گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، زینب ساجدی؛ یکی از مسائلی که میتوان از آن به مثابه مقولهای انسان ساز یاد کرد و دربارهی اثرات بلند مدت و عمیق آن در ایجاد جامعهای سالم ساعتها به بحث و گفتگو نشست، مسئله تعلیم فلسفه به کودکان است. با اینکه بیش از چهل سال از عمر انقلاب اسلامی میگذرد و گفتمان تولید علم توانسته به گفتمانی پر رنگ و پر امید در کشور بدل شود؛ اما به جرات میتوان گفت که هنوز در زمینه علوم نظری همچون علم فلسفه، زایش و پویش جدی و عزم جزمی را برای تحول و بومی سازی علوم انسانی اسلامی شاهد نیستیم.
فبک (فلسفه برای کودکان) نیز دچار این رخوت و رکود است و هنوز این علم، آن چنان که شایسته نسل آینده باشد و بتواند بر کودکان که سرمایههای انسانی آینده کشور هستند اثر بگذارد، در اصلیترین مراکز تربیتی ما به درستی ارائه نمیشود. فلسفه برای کودکان، به دنبال ارتقای سطح فکر، استدلال، تفکر نقادانانه و خلاقانه در کودکان است. بهنحوی که بتوانند در سطح رفیع تری تفکر، تأمل و استدلال کنند، جوانب مسائل را بسنجند و در نهایت تصمیمگیری کنند.
در یک کلام میتوان گفت ماموریت فبک، تقویت قوه تفکر و تعقل کودکان است که تأثیر بسزایی در تصمیمات و کنشهای او در بزرگسالی خواهد داشت. مسلما بزرگسالانی که نمیتوانند عاقلانه و سنجیده تصمیم بگیرند اگر متصدی مناصب مهم کشور شوند، آینده و سرنوشت یک ملت را با تصمیمات نامدبرانه و یا اظهارات ناسنجیده شان به مخاطره میاندازند؛ این در حالی است که ایران اکنون در گام دوم انقلاب اسلامی است و باید به سمت سه مولفهی مهم خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی گام بردارد.
اما فراتر از خودسازی، در این جامعه پردازی و تمدن سازی، علم مادری همچون فلسفه که راه تفکر را به اعضای جامعه آموزش میدهد، چه مقدار از سهم توجه و سیاستگذاریهای آموزشی و فرهنگی در کشور را به خود اختصاص داده است؟ چرا با اینکه میدانیم ضرورت فراگیری فبک و توسعهی آن در مراکز تربیتی چه اقدام بنیادینی است همچنان شاهدیم تعداد محدودی از کودکان ما تحت تعلیم این علم هستند و این مسئله در این سالها مغفول ماندهاست؟ چرا درحالی که کشورهای دیگر بر ضرورت این مسئله بر مبنای چارچوب فکری و فلسفی خود برنامه ریزی و سیاستگذاری میکنند، ما همچنان به این جنس مسائل اولویت یک هزارم را هم در کشور نمیدهیم و در حیطه شعار و مکتوبات توقف کرده ایم؟
البته ذکر این نکته مهم است که فرهنگها و شیوهی رشد کودکان در جوامع مختلف، فبک خاص خود را میطلبد و یافتن مناسبترین الگو برای تعلیم فلسفه به کودکان در جمهوری اسلامی، خود از مباحث مهم و چالش برانگیز دیگری است؛ اما در مجموع به نظر میرسد برای تمدن سازی در قدم اول، باید روی تفکر و انسانیت انسانهای تمدن ساز سرمایه گذاری کنیم؛ و تقویت فبک در کشور، آن ظرفیت مغفولی است که مستقیما کشور را در پیشبرد گام دوم واکسینه خواهد کرد.
بیش از ده سال است رهبری معظم انقلاب بر لزوم توجه به آموزش درست فلسفه به کودکان در کشور تاکید کرده اند؛ اما همچنان وزارت آموزش و پرورش به عنوان بزرگترین متولی امر آموزش آنطور که باید فبک را در دستور کار جدی خود قرار نداده است و آنچه که تا به امروز در نیل به هدف آموزش فلسفی کودکان رقم خورده یا آموزشهای محدود در مراکز خصوصی بوده است و یا آموزشهای وسیع در مدارس با روشهای نادرست و با الگوبرداریهای غلط از جوامع دیگر.
نه تنها در لایه مسئولین و متولیان امر آموزش، بلکه در مجامع دانشگاهی نیز ورود مسئله محور هستههای نخبگانی استاد و دانشجو را به این امر مهم شاهد نیستیم. خلاء گفتمان لزوم توجه به فبک باید از دانشگاه و کرسیهای تخصصی فلسفه تولید شود؛ اما به واقع چه میزان از دغدغهی فارغ التحصیلان و کارشناسان این رشته متوجه امر تعلیم فلسفه به کودکان است؟ به نظر میرسد با علم به اینکه هرچه کودکان بیشتری در این زمینه رشد کنند و مهارتهای فکری آنان ارتقا پیدا کند، قطعاً در آیندهای نهچندان دور شاهد جامعهای با مهارتهای علمی و فکری بهمراتب بهتر از امروز خواهیم بود، اما برنامه ریزی دقیقی لازم است تا متخصصان و دغدغهمندان این حوزه با ارائه راهحلهای علمی تخصصی مناسب از تمامی ظرفیتهای موجود استفاده کنند و ضمن رعایت الگوی ایرانی-اسلامی و لحاظ روشهای اصولی، الگوی جدیدی از آموزش فلسفه برای کودکان در کشور راهاندازی شود.
طبیعتا اگر جریان دانشجویی و متخصصین امر، در قبال این بی سامانی سکوت کرده و نسبت به فبک بی توجه باشند، از دستگاههای اجرایی بالاخص وزارت آموزش و پرورش، نمیتوان اقدامات شفاف و موثری را جهت بهبود اوضاع مطالبه کرد.
فلسفه برای کودکان امروزه برای انقلاب اسلامی ما ضرورتی است که قطعا خلاء ترمیم و پویایی آن را با الگوهای غربی و نامتجانس خارجی پر نخواهیم کرد و همانطور که معتقدیم مسائل کشور راه حل داخلی دارند، برای یافتن کلید حل این مسئله نیز باید به داخل اتکا کنیم. اگر فلسفه برای کودکان با سبک و سیاق ایرانی- اسلامی و به صورت گسترده به کودکان آموزش داده شود، میتوان امید داشت که آینده از آن نسلی با درایت خواهد بود که با تفکر و تعقل، در راه دستیابی به جامعهای بهتر و توانمندتر تصمیم گیری و اقدام خواهند کرد.
زینب ساجدی - کارشناسی الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.