در بین کشورهای تولیدکننده چادر مشکی، کیفیت پارچه کره بسیار مطلوب است. چندسالی میشود که چادر ایرانی هم وارد بازار عرضه شده و تولیدکنندگان آن معتقدند که پارچهیشان نه تنها قابل مقایسه با جنس کرهای است بلکه کیفیت آن گوی سبقت را از رقیب کرهای ربوده است.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- فاطمه بوجار؛ ساعت ۹ ونیم صبح است، ولی هنوز بسیاری از مغازهها کرکرههایشان بالا نرفته است. فروشنده جوان سرش توی گوشی است و از صدایی که داخل مغازه پیچیده به نظر میآید دارد بازی میکند. درباره کیفیت و قیمت چادر ایرانی میپرسم، با بیحوصلگی میگوید: «چادر ایرانی فقط کرپ دارد و جنسش ضعیف است. کیفیتش پایینتر است و قیمتش مناسبتر. البته به خاطر کیفیت غیرمطلوبش، خریداران زیاد تقاضا نمیکنند.»
در راسته چادر فروشیها هم نظرات فروشندگان تقریبا مشابه همین است و با آنچه که تصور میشد تفاوت دارد.
فروشنده، لیوان چای به دست، میگوید: «پارچه ایرانی خوب نیست، ولی ضعیف هم نیست. قیمتش مناسب است و میخرند.» او گاهی بین سوالات من فرصت را غنمیت میشمارد و چاییاش را میخورد. مغازه بعدی چند قدم جلوتر است. فروشنده روی صندلی نشسته و کتاب دعا میخواند. خلوتش را بهم میزنم و سوالم را میپرسم. جواب میدهد: «چادر ایرانی فقط کرپ دارد و بد نیست، اما قیمتش با بقیه زیاد تفاوت ندارد.»
تعدادی از مغازهدارها میگویند، چون پارچه ایرانی کیفیت ندارد و نسبت به کره ضعیفتر است، تمایلی برای فروش آن ندارند. یکی از آنها معتقد است کرپ ایرانی حتی کیفیت کار چین را هم ندارد و کیفیتش اصلا خوب نیست. علاوه برآن قیمتش هم بالاتر از جنس چین درمیآید.
فروشنده دیگر توضیح میدهد که چادر ایرانی فقط کرپ ساده دارد که آن هم خوب نیست، آشغال و پرز میگیرد و نخ کش میشود.
چادر ایرانی فقط جنس کرپ دارد. پیش از بررسی کیفیت و قیمت، دانستن همین موضوع کافیست تا خریدار کمی عقب بنشیند. وجود تنوع در چادرهای خارجی، رقبا را حداقل یک پله از ما جلوتر انداخته است. داشتن تنوع به جذب مشتری و افزایش تمایل او به چادر ایرانی کمک خواهد کرد. هرچه گستره انتخاب کردن برای خریدار وسیعتر باشد، احتمال آنکه چیزی را که میخواهد، بیابد بیشتر خواهد بود.
ردپایی از دلیل اطمینان نداشتن به چادر ایرانی را در گفتگوی مدیرعامل کارخانه حجاب شهرکرد با خبرگزاری دانشجو میتوان یافت. میری میگوید: «وقتی شرکتهای دیگری که ادعا میکنند من پارچه چادر مشکی تولید کردهام، پارچهاش را در بازار به اسم پارچه چادر مشکی میریزند که این پارچه هم رنگ میدهد و هم خراب است به نظر شما پارچه ایرانی خوب میشود؟ مردم همه پارچه ایرانیها را به این شکل میشناسند باید حواسمان باشد.»
با توجه به میزان مصرف و سود سرشار حاصل از فروش چادر در کشور، کارگاههایی سربرآوردند که چادر را بدون درنظر گرفتن هیچ استانداردی تولید و به اسم چادر ایرانی عرضه میکنند. همین کار سبب خدشه وارد شدن به جنس باکیفیت ایرانی میشود و اعتماد خریدار را از بین میبرد.
کسانی که هنوز صابون پارچههای تقلبی ظاهرا ایرانی به تنشان نخورده است و هربار چادر ایرانی اصل را خریدند، کیفیت آن را بهتر از پارچه کره میدانند. البته چرخه توزیع و بازاریابی ضعیف را هم میتوان از عوامل بیگانگی مردم با چادر ایرانی دانست.
البته همه فروشندگان در این موضوع که پارچه ایرانی تا این حد بیکیفیت است، هم عقیده نیستند.
هنوز خریداران سراغ بازار نیامدهاند، اما سر و صدای بازکردن مغازهها و بلند حرف زدن فروشندههای جوان با هم کافیست تا سکوت بر فضا حاکم نشود. فروشنده جوان، عینک مربعی شکل به چشم دارد، کاپشن خردلی پوشیده و حوصله بیشتری برای جواب دادن دارد. میگوید: «پارچه ایرانی، پارچه خوبی هست. از پارچهی کرهای کیفیتش بهتراست، اما قیمت خرید هردو تقریبا یکی درمیآید.»
تفاوت اندک قیمت، موضوعی که یکی از فروشندگان از آن گله کرده و سر حرف را اینطور باز میکند: «چادر ایرانی، خیلی پارچه خوبی است. کیفیت آن نسبت به یکسال پیش خیلی بهتر شده است، ولی یک جای کار میلنگد. از آنجایی که این محصول تولید داخل است باید اختلاف قیمتش با کالای وارداتی چشمگیر باشد تا خریدار به جنس ایرانی رغبت بیشتری نشان دهد، اما در حقیقت اینطور نیست.»
مغازه دار دیگری معتقد است پارچه ایرانی هم مثل پارچه کرهای چند نوع کیفیت دارد. او میگوید: «چادر ایرانی به پای کرهای نمیرسد، ولی کیفیتش خوب است به خاطر اینکه درآن نخ ترک به کار میرود و، چون این نخ از خارج میآید فاصله قیمتی آن با جنس کرهای کم است و حتی گاهی اوقات با هم برابری میکند. برای مشتری کیفیت مهم است، اما حرف اول را قیمت میزند.»
نبود تفاوت قیمت قابل توجه، بین جنس تولید داخل و محصول وارداتی به چند دلیل است: اول آنکه چادر ایرانی، صد درصد تولید داخل نبوده و نخهای آن وارداتی است. واردات هم با دلار انجام میشود که نرخ آن هر روز در نوسان است. از سوی دیگر تعرفه پایین واردات چادر و به تبع آن قیمت کمتر جنس خارجی نسبت به کالای ایرانی سبب میشود که تولید چادر در داخل مقرون به صرفه به نظر نرسد و قیمت نهایی چادر ایرانی با پارچه کره تقریبا برابری کند.
قیمت چادر ایرانی از کارخانه تا رسیدن به فلان مغازه بازار، چیزی حدود ۳۰۰ هزارتومان افزایش مییابد. یعنی بدون آنکه ارزش افزودهای به چادر اضافه گردد قیمت آن بالا میرود. دلالان عامل مهمی هستند که آرامش نسبی قیمت را از بازار میگیرند.
اگر دست سوداگران از چرخه تولید کوتاه شود، بین قیمت چادر ایرانی و جنس کرهای فاصله ایجاد خواهد شد که این اختلاف هم به نفع تولید کننده است و هم به سود خریدار؛ و هستند فروشندگانی که جنس ایرانیشان قیمت پایینتری نسبت به چادر کره دارد و فروششان هم بسیار خوب است.
پاساژ کم کم درحال شلوغ شدن است، اما کمتر کسی به داخل مغازهها میرود. بیشتر مردم برای دیدن و پرسیدن قیمت راهی بازار شدهاند.
فروشندهای که شعارش حمایت از تولید ملی است، میگوید: «بیشتر فروشم از پارچه ایرانی است. پارچه ایرانی چروک نمیشود، پرز نمیگیرد و ماندگاری رنگش بالا است. جنس ایرانی کیفیت بهتر و قیمت مناسبتری دارد و اختلاف قیمتش با چادر کرهای قابل توجه است.» فروشنده دیگر نه تنها جنس ایرانی را باکیفیت توصیف میکند بلکه میگوید از بعضی از اجناس کره هم بهتر است و قیمتش هم ارزانتر از چادر کرهای درمیآید. فروشش هم خوب است.
اگر نخ چادر مشکی در داخل تولید شود، تعرفه واردات چادر مشکی عاقلانه تعیین گردد و دست سوداگران از چرخه تولید قطع شود رقابت بین چادر ایرانی و کرهای تازه منصفانه خواهد شد. رقابتی که اگر با اعتماد مردم به جنس ایرانی همراه شود بعید به نظر میرسد چادر کرهای از آن روسفید بیرون بیاید.