دستیار ویژه رئیسجمهور سابق آمریکا تلاش برای تغییر نظام ایران را هدفی غیرواقعبینانه توصیف کرده و خواستار تلاش برای تغییر رفتار تهران شده است.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «دنیس راس»، دستیار ویژه «باراک اوباما»، رئیسجمهور سابق آمریکا در یادداشتی توصیههایی به «جو بایدن»، رئیسجمهور منتخب کشورش درباره ایران مطرح کرده است.
راس در تحلیلی ۱۱ صفحهای که در اندیشکده «واشنگتن برای سیاستهای خاور نزدیک» منتشر شده مینویسد: «اگر تغییر حکومت ایران هدفی واقعبینانه یا قابل توصیه نیست باید هدف را تغییر رفتار جمهوری اسلامی قرار داد.»
او تصریح کرده است: «با آنکه رسیدن به این هدف دشوار خواهد بود، تاریخ نشان میدهد رژیم هنگامی که میبیند هزینههای سیاستهایش بالا است به سمت برخی تغییرات تاکتیکی با تبعات راهبردی رو میآورد.»
دنیس راس به عنوان مثال، مدعی شده بعد از آنکه دولت باراک اوباما بانک مرکزی ایران را تحریم و فروش نفت ایران را مختل کرد تهران تصمیم گرفت بر سر برنامه هستهایش با آمریکا گفتگو کند.
با این حال، دیپلمات سابق آمریکایی نوشته که فشار به تنهایی علیه ایران کارساز نخواهد بود. او مینویسد: «با این حال، اگر فشار به تنهایی کارساز میبود، سیاستهای ترامپ باید به ایجاد تغییرات بنیادین در سیاستهای ایران منجر میشد.»
دنیس راس بر همین اساس پیشنهاد کرده دولت ترامپ فشار در زمینههای اقتصادی، سیاسی، اطلاعاتی و نظامی را علیه ایران با برخی مشوقها تلفیق کند. وی از جو بایدن خواسته هم از سیاستهای دوران اوباما و هم از سیاستهای دوران ترامپ در قبال ایران درس بگیرد.
طرح کمتر در برابر کمتر
دنیس راس نوشته ایرانیها قبل از بازگشت به پایبندی به برجام خواستار کاهش تحریمها خواهند شد. با این حال، او نوشته انجام چنین اقدامی از سوی دولت بایدن مگر در زمینه تسهیل مبادلات انسانی با ایران، این دولت را در مسیر اشتباه قرار خواهد داد.
او خاطرنشان کرده دولت بایدن هنگام تنظیم سیاستهایش در قبال ایران باید میان چندین نیروی فشار توازن برقرار کند.
هاس مینویسد: «اگر دلت بایدن خواستار آشتی دادن اهداف متعارض است رایزنی با ذینفعان داخلی و همینطور شریکان و متحدان اجتنابناپذیر خواهد بود.»
او اضافه میکند: «رایزنیهای اولیه با بریتانیا، فرانسه و آلمان و با رهبران کلیدی و کمیتههای مرتبط در کنگره و با اسرائیل، عربستان سعودی و امارات باید به گونهای انجام شود که نشان دهد دولت نگرانیهای آنها را در نظر گرفته است.»
مقام سابق دولت اوباما در ادامه پیشنهاد نوعی «توافق موقت» را برای حل و فصل این موضوع پیشنهاد داده است: «بنابراین، دولت بایدن، همزمان با ابراز تمایل برای بازگشت به برجام، میتواند این پیام را هم منتقل کند که از رویکردهای دیگر از جمله توافق موقت نیز استقبال میکند.»
او گفته این «توافق موقت» میتواند از منطق «تفاهم ژنو» که قبل از حصول برجام در نوامبر سال ۲۰۱۳ میان ایران و گروه ۱+۵ حاصل شد پیروی کند.
هاس درباره مفاد چنین توافقی نوشته است: «این توافق موقت، با پیروی از منطق تفاهم اولیه حاصلشده با ایران در نوامبر ۲۰۱۳ (برنامه اقدام مشترک) میتواند به دنبال به عقب برگرداندن ذخائر اورانیوم ذخیرهشده ایران و برچیدن سانتریفیوژهای این کشور در ازای دسترسپذیر کردن بخشی از پولهای مصادرهشده ایران یا از سرگیری معافیتهای خرید نفت برای چند کشور محدود باشد.»
او گفته چنین توافقی از این مزیت برخوردار است که میتواند برای جو بایدن زمان بخرد تا او به دنبال تلاش برای «تقویت و تمدید مفاد توافق هستهای» باشد.
ریچاد هاس نوشته منظور از «تقویت و تمدید» مفاد برجام که سیاست جو بایدن در قبال توافق هستهای برجام را تشکیل میدهد طولانی کردن مفاد زوالپذیر برجام است که در سال ۲۰۳۰ به اتمام میرسند. این مفاد، محدودیتهای مربوط به تعداد و نوع سانتریفیوژها، میزان ذخائر اورانیوم مجاز ایران، سطح غنیسازی ایران و اندازه زیرساختهای هستهای این کشور را شامل میشود.