گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، حسین دهقانیانپور؛ مهمترین و پربازدهترین نقطهی تلاقی علم ارتباطات و علم اقتصاد، کانالهای ارتباطی که مجرای انتقال پیام هستند میباشد. شاید در نگاه اول تصور شود در یک رسانه، محتوا و پیام اثرگذارترین محور است لکن با نگاهی دقیقتر پی میبریم مرحلهی توزیع مهمترین حلقه در این زنجیره است. اگر کشوری نتواند کل فرآیند توزیع را کنترل کند، ممکن است پیامهایش بیاثر باشد. به یقین، استادانهترین محتوا از حیث طراحی، اگر به مخاطب نرسد تاثیری نخواهد داشت.
حال که تولیدکنندگان محتوا و پیام به کانالهای توزیع نیاز دارند؛ به سرمایهگذاران اقتصادی میتوان توصیه کرد با در دست گرفتن شاهرگ توزیع، در ازای پخش محتوای موردنظر، مبالغ هنگفتی دریافت کنند. امروزه اطلاعات مانند کالاهای قابل معاملهاند (اطلاعات ماهواره از سیل در یک کشور، اطلاعات علاقهی مردم یک منطقه به محصولی خاص و....). این اطلاعات همچون کالاهایی هستند که نیاز به پرداخت مالیات و ... ندارد.
اما این اطلاعات در دست کیست؟ آیا در دست یک تولیدکننده مانند فیلمساز است یا در دست کانالهای توزیع همچون شرکتهای ارائه دهندهی سرویس اینترنت است؟ قطعا بسیاری از دادههای موردنیاز بازاریابهای فروش؛ در دست مالکان کانالهاست. شاید این پرسش در ذهن شکل گیرد که چگونه یک کانال تا این حد اهمیت مییابد؟ مگر کانال جز انتقال دادن محتوا، خاصیت دیگری دارد؟ در پاسخ باید گفت بله! کانالهای ارتباطی علاوه بر انتقال، چیزی به محتوا اضافه و یا کم میکنند، آنان انتقالدهندهی صِرف نیستند. آنچه در جهان امروز از آن به عنوان جریان آزاد اطلاعات یاد میشود افسانهای بیش نیست و نباید سبب غفلت ما از این حوزه شود چراکه انتخابکنندگان و کنترلکنندگانی وجود دارند و پیغامهایی را که در جامعه منتشر میشود تغییر داده و شکل میدهند.
در واقع اهمیت اقتصادی کانالهای توزیع به زیاد و کم کردن اطلاعات است. از آنجا که کانالهای توزیع، شکلدهنده به افکار عمومی هستند و ازجهتی سود مشاغل بزرگ اقتصادی در همراه کردن افکار عمومی با خود میباشد، تنها راه فروش بیشتر، مراجعه به کانالهای ارتباطی برای تغییر محتوای موردنظر به نفع آنهاست. در اصطلاح به این عمل کانالها، دروازهبانی اطلاعات گفته میشود.
روزانه شاهد هزاران حادثه در جهان هستیم اما به چه علت تنها چند خبر خاص مخابره میشود و مورد توجه مردم قرار میگیرد؟ چه بسا گاهی اخباری که نادیده گرفته شده باشند اهمیتشان بیش از اخبار منتشر شده باشد اما صاحبان کانالهای ارتباطی با نادیده گرفتن برخی اخبار، برجسته کردن چند خبر، تغییر و تیترزدن و... اخبار را جهتدهی میکنند.
یک سرمایهگذار اقتصادی برای رسیدن به نتیجهی مطلوب، باید در دو بخش سختافزار و نرمافزار کانالهای ارتباطی سرمایهگذاری کند. بخش سختافزار ارتباطات که حامل مادی و بالفعل(واقعی) پیامهاست مانند سالنهای سینما، ماهوارهها، انتشاراتیهای کتاب، آنتنهای فرستنده و گیرندهی امواج رادیویی و تلویزیونی و.... و همچنین بخش نرمافزار کانالهای ارتباطی و توزیع مانند فیسبوک، گوگل و نتفلیکس در خارج و آپارات و فیلیمو در داخل و این دو باید درکنارهم باشند تا بتوان ادعا کرد کانال توزیع را در دست داریم.
فرض کنید شما صاحب خطوط فیبرنوری برای اینترنت هستید اما فیلیمو را در اختیار نداشته باشید، آیا میتوانید فیلم موردنظر را در معرض نمایش قرار دهید؟ پاسخ خیر است؛ چراکه مالک فیلیمو یا آپارات است که انتخاب میکند چه فیلمی برای نمایش در صدر قرار گیرد. البته در این میان میتوان از جریانی موسوم به ریزکانالهای توزیع نام برد که در دل کانالهای بزرگ شکل گرفته اند برای مثال اینستاگرام که خود یک کانال ارتباطی محسوب میشود، در درون آن کانالهای ارتباطی جزئیتر ایجاد شده اند و آنان تعیینکنندگان نهایی هستند؛ امروزه از آنها با عنوانهایی چون اینفلوئنسر یا شاخمجازی! یاد میشود.
برای درک بهتر ارتباط گسترده میان کانالهای ارتباطی و جریانات اقتصادی بهتر است نگاهی به درآمدهای صفحات پرمخاطب در اینستاگرام داشته باشیم. بهتازگی یکی از معروفترین اینفلوئنسرهای مُد و آرایش از درآمد چندهزار دلاریاش در ازای هر تبلیغ پرده برداشت و کم نیستند صفحات مجازی که درآمدهای میلیونی برای هر تبلیغ دریافت میکنند. تبلیغات در کانالهای ارتباطی جزء جدایی ناپذیر کار آنان شده و به خوبی نشان دهندهی پیوند کانالهای ارتباطی با اقتصاد است.
حسین دهقانیانپور- پژوهشگر دفتر مطالعات راهبردی رونق تولید دانشگاه امام صادق(ع)
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.