گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محسن احمدلو؛ جمهوری مقدس اسلامی طلیعه نوری بود که به مدد اختیار عاقلانه و عالمانه مردم کشور ایران به ظهور و بروز رسید. این حاکمیت که با معمار کبیرش هردو با هم دارای تقدس و عظمت است سر فصل جدیدی است که در تاریخ جهان باز شده است.
شهید بزرگوار مرتضی آوینی در مورد معمار بزرگ جمهوری اسلامی میگفت: «دهه شصت دهه امام خمینی(ره) بود و از این پس دهه ها هر چه بیابید به جز او انتساب نخواهند داشت . این او بود که هر آنچه که در تقدیر تاریخ انسان این عصر بود ظاهر کرد.
حیات انسان هایی چون او نفخه ای از نفخات روح الهی است که در تن انسان می دمد ، در تن زمین مرده ، و آن را حیات می بخشد. امام خمینی انسانی چونان دیگران نبود ؛ از قبیله انبیا و اصحاب انان بود و مصداقی از مصادیق معدود ( نبا عظیم ).... که هر هزار سال یکی میرسد ، و مراد از این (هزار) عدد هزار نیست ؛ مراد آن است که او خیل یاد آوران است و مورد خطاب «انما انت مذکر».
مخاطب این سخن آنانند که نه نامی از انان در تاریخ های تمدن هست و نه در تاریخ های رسمی ، اما زمین هر چه دارد مدیون آنهاست . اینان چون دیگر ابنای بشر از خاک روییده اند ، اما چون دیگران در خاک نمانده اند و سر بر آسمان برآورده اند. و فقط هم اینانند که از حقیقت با خبرند و دیگران را نیز اینان خبر کرده اند.» و البته همه این توصیفات برای جمهوری اسلامی هم هست.
آنچه در این مکتوب قصد دارم به آن بپردازم این نکته است که خوانندگان محترم باید توجه کنند که امروزه تقدس ذاتی جمهوری اسلامی به سبب عملکرد مسموم جریان های سیاسی درون کشور زیر سوال رفته است حال آنکه این زیر سوال رفتن واجد جنبه های منطقی و توجیه کافی نیست.
حقیقت این است که جمهوری اسلامی ایده ای فارغ از عملکرد جریان هاست و هر چه اصولگرا و اصلاح طلبش اشتباه به بار بیاورند نمیشود که این از دل این رفتار ها به نتیجه نامشروع بودن و عدم تقدس و بطلان جمهوری اسلامی رسید.
ایده ولایت فقیه یک ایده مستدل و صاحب توجیه کافی است و این موجه بودگی فی نفسه و به حد کفایت است و بسته به عملکرد جریانات سیاسی نیست. استفاده اشتباه بشر از دانش فیزیک و تولیدات اتمی انسان ها جواز کافی برای بد دانستن و طرد فیزیک نیست. ایده ولایت فقیه و جمهوریت مبتنی بر اسلام هم چیزی جدای از عملکرد افراد است. فلذا اگر روزی بیاید که در جمهوری اسلامی حتی یک شخص و یک کارگزار مثبت نیز پیدا نشود، باز هم خود جمهوری اسلامی و ایده آن کاملا قابل دفاع، موجه و مقدس است.
نوع مخالفت ها با جمهوری اسلامی عموما مخالفت با اشخاص و جریانات فعلی است و البته در برخی مواقع این مخالفت ها هم بر حق است اما ایرادی که وجود دارد این است که از مقدمه بطلان اشخاص کارگزار به بطلان ایده جمهوری اسلامی میرسند حال آنکه رد ولایت فقیه و جمهوری اسلامی بیش از آنکه چیزی قابل محک به عملکرد طرفدارانش باشد، مسئله ای است نظری و فقهی که انتقاد نظری نیز میطلبد.
رد جمهوری اسلامی به بهانه فلان دولت و بهمان دولتمرد به مانند این است که اسلام را بدلیل وجود معاویه در آن و یا فیزیک را بدلیل وجود بمب اتمی در بطن مسائلش رد کنیم؛ فلذا باید از این خلط و مغالطه بزرگ عبور کرد و دانست که قرار نیست بخاطر مفسدین درون یک سیستم موجه بودن خود سیستم را زیر سوال ببریم. به امید روزی که عملکرد دولت مردان جمهوری اسلامی هم به مانند ایده اش پاک و کاملا قابل دفاع باشد.
محسن احمدلو - عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.