دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان پیشنهاد وزیر علوم برای حذف دانشگاه فرهنگیان را ناشی از نگاه هزینهای به آموزش و پرورش دانست.
شمسینی دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان در گفتگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، گفت: همه ما لزوم توجه به نظام آموزشی و فرآیند تعلیم و تربیت را درک کرده ایم و به میزان تاثیر آن بر تمامی افراد و اجزای جامعه آگاه هستیم، اما متاسفانه همواره پیرامون این قبیل موضوعات در نازلترین سطح ممکن بحث شده و کمتر فرصت عمیق شدن در این فضا پیش آمده است.
وی افزود: اگر در آموزش و پرورش شاهد سستی و کاستی در حوزه عمل هستیم و رسیدن به تحول بنیادین را امری بعید قلمداد میکنیم، باید بدانیم که این شرایط حاصل خلاء نظری عظیمی است که در این حوزه وجود دارد و جفا نیست که اگر این ضعف در تصمیم گیری را حاصل ضعف در تصمیم سازی بدانیم و تا زمانی که از سیاست بازی، سهل اندیشی و ساده انگاری فاصله نگیریم نباید انتظار فهم درست و دقیق نسبت به مسائل نظام تعلیم و تربیت داشته باشیم.
شمسینی بیان کرد: نامه اخیر وزیر علوم باعث شد تا بار دیگر توجه حداقلی نسبت به موضوع با اهمیت الگوهای جذب و تربیت معلم بین دغدغهمندان و صاحب نظران این عرصه شکل بگیرد. به هر روی امیدواریم که پرداختن به این قبیل موضوعات ریشهای و عمیق، دائمی شود و متاثر از اتفاقات دفعی و جو رسانهای ایجاد نشده باشد.
وی با بیان اینکه در مورد الگوهای جذب و تربیت معلم صحبتهای زیادی شده، اما قبل از پرداختن به آنها شاید لازم باشد تا به چند نکته ناظر به وزارت علوم اشاره کنم، افزود: انتظار ما از افراد دارای مسئولیت و افراد صاحب نظر در موضع گیری نسبت به هر موضوعی متفاوت است. با این وجود جناب وزیر علوم باید توجه کند که اگر نسبت به کاستیهای دانشگاه فرهنگیان صحبتی میکند و یا پیشنهادی برای بهبود وضع این دانشگاه میدهد خودشان یکی از اصلیترین تصمیم گیران هستند.
دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان با اشاره به اینکه برخیها تلاش کردند تا محتوای نامه وزیر علوم را هم طراز با تئوریهای حوزه آموزش و پرورش من باب جذب معلم قرار دهند و با این دید گمان خیرخواهانه بودن این نامه را تقویت کردند، گفت: در نامه وزیر علوم اشاره شده که ما باید به دنبال راه ارزان و کم هزینه باشیم. مگر در امر تربیت معلم باید به دنبال انباشت سرمایه و کاهش هزینه بود؟ در این مسیر باید به دنبال راهی باشیم که بهترین نتیجه را دارد؛ بنابراین بحث از مقدار هزینه کرد موضوعیت ندارد.
شمسینی بیان کرد: بحث این است که ما همیشه به دنبال این هستیم که در آموزش و پرورش هزینهها را کم کنیم و این در حالی است که شاید توجه به مجموعههای دیگری که زیر نظر وزارت علوم هستند در این زمینه اهمیت و اولویت بیشتری داشته باشد. به هر روی این سیاستها همه حاصل نگاه هزینهای به آموزش و پرورش است که همواره در لباس تدبیر و با هدف تخریب تا مرز اجرایی شدن پیش میرود.
وی با اشاره به اینکه به طور کلی میتوان گفت سطح انتظار ما از معلم، باعث میشود تا الگویی را متناسب با همان انتظارات برگزینیم، تصریح کرد: یک عده بر این عقیده اند که تربیت معلم حتما نباید در یک فرآیند پیوسته و آن هم به طور اختصاصی زیر نظر مجموعه خاص انجام شود و گروه دیگر بر این باورند که تربیت معلم یکپارچه صورت میگیرد و این کار باید مختص مجموعهای خاص باشد، که در حال حاضر دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی این وظیفه را به عهده دارند و همه این اختلافات از همان نوع نگاه به معلم نشأت میگیرد.
دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان گفت: در نظر اول ویژگیهای معلم مطلوب را به دو بخش صلاحیت علمی و صلاحیت حرفهای تقسیم میکنند و بر این اساس ادعا میشود که معلمان میتوانند صلاحیت علمی را در دیگر دانشگاهها کسب کنند و تنها برای کسب صلاحیتهای حرفهای به دانشگاه فرهنگیان بیایند؛ اما یکی از مهمترین اشکالات وارده به این نظر این است که علم مورد نیاز یک معلم، دانشی عمومی نیست که بتوان آن را در هر دانش سرایی آموخت، بلکه دانشی است اختصاصی که شاید در لفظ با دیگر علوم برابر باشد، اما اختلاف ماهوی با آنها دارد. به عنوان مثال ما در دانشگاهها رشته فیزیک داریم، اما دانش مورد نیاز معلمان نحوه آموزش فیزیک است نه صرفا دانستن معادلات آن.
وی با بیان اینکه تربیت معلم تنها منحصر در محتوای کتب درسی نیست و آن را باید با تمام ارکان، اجزا و ظرفیتهای یک مجموعه دنبال کرد، افزود: در حال حاضر شبانه روزی بودن دانشگاه فرهنگیان باعث شده تا بخش زیادی از دانشجو معلمان به مدت چهار سال در کنار هم زندگی خوابگاهی را تجربه کنند و این ظرفیت بسیار عظیمی است که در قالب محتواهای آموزشی غیر رسمی در راستای تربیت معلم، میتوان از آن استفاده کرد و چه بسا تاثیر آن از محتواهای رسمی نیز بیشتر باشد، چون فضای یکدست و یکپارچهای که حول محور معلمی در دانشگاه شکل میگیرد در هر لحظه فرد را برای نقش آفرینی در راستای ماموریت آینده خود مهیا میکند. به هر روی سوالی که باید به آن پاسخ داد این است که آیا برای رسیدن به چنین فضای یکپارچه و هماهنگی برای تربیت معلم، با رفتن به سمت تعدد و تکثر مراکز آموزشی امکان پذیر است؟ و آیا میتوان در مراکزی که مختص به تربیت معلم نیستند، فضایی که در آن روح معلمی حاکم باشد را مهیا ساخت؟
شمسینی اضافه کرد: سوال جدیتر این است که اصلا چرا و چطور صلاحیت علمی از صلاحیت حرفهای جدا میشود؟ مگر میشود این دو مهارت را منفصل از هم دانست؟ معتقدم هر دوی این صلاحیتها باید هم زمان و پایاپای کسب شود و اصلا کسب صلاحیتهای علمی که باتوجه به بحث فوق یک دانش اختصاصی است در یک فضای واقعی و در تلازم با واقعیتهای معلمی مثل کلاس درس و دانش آموز بدست میآید و شاید اصلا همین که دو لفظ علمی و تخصصی را برای این صلاحیتها به کار میبریم هم خود یک غلط مصطلح باشد.
شمسینی اظهار کرد: شاید یکی از بزرگترین اشکالاتی که در فضای نظریه پردازی پیرامون موضوع تربیت معلم وجود دارد این است که همواره در این عرصه نامعلمان به ظاهر دانشمند برای معلمان ارزشمنمد تصمیم گیری میکنند، افرادی که بعضا حتی یک ساعت هم در کلاس درس نبوده اند و با فضای واقعی معلمی آشنا نیستند و علاوه بر این که ادعای دانشمندی در این حوزه دارند، معلمانی را که با تمام وجود مشکلات و مسائل نظام آموزشی را درک کرده اند، فاقد صلاحیت برای اعلام رای و نظر میدانند و متاسفانه این قبیل افراد در آموزش و پرورش ما چه در سطح وزارت و چه در شوراهای سیاست گذاری بسیارند و هر روز خواب تازهای برای اموزش و پرورش میبینند. البته ما معلمان را عناصر منفعلی نمیدانیم که متاثر از جو حاکم از ورود به عرصه سیاست گذاری و تصمیم گیری بازمانده باشند بلکه خود آنها را نیز در خالی بودن میدان و جولان دادن هر شخصی در این فضا مقصر میدانیم.
دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان گفت: آسیبها و مشکلات نظام آموزشی بدل به کلاف پیچیده و سردرگمی شده است که حل آن نیاز به مجاهدت و ایثار دارد و قطعا تحقق آن را باید از معلمان تمنا کنیم ولا غیر. به هر روی امیدواریم در فضای ایجاد شده پیرامون موضوع تربیت معلم که ذهن افراد زیادی را جلب کرده است در آخر به نتیجهای که به نفع نظام آموزشی ماست دست یابیم.