گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، زینب محمدی؛ ابتدا سخن خود را با فرموده ای از امام خمینی (ره)آغاز می کنم که چنین فرمودند: انقلاب، حاکم و محکوم را در ادبیات سیاسی خودش از بین خواهد برد. به عبارتی یک عده نه به منزله حاکم و عده دیگری هم نه به مثابه رعیت و مردمی که باید اطاعت کنند، دیگر وجود نخواهد داشت؛ بلکه دو طبقه خادم و مخدوم خواهند بود و مسئولان خدمتگزار و مردم هم کسانی هستند که مورد خدمت قرار میگیرند.
اما آنچه که امروز مشاهده می کنیم، مغایر با این سخن امام (ره) است. زندگی اشرافی برخی مسئولان را می بینیم که کاخ نشینی رسم و آیین شان شده است. یکی از مشکلات اساسی جمهوری اسلامی ایران وجود چنین مسئولانی است که هر چند شعار مردم سالاری می دهند اما در عمل سالار مردم بودن را اجرایی می کنند.
اینکه برخی از اشکالات به ساختار بازمی گردد قابل قبول است و نمی توان آن را انکار کرد؛ مگر ما هر چند سال یک بار رئیس جمهور، نمایندگان مجلس، شوراهای شهر و… را انتخاب نمی کنیم تا با تخصص و توانایی های خود نه تنها این اشکالات را برطرف کنند؛ بلکه موجبات ارتقاء ساختار ها را فراهم کنند؛ اما با چیزی خلاف این مواجه هستیم .
مسئولانی که نه تنها به دنبال برطرف کردن اشکالات، رفع مشکلات مردم، توجه به نیازهای آنان برقراری عدالت به ویژه عدالت اجتماعی و... نیستند؛ بلکه به دنبال ارتقاء جایگاه و مَناسِب حکومتی خود هستند. اشکالات موجود تا حدی به ساختار حکومت باز میگردد ولی بخش اعظم آن به اشخاص تصمیم گیر باز می گردد؛ چرا که این افراد با قدرت و مسئولیتی که دارند میتوانند تغییرات مثبت در ساختار های غلط ایجاد کنند.
در اینجا ذکر سخنی از شهید مطهری خالی از لطف نیست که فرمودند: «جمهوری اسلامی از دو کلمه مرکب شده است کلمه جمهوری و کلمه اسلامی، کلمه جمهوری شکل حکومت پیشنهاد شده را مشخص میکند و کلمه اسلامی محتوای آن را... و امّا کلمه اسلامی یعنی پیشنهاد میکند که این حکومت با اصول و مقررات اسلامی اداره شود و در مدار اصول اسلامی حرکت کند چون میدانیم که اسلام به عنوان یک دین در عین حال یک مکتب و یک ایدئولوژی است.
طرحی است برای زندگی بشر در همه ابعاد و شئون آن.» چنانکه از سخنان شهید مطهری هم بر میآید با توجه به اینکه اسلام دینی کامل و جامع است لذا نیازی به استفاده از دیگر مکاتب ندارد اگر چه در پارهای موارد با هم شباهتهایی داشته باشد. با توجه به آنچه تا کنون گفته شد در می یابیم که مشکل اساسی در نظام جمهوری اسلامی ایران تا حد زیادی شخص محور است نه ساختار محور؛ همچنین باید توجه داشت که برچیدن نظام و ساختارکنونی به طور کامل و ایجاد یک نظام جدید به نظر غلط می رسد؛ چرا که تغییر یک ساختار به طور کلی بسیار سخت تر و پیچیده تر از تغییر یک فرد مسئول است.
در طول تاریخ همواره افراد لایق و نالایق وجود داشته اند که با حضور در مَناسِب حکومتی به نحوی در تصمیم گیری ها تأثیر گذاشته اند.در اینجا ذکر این نکته که مردم نیز تأثیر بسزایی در قرار گرفتن یک فرد لایق یا نالایق در منسب حکومتی دارند به نظر مهم می رسد. چرا که راهیابی این فرد به پست های حکومتی در صورتی که لایق نباشد و تخصص لازم را نداشته باشد سبب آسیب به ساختار ها و مردم می شود. در نتیجه باعث مشکلات و معضلاتی در نظام جمهوری اسلامی می شود که هر چند برخی از این مشکلات نمود ساختاری داشته باشد؛ اما مشکل به شخصی بازمیگردد که این تصمیمات غلط و نادرست را گرفته است.
زینب محمدی - کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.