به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، به همت چند بسیج دانشجویی کشور، همایش ۱۳ دقیقه پیرامون دولت سیزدهم پیرامون برنامه و گفتمان اصلی دولت آینده با حضور چندین تن از کارشناسان و فعالین سیاسی و اجتماعی برگزار شد.
محمد فدایی، معاون علمی سابق بسیج دانشجویی کشور در این نشست گفت: تحول یک جامعه در یک کانال ایزوله و به صورت منزوی رخ نخواهد داد. فاصله خیلی زیادی بین وضع یک جامعه و سطح عمومی آحاد آن جامعه باشد. یکی از شواهد این مسئله نیز پدیده انقلابهاست که جامعه به جایی میرسد که دیگر تحمل ساختارهای موجود را ندارد. تمرکزی که حتی پیامبران و ائمه نیز داشتند، مسئله رشد و حرکت جامعه است و هیچ پیامبری تنها با مسائل روبهرو نشده است و سعی بر این بوده که با کمک جامعه به حل مشکلات بپردازند.
ور در ادامه افزود: جامعه به شدت دچار منجیگرایی افراطی شده است و منتظر هستند که کسی بیاید و مشکلات را حل کند. تفاوت بین احزاب مختلف جامعه ما بین این است که کدام منجی بیاید و تفاوت بین منجیداشتن و نداشتن نیست. جریانات سنتی قدیم همیشه کاری نمیکردهاند و منتظر یک منجی بودهاند تا بیاید و مشکلات را حل کند. منجی جریانات مذهبی سیاسیتر، رهبری است و منجی جریانات عمومی مردم، دولت است که قرار بوده تمامی مشکلات مردم را حل کند. منجی جریانات روشنفکر نیز آمریکا و غرب است.
فدایی تأکید کرد: این نوع منجیگرایی باعث سلب مسئولیت از خودمان میشود. این مسئله نیز ریشههایی دارد که میتوان آن را بررسی کرد. از برخی انحرافات دینی گرفته تا سابقه چندهزارساله ایرانیها در پادشاه داشتن و او را منجیدانستن و همینطور اثر صرف فروش نفت و کاری به کارهای مردمی نداشتن، از ریشههای این منجیگرایی است. بنابراین یک دوگانهای وجود دارد که حرکت را معطوف به جامعه میکند و از طرف دیگر به یک منجی گره میخورد. اگر اینگونه بود که باید پیامبر اسلام منجی تمام بشریت میشد که بدین نحو جلو نرفت و فجایع زیادی رقم خورد.
معاون علمی سابق بسیج دانشجویی کشور، با اشاره به پروژه اصلی دولت سیزدهم، بیان کرد: پروژه اصلی دولت آینده، باید این باشد که به حرکت و رشد جامعه و مردم فکر کند. ما یک جامعه پارهپاره داریم و جامعه ما، جامعه خردهگفتمانها است و اجماع ملی کم داریم. چیزهایی برای بخشی از مردم ارزش است و برای بخشی دیگر از مردم ضدارزش است. هر زمان که بتوانیم یک تصویر واحد از مردم نشان دهیم، از واقعیت کثرت جامعه فاصله گرفتیم. بنابراین ایدهای برای به حرکت درآوردن کل این جامعه وجود ندارد.
فدایی اظهار کرد: راهحل این است که یا این پارگیها بین اقشار مختلف جامعه را برداریم که خیلی واقعی نیست و یا این است که حرف و تلاش جریانات مقابل را به رسیمت بشناسیم و به یک درک متقابل ملی برسیم. اگر جامعه قصد حرکت دارد، باید به صورت ملی همدیگر را درک کند و راهی جز گفتگوی مستقیم برای این قضیه وجود ندارد. یک چرخش فکری باید در جامعه صورت بگیرد و مسئله گفتگو و درک متقابل را به رسیمت بشناسیم و از موضع برابر به جریانات دیگر نگاه کنیم. باید به جای مخاطبشناسی، مخاطبشنوی داشته باشیم.
وی در پایان گفت: قبل از این قضایا، مردم باید در یک وضعیت برابری قرار بگیرند. زمانی که جامعه از عدالت رنج میبرد، ظرفیت گفتگو با جریانات مقابل وجود ندارد و جامعه مجبور است صرفاً نیازهای اولیه خود را برطرف کند. ابتدا باید نیازهای اساسی مردم را تأمین کنیم و سپس فرصتهای برابر برای این مسئله را فراهم آوریم. باید هر کسی که شائبه رانت در آن وجود دارد، از بین برده شود تا جامعه ما به تعادل برسد. میزان حرکتی که جامعه میکند تابعی از حرکت کل جامعه و نه صرفاً بخشی از آن، خواهد بود.