایران به بازارهای هدف و دیگر پارامترها و متغیرها می توانند در کنار هم قرار بگیرند و فهرستی از اولویت های استراتژیک تجاری ایران را رقم بزنند.
توکلی بیان کرد: خیلی ها اخیرا می خواهند اقتصاد ایران را با محدودیت های ذهنی که برای خود و دیگران ایجاد می کنند به سمتی ببرند که ما باید با آمریکا به حل مناقشه سیاسی بپردازیم و به همین دلیل است که توئیت های رئیس جمهور مستقر آمریکا به اقتصاد ایران و بازارهای متشکل و غیرمتشکل و به بازار ارز کالا و خدمات و نیروی کار کشورمان سیگنال وارد می کند و این سیگنال ها هم سیگنال های مثبتی نیست به هر روی اینکه اقتصاد یک کشور در مقابل تکانههای خارجی متأثر باشد خیلی بهتر از این است که در مقابل یک مناظره، توییت، تهدید و لبخند یک آقایی در چند هزار کیلومتر واکنش نشان دهد.