نقاط ضعف قانون جذب اعضای هیئت علمی در دانشگاهها با حضور مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه علامه طباطبائی مورد بررسی قرار گرفت.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، جذب هیئت علمی در دانشگاههای ایران با توجه به نقاط ضعفی که در اجرای قوانین جذب وجود دارد، بعضا با حواشی و حرف و حدیثهایی مواجه است؛ اما این حواشی زمانی به اوج میرسد که دولتها در سالهای پایانی عمر خود قرار میگیرند؛ چرا که در این دوره تلاش میشود تا برخی از افراد از بدنه دولت و یا همسو با دولت به عنوان هیئت علمی جذب دانشگاهها شوند و این مسئلهای است که دولت دوازدهم نیز از آن مبرا نیست.
«خبرگزاری دانشجو» در پی اقداماتی که اخیرا در راستای جذب برخی افراد از بدنه دولت به عنوان هیات علمی در دانشگاهها صورت گرفته با جواد آزمون، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی و حسین صداقتی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی به گفتگو پرداخت.
اخیرا شاهدیم که در سال آخر دولت جذب اعضای هیات علمی در دانشگاهها طی یک روند غیرشفاف و شتاب گرفته؛ به گونهای که برخی از این افراد که در اولویت جذب نیز قرار گرفتهاند، قرار است از بدنه دستگاهها به دانشگاهها منتقل شوند، دانشگاه شهید بهشتی و علامه طباطبائی چقدر با این مسئله درگیر هستند؟
جذب هیات علمی با رنگ و بوی سیاسی
آزمون: دانشگاه یک موسسه است و کاملا تحت سیطره دولتها قرار دارد؛ از این رو این مسئله باعث شده تا جذب اعضای هیات علمی به ویژه در اواخر دولتها رنگ و بوی سیاسی به خود بگیرد. به این صورت که با اتمام دوره مسئولیتها سیل هجوم مسئولین اجرایی برای جذب در دانشگاهها شروع میشود تا اگر در دولت بعد پست و مقامی نصیب آنها نشد، حداقل بتوانند به عنوان عضو هیات علمی جذب دانشگاهها شوند.
مانع قانونی برای منع به کارگیری دوشغلهها در دانشگاه ها
مشکلی که وجود دارد، این است که تدریس در دانشگاه جزو قانون منع به کارگیری ۲ شغلهها نیست و این یعنی اینکه نهاد آموزش در کشور به عنوان یک نهاد طفیلی محسوب میشود و این اتفاق نیز به بهانه ارتباط دانشگاه با دولت رخ میدهد؛ البته شاید در نگاه اول این نقل و انتقالات رویه درستی به نظر برسد؛ اما در واقعیت اینگونه نیست و مضراتی به بار میآورد و این مسئلهای است که دانشگاه شهید بهشتی نیز امروز با
مشکلی که وجود دارد این است که تدریس در دانشگاه جزو قانون منع به کارگیری ۲ شغلهها نیست و این یعنی اینکه نهاد آموزش در کشور به عنوان یک نهاد طفیلی محسوب میشود و این اتفاق نیز به بهانه ارتباط دانشگاه با دولت رخ میدهد
آن مواجه است؛ مثلا در یک مورد که ما در بسیج دانشجویی آن ر ا پیگیری کردیم قرار است فردی پس از حدود ۸ سال کار اجرایی به عنوان عضو هیات علمی در این دانشگاه جذب شود. این فرد پیش از این عضو هیات علمی دانشکدهای بوده که منحل شده و در حال حاضر نیز علی رغم مشغلههای فراوانی که داشته تعداد زیادی مقاله نوشته که این خود نیز جای سوال دارد.
از طرفی وضعیت رتبه بندی این فرد هم جالب است؛ مثلا او مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاهی اخذ کرده که مرتبه آن خیلی پایین است و مقطع دکترای خود را هم از دانشکدهای که وابسته به دستگاه محل خدمتش بوده گذرانده با چنین شرایطی قرار است که این فرد به عنوان دانشیار در دانشگاه شهید بهشتی جذب شود. نکته دیگر اینکه این فرد مدعی است که اگر کار اجرایی نمیکرده میتوانسته به مرتبه استادی برسد و این در حالی است که مرتبه علمی، مقالات و دانشگاهی که او در آن تحصیل کرده در خیلی از موارد با رشتهای که قرار است در آن عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی شود بی ربط است. به هر روی مشابه نمونهای که مثال زدم در دانشگاههای دیگر هم وجود دارد و تعداد آن هم کم نیست.
قانون جذب هیات علمی خوب؛ اما درگیر تبعیض
اگر قانون جذب هیات علمی به طور کامل اجرایی شود قانون بدی نیست؛ اما مشکلی که وجود دارد بحث
اگر قانون جذب هیات علمی به طور کامل اجرایی شود قانون بدی نیست؛ اما مشکلی که وجود دارد بحث تبعیض است به گونهای که میبینیم خیلیها در صف پروسه جذب هیات علمی میمانند و این در حالی است که برخی از مقامات دولتی بدون هیچ محدودیتی و به راحتی پروسه جذب آنها ظرف یک سال طی میشود.
تبعیض است به گونهای که میبینیم خیلیها در صف پروسه جذب هیات علمی میمانند و این در حالی است که برخی از مقامات دولتی بدون هیچ محدودیتی و به راحتی پروسه جذب آنها ظرف یک سال طی میشود.
در بحث نظارت بر جذب هیات علمی دانشگاهها نیز شاهدیم که این نظارتها کمرنگ است و آن طور که باید باشد، نیست و این مسئلهای است که باعث خواهد شد تا مثلا با فشار رئیس یک دانشگاه و یا با اعمال فشار از جانب یک وزارتخانه پرونده جذب برخی افراد خیلی سریع نهایی میشود.
جذب هیات علمی در دانشگاهها به ۲ شیوه آموزشی و پژوهشی انجام میشود با این وجود سال گذشته فقط در یک دانشکده دانشگاه شهید بهشتی ۵ نفر که به عنوان هیات علمی پژوهشی جذب شده بودند به هیات علمی آموزشی تغییر وضعیت دادند و تدریس کردند. در واقع این افراد در پی تعطیلی یکی از پژوهشکدههای دانشگاه شهید بهشتی تنها به دلیل همسویی با دولت از هیات علمی پژوهشی به هیات علمی آموزشی تغییر وضعیت یافتند و این در حالی است که اکثر دانشجویان از این افراد ناراضی هستند، چون کار آنها تدریس نبوده است.
مسئله دیگری که وجود دارد، این است که در بحث تغییر مرتبه دانشگاههای کشور میبینیم اساتید معلوم نیست که مراتب علمی را با چه ملاک و میزانی طی میکنند و به مرحله دانشیاری میرسند؛ چون وقتی از آنها مصاحبه گرفته میشود میبینیم که سطح آنها از مربیهای دانشگاههای مثل دانشگاه شهید بهشتی و یا علامه هم پایینتر است، ولی خب، چون دارای مرتبه دانشیاری هستند، خیلی راحت جذب هیات علمی میشود و این در حالی است که در گذشته وضعیت اینگونه نبود؛ به گونهای که وقتی اساتید از دانشگاههای شهرستانی به دانشگاههای اصلی کشور منتقل میشدند، تمام سابقه آنها پاک میشد؛ به هر روی عدم توجه به این موضوع از مسائلی است که موجب سرخوردگی دانشجویان میشود.
تبدیل دانشگاهها به پارکینگ مسئولان دولتی
صداقتی: مسئله ما در دانشگاه علامه طباطبائی در خصوص جذب اعضای هیات علمی نسبت به دانشگاههای دیگر مسئله جدی تری است. به طور مثال امروز میبینیم فردی که دارای مسئولیت اجرایی است از طریق سوبسیدی که از محل یک رانت دولتی به دانشگاه علامه طباطبائی اختصاص داده قرار است عضو هیات علمی این دانشگاه شود. این فرد معاون اقتصادی استاندار تهران است و در دانشگاه ایلام تحصیل میکند؛ با این وجود علی رغم مخالفت رئیس دانشکده اقتصاد، اما رئیس دانشگاه علامه برای جذب او فشار میآورد. یقینا امروز مشکلاتی که مردم با آنها دست به گریبان هستند نتیجه عملکرد ناقص همین افراد در مسئولیتهای اجرایی است؛ از این رو سوال این است که چنین فردی چطور میخواهد دانشجویی را تربیت کند که راهگشای مشکلات کشور باشد.
متاسفانه در بحث جذب اعضای هیات علمی در سالهای آخر دولت سیاسی کاریهایی صورت میگیرد؛ به
متاسفانه در بحث جذب اعضای هیات علمی در سالهای آخر دولت سیاسی کاریهایی صورت میگیرد به گونهای که دانشگاهها در این ایام به پارکینگ مسئولین کشور تبدیل میشوند؛ و متاسفانه افرادی هم که از این طریق با فشار به رئیس دانشگاه و فشار رئیس دانشگاه به هیات علمی دانشکدهها و گروههای علمی جذب میشوند توانایی لازم برای تدریس را ندارند
گونهای که دانشگاهها در این ایام به پارکینگ مسئولین کشور تبدیل میشوند و متاسفانه افرادی هم که از این طریق با فشار به رئیس دانشگاه و فشار رئیس دانشگاه به هیات علمی دانشکدهها و گروههای علمی جذب میشوند توانایی لازم برای تدریس را ندارند. مثلا یکی از همین آقایان که نماینده مجلس است در کلاس وقتی درس میدهد انگار روی تخت خوابیده و کتاب میخواند و یکی دیگر از نمایندگان کلا از روی کتاب میخواند خب اگر بنا باشد استاد با روخوانی از کتاب درس بدهد پس دانشجو چه نیازی به استاد دارد. یقینا استادی که از روی کتاب روخوانی میکند بنیان علمی قوی ندارد. به هر روی وقتی افرادی با رانت به عنوان عضو هیات علمی جذب میشوند در مقابل کسانی هم که چندین سال تلاش کرده تا مدرک دکترای خود را بگیرد پشت در دانشگاه میماند تا مسئولین از VIP بیایند و آنها جذب شوند.
موج سواری مافیا در جذب هیئت علمی
مسئلهای که وجود دارد این است که ما امروز در کشور مافیای جذب هیات علمی داریم؛ به گونهای که این مافیا در اواخر عمر دولتها فعال میشود و از طریق اختصاص برخی امتیازات از محل بیت المال به دانشگاهها و یا اعمال فشار کسانی را که مسئولیت اجرایی داشته اند و از لحاظ علمی هم خیلی قوی نبوده اند به عنوان عضو هیات علمی راهی دانشگاه میکند و البته وقتی هم سابقه افرادی را که در گذشته با این شیوه جذب دانشگاهها شده اند بررسی میکنیم، میبینیم که بسیاری از آنها از نظر علمی به شدت ضعیف بوده و دانشجویان از آنها ناراضی اند، ولی باز هم این فرایند هر بار در پایان عمر دولتها تکرار میشود.
فرد دیگری که قرار است به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی جذب شود یکی از زنان عضو
فرد دیگری که قرار است به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی جذب شود یکی از زنان عضو شورای شهر تهران است به گونهای که چند نفر با اعمال فشار برای جذب این خانم تلاش میکنند و البته رئیس دانشگاه علامه هم با توجه به اینکه روسای دانشگاهها از سیاستهای دولت پیروی میکنند
شورای شهر تهران است به گونهای که چند نفر با اعمال فشار برای جذب این خانم تلاش میکنند و البته رئیس دانشگاه علامه هم با توجه به اینکه روسای دانشگاهها از سیاستهای دولت پیروی میکنند پیگیر این قضیه است؛ این در حالی است که اعضایی در هیات جذب و گروههای آموزشی که باید از لحاظ علمی این فرد را تایید کنند مخالف این قضیه هستند، ولی فرایند جذب دارد اتفاق میافتد و هیچ اهرمی هم که بتوان جلوی آن را گرفت وجود ندارد؛ البته یکی از اهرمهای جلوگیری از این مسائل شورای جذب است، ولی سه نفر از اعضای این شورا وابسته به دولت و دانشگاه و یک نفر هم نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها است که در رای گیریها اگر نهاد هم مخالفت کند سه نفر دیگر رای مثبت میدهند؛ از این رو ساختار جذب اساتید ایراد دارد چرا که این ساختار باید به گونهای باشد که بتواند جلوی رانت، فساد و اعمال نفوذ و قدرت دولت را بگیرد حال این دولت میخواهد اصولگرا باشد و یا اصلاح طلب تا عدالت بین افراد برقرار شود و کسانی که صلاحیت دارند به عنوان عضو هیات علمی جذب شوند و یک نفر با رانت مسیری را که باید مثلا طی چهار سال طی کند یک شبه آن را طی نکند.
جایگاه علمی دانشگاه قربانی اعمال نفوذ دولت
یقینا زمانی که اعمال نفوذ و قدرت در جذب اعضای هیات علمی دخیل باشد اعتبار و جایگاه علم در دانشگاه
معاون وزیر تعاون قرار است با همین مدل در دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان عضو هیات علمی جذب شود. به هر روی شاید صلاحیت علمی این فرد توسط هیاتی در دانشگاه علامه تایید شود؛ اما سوال این است که آیا این هیات در تایید صلاحیت علمی این فرد با عدالت و به دور از فشار و تطمیع رئیس دانشگاه و یا مجموعههای بیرونی عمل کرده و یا پیش از تایید، صلاحیتهای این فرد را مورد بررسی قرار داده است.
از بین میرود و دیگر کسی هم اهمیت نمیدهد که این افراد چقدر نسبت به رشتهای که میخواهند در آن تدریس کنند صلاحیت علمی دارند. در واقع تنها اعتبار این افراد این است که در بخشی از دولت یک مسئولیت اجرایی داشته اند؛ با توجه به این توضیحات امروز شاهدیم که معاون وزیر تعاون قرار است با همین مدل در دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان عضو هیات علمی جذب شود. به هر روی شاید صلاحیت علمی این فرد توسط هیاتی در دانشگاه علامه تایید شود؛ اما سوال این است که آیا این هیات در تایید صلاحیت علمی این فرد با عدالت و به دور از فشار و تطمیع رئیس دانشگاه و یا مجموعههای بیرونی عمل کرده و یا پیش از تایید، صلاحیتهای این فرد را مورد بررسی قرار داده است.
موضوعی که نباید از آن غافل شویم این است که افراد با توجه سمت و وجهه سیاسی که دارند به عنوان عضو هیات علمی در دانشگاهها جذب میشوند؛ از این رو خیلی کم اتفاق میافتد که فردی با اتکاء به علم خود به عنوان هیات علمی جذب شود؛ اما سوال این است که واقعا این روال چه توجیهی دارد که یک فرد توانمند باید به خاطر جذب یک معاون وزیر پشت در دانشگاه منتظر بماند تا یک زمانی هم نوبت به او هم برسد؛ اگر چه معمولا هم نوبت جذب این افراد نمیرسد و سرخورده میشوند.
مفسد اخلاقی در صف جذب
نمونه دیگری از جذب اعضای هیات علمی رانتی این است که قرار است استاد اخراجی دانشگاه خوارزمی که مرتکب مسائل اخلاقی شده و در دادگاه از شاکی رضایت گرفته با حمایت یکی از معاونین رئیس جمهور در دانشگاه علامه طباطبائی جذب شود و فرایند جذب او هم تمام شده اگر چه وزارت علوم در خصوص این فرد نظری نداده است.
علاوه بر مسائل پیش روی جذب اعضای هیات علمی مشکل دیگری که وجود دارد اساتید مدعو دانشگاهها هستند به گونهای که میبینیم برخی از این اساتید که در دانشگاهها تدریس میکنند مشکل اخلاقی دارند و یا از لحاظ علمی مورد تایید نیستند و یا میبینیم برخی از این افراد که قبلا به دلیل مشکلاتی که داشته اند از دانشگاه اخراج شده اند، اما دوباره به عنوان اعضای مراکز تحقیقات زیر مجموعه دانشکدهها و دانشگاهها به هیاتهای آموزشی راه یافته اند و برای آنها واحد درسی پیش بینی شده و این به نوعی پاسخ خوش خدمتیهایی است که این افراد به سیاستمداران کرده اند و اینگونه پاسخ آن را دریافت میکنند.
راهکار جلوگیری از جذب اعضای هیات علمی با استفاده رانت و اعمال نفوذ چیست؟ صداقتی: ساختار موجود جذب هیات علمی عملا قدرت و اختیار را به دولت واگذار کرده به گونهای که در
در چینش افرادی که در جذب اعضای هیات علمی تعیین کننده هستند هیچ عدالتی وجود ندارد و همین مسئله باعث شده تا هیچ عدالت جذبی هم نداشته باشیم.
هیات جذب دانشگاهها و وزارت علوم کسانی که رای میدهند اکثرا کسانی هستند که وابسته به دولت اند و تنها کسی هم که بعضا ممکن است مخالفت کند نماینده نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه است. از این رو با این ساختار دولت به راحتی میتواند افراد مخالف خودر را از دانشگاهها کنار بگذارد و یا افراد دیگری را با همین مدل وارد دانشگاهها کند. پس در چینش افرادی که در جذب اعضای هیات علمی تعیین کننده هستند هیچ عدالتی وجود ندارد و همین مسئله باعث شده تا هیچ عدالت جذبی هم نداشته باشیم.
ضرورت تغییر ساختار فسادزای جذب
امروز نبود ساختار درست جذب اعضای هیات علمی موجب بروز فساد و رانتهایی شده که هزینه آنها هم از بودجه دولت پرداخت میشود با این وجود ساختار جذب هیات علمی باید در کشور تغییر کند؛ چون این مدل جذب استاد خیانت به نسل آینده است.
تغییر در ساختار جذب هیات علمی وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس است؛ از این رو انتظار ما این است که نمایندگان مجلس با ورود به این موضوع پیشنهادها و نقدها را بشنوند و در نهایت برای تصویت یک قانون شفاف اقدام کنند تا جلوی رانتهای موجود در جذب هیات علمی را بگیرند و مانع تبدیل شدن دانشگاهها به حیات خلوت دولتها شوند.
قطع امید از وزارت علوم برای اصلاح ساختار
قطعا به وزارت علوم و دولت برای تغییر ساختار جذب هیات علمی هیچ امیدی نیست و البته اگر هم بخواهند
قطعا به وزارت علوم و دولت برای تغییر ساختار جذب هیات علمی هیچ امیدی نیست و البته اگر هم بخواهند تغییری صورت بدهند دوباره تغییرات را به نفع خود رقم میزنند و حتی حاضرند تا آن یک نفر نماینده نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری هم نباشد تا خودشان به راحتی بنشینند و تصمیم گیری کنند
تغییری صورت بدهند دوباره تغییرات را به نفع خود رقم میزنند و حتی حاضرند تا آن یک نفر نماینده نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری هم نباشد تا خودشان به راحتی بنشینند و تصمیم گیری کنند؛ از این رو اگر قرار باشد تغییری هم صورت بگیرد شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس باید در این خصوص پیشقدم شوند.
پایان رانت جذب به دست مجلس
آزمون: جنبش دانشجویی و بسیج دانشجویی در رابطه با جلوگیری از جذب اعضای هیات علمی با استفاده از رانت و اعمال نفوذ ظرفیت مشخصی دارد به گونهای که در نامه نگاری با مسئولان میتواند به عنوان یک گروه فشار نقش ایفاء کند.
در دهه ۷۰ اتفاقی که افتاد این بود که شاهد حضور تکنوکراتها در بدنه دولت بودیم به گونهای که اگر کسی میخواست وزیر بهداشت شود باید تخصص آن را داشته باشد به همین دلیل وزیر بهداشت را از بین پزشکان انتخاب میکردند؛ پس افرادی که وزیر بودند ذی نفع هم بودند و این یک اشکال حکمرانی اساسی در کشورمان است. با این وجود در وزارت علوم و در قضیه جذب اعضای هیات علمی هم شاهد این رویه هستیم و تا وقتی هم اصل تضاد منافع محقق نشود روند فعلی جذب هیات علمی تغییر نخواهد کرد. معتقدم در هر حال حاضر مجلس و علی الخصوص کمیسیون آموزش و تحقیقات میتوانند به این موضوع ورود پیدا کنند و تغییرات لازم را در قانون جذب هیات علمی رقم بزنند تا این همه شاهد تمرکز قوا و رانت در جذب هیات علمی نباشیم.
تبعات جذب رانتی اعضای هیات علمی در دانشگاهها چیست؟ صداقتی: دانشگاهها در دنیا برای حل مشکلات جامعه خود در ارائه راه حل به دولتها پیشقدم هستند؛ اما سوال این است که چرا دانشگاههای ما راه حلی برای حل مسائل اجتماعی و مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، ندارند؟ چون خیلی از اساتید با همین ساختار ناکارآمد و ضعیف جذب هیات علمی به صورت رانتی وارد دانشگاهها میشوند به گونهای که اکثر اساتیدی که در دولت سازندگی و اصلاحات به عنوان هیات علمی جذب شده اند عملا گرایش خود را به این دولتها و وابستگی به دنیای غرب و بزک کردن غربیها نشان داده اند به گونهای که به جای تدریس به تعریف و تمجید از پیشرفتهای آمریکا و ژاپن میپردازند.